شاه ها، شیخ ها، نظا می ها وتروریستان دست پرورده شان ؛ چیزی برای اسلام با قی نگذا شته اند که تطبیق شود

ابراهیم ورسجی
هفتم سنبله 1397
این تحلیل ؛ در پیوند به " نامه سرگشاده به مولوی عبدالحمید درمورد اجرای شریعت اسلام"،نامه نویس: عبدالستار دوشکی،نشرشده درسا یت کیهان لندن به تاریخ چهارم شهریور/ سنبله 1397، ارایه شده است. ازاین که در صفحه فسبوکم پخش شده است،بهتردانستم که در سایت اند یشه هم پخش شود، تا دوستان ازآن مستفید شوند. این عالی جناب مولوی عبدالحمید نام دارد ورهبرسنی های بلوچ ایران می باشد. درحالیکه ازحق خواهی این مولوی بزرگ وار برای سنی های ایران دربرابر ولایت فقیه شیعه صفوی بار ها حمایت کرده ام ،اکنون یک اشتباه بزرگ کرده است! ازاین رو،به او هشدار می دهم! اشتباه این مولوی این است که ازمراسم حج در مکه ،با فرستادن نامه ای به طا لب عمران خان نخست وزیر دست سا خت فرمانده منافق ارتش پاکستان ، ازاو خواسته است که شریعت اسلامی را درآن کشور تطبیق نما ید! اگرچه درهمین نامه که برآن تبصره می نویسم،عبدالستاردوشکی نویسنده بلوچ مقیم لندن به جناب مولوی هشدار داده است! با وجود هشدارآقای دوشکی،می خواهم این مولوی را متوجه نادانی اش درامردین وسیاست آن هم سیاست پاکستان نمایم! دراین راستا،به مولوی آقا می گویم که درقرآن ،درچهارآیت واژه شرع آمده است.ازهرچهارمورد ، برداشت نمی شود که شرع برابر به قانون است وباید تطبیق شود.همچنان،دردوره چهار خلیفه اول هم ازاجرای شریعت چیزی دیده وشنیده نشده است. دردوره حکومت جنایت کار90 ساله اموی ها هم کاربرد شریعت نا یاب است. بلی،دردوره عباسی ها،باتوجه به سوال های که یهودی ها،مسیحی ها، زرتشتی ها ،هندوها و...متوجه اسلام حکومتی ساختند،فقه وکلام بوحود آمد.دراخیر حکومت اموی ها وشروع حکومت عباسی ها،جنبش عقلانی معتزله به میدان آمد که توسط خلیفه وفقیه های زیرفرمانش خفه شد وابوحنیفه یکی ازهمان معتزلی ها وپایه گذار فقه حنفی که فقه او توسط ابوسف وشیبانی دوشاگردش مسخ وخود ش توسط منصورعباسی درزندان شهید ساخته شد.ازسرکوب معتزله وشهادت ابوحنیفه تا کنون،شاه وشیخ همان فقه را برای عوام فریبی بنام شریعت بالاکشید ند ومخالفان خود را تکفیر وحکومت های ظلم وجورخود را ادامه داده اند!
دررابطه به تطبیق شریعت آن هم درپاکستان توسط طا لب عمران خان،به جناب مولوی عبدالحمید می گویم که دراین کشور، ائتلاف نظامی ها وملا ها هم 42 گروه تروریستی به شمول طا لبان،القاعده ، گروه حقانی وتازه گروه داعش راهم ساختند وبنام اجرای شریعت هزاران مسلمان را درافغانستان شهید وزخمی کردند. همچنان، قراربود که دراخیرین روز ماه دیسامبرسال 2014،نیروهای ناتو، افغانستان را ترک کنند. برخلاف ،نظامی ها وملا ها وطالبان افغانی- پاکستانی با تشدید تروریسم دراین کشور،با عث بازگشت ناتو وافزایش سربازان امریکای شدند! درایران هم ، اجرای فقه شیعه هم 60 درصد مردم را زیرخط فقر برد هم با کمک به طا لبان شیعه ای عراقی درزیر سایه قوای نظامی امریکا ، با عث ظهورداعش درمیان سنی های عراقی وتخریب شهرموصل توسط ناتوو لشکرقدس سپاه پاسداران ایران فقاهتی شد. درسوریه هم دیده شد که فقه شیعه وروسیه با کمک به فقه فرقه علوی آن کشوررا ویران کرد ند. مثلا،دوهفته قبل، حمله لشکر ایران ولشکر علوی زیرسایه طیاره روسی برشهر" دیرا" فاجعه ای ایجاد کرد که عده ای مسلمان های سنی به بلندی های جولان درخاک سوریه وزیرکنترول اسرائیل پناه برد ند! دریمن هم، جناب مولوی عبدالحمید توجه نما ید که ایران فقهی بدفاع ازگروه هوثی وعربستان وامارات علیه آن ، فاجعه ای آفریدند که دیروز منشی عمومی سازمان ملل هردو طرف را به جنایت علیه بشریت متهم کرد! ازاین رو، به جناب مولوی عبدالحمید می گویم که بهتراست که برای نجا ت اسلام ازچنگال استبداد ریا کارشاه وشیخ وتروریستان دست پرورده شان مبارزه نما ید نه این که کوشش برای اجرای شریعت آن هم توسط طالب عمران خان که باحتمال قوی قرآن را تلاوت تجویدی کرده نمی تواند، کند! دراخیر،به جناب مولوی عبدالحمید می گویم که سوره آهن را بخواند که درآن الله فرموده است که :" رسولان با کتاب ومیزان فرستادیم تا مردم خود شان به قسط حکومت کنند"! آیه های دیگرهم درقرآن هست که مسئولیت رسول را تزکیه وتبلیغ با حکمت معرفی کرده است نه حکومت کردن بر ناس یا مردم.ازاین رو،به صراحت می گویم که هرزمام داری که به عدل وقسط حکومت کند مسلمان وهرکسی که عدل وقسط را رعایت نکند،ظا لم وفاسق وتباه کارمی باشد ؛ با وجود اینکه ادعای مسلمان بودن نماید!

کرزی ، غنی وعبدالله بسیار قُد قُد کردند اما تخم ندا دند

ابراهیم ورسجی
سوم سنبله 1397
ابراهام لینکن رئیس جمهور امریکا درنیمه دوم سده نزدهم ؛ باری گفته بود که :" درد نیای حیوا نات ،مرغ ازهمه با هوش تراست ؛ چون بعد ازگذا شتن تخم ، قُد قُد می کند. حال آنکه هیات حاکمه ای بسیاری کشورها قبل ازگذا شتن تخم قُد قُد می کنند، گا هی هرگز تخم هم نمی کنند"! وقتیکه ، امروزاین سخن نغز لینکن را در یکی ازکتا بچه های یاد داشتم دیدم ومتوجه قُد قُد ها ی فراوان کرزی،غنی وعبد الله ونه تخم گذاری بلکه چتل کاری های بی شمار آن ها شد م، لازم دانستم که این نوشته را پیش کش دوستان فسبوکی ام وخوانند گان سا یت های انسان گرای واند یشه نما یم.
ازاین که ، دربیشتر از هفده و نیم سال گذ شته ، کمک های زیا دی ازامریکا واروپا ودیگر کشورها وارد افغانستان شد ند وتوسط کرزی ،غنی وعبدالله وتیم های ایشان غارت شد ند وسرک ها وکوچه های کا بل حتا کوچه ها وسرک های نزد یک دفتر ها وخا نه ای نامبرده ها بدون پخته کاری ما ند ند ومحیط زیست کا بل هم مرگبار شد؛ درولا یت ها هم وضع بازسازی بد ترازپا یتخت می باشد! ازاین رو، بهتر دانستم که این نو شته را پیش کش آگا هان کرده متوجه شان بسازم که به مردم جنگ وتروریسم زده ای ما چه ها گفته شد وچه ها علیه منا فع آن ها کرده شد؟
درپیوند به چه ها گفته شد وچه ها کرده شد ، خوب است که هم شا هد هستیم هم انفجار رسا نه ای زاده فن آوری مدرن زمینه سازی های کرده است که به آ سا نی می توان قُد قُد کردن ها وتخم نکردن ها وبجای آن ها چتل کاری های را که گما شته های دیگران کرده اند ومی کنند وخواهند کرد ، به آ گا هی مردم رساند ومتوجه شان سا خت که چه بازیی کثیفی بر سرنو شت شان تا کنون شده وادا مه دارد. یعنی اگر مردم به خصوص آ گا هان به میدان کارزار سرنوشت وارد نشوند، نتیجه این خواهد شد که دید یم که جنگ مشروع علیه تجاوز ارتش سرخ به ویرا نی کا بل انجامید وویرانی کا بل به پاکستان وبا داران فرامنطقه ای اش بهانه داد تا بنام اجرای شریعت وتامین امنیت طا لبان را بسازند و تمام کشوررا توسط آن ها تروریزه کرده جاده سازی برای جنگ امریکا وانگلیس علیه تروریسم وایجاد حکومت جا هل کراتیک کنونی نما یند.
طوریکه در هفده سال وهفت ماه وبیست و پنج روز گذ شته دیده شد،افغانستان بی شمار دا رای تکنوکرات بدون مدرک دانشگا هی وتجربه ای کار اداری ، دا رای پارلمان متشکل ازاعضای اکثرا دزد، تباه کار، قاچا قبر، ملا وصوفی نما، دارای شورا های ولا یتی متشکل ازچنان افرادی، دارای کمیسیون حقوق بشرنما، شورا ی با صطلاح صلح وشورای علمای بی سواد دراموردین ودنیا وده ها کمیسیون با صطلاح مبارزه با فساد واصلا حات اداری و... شد ؛ ودستاورد فعا لیت های بیشترازهفده ونیم سال آن ها گسترش تروریسم، فساد اداری، فقرروزافزون مردم ، فرار جوا نان حتا میان سا لان وکهنه سا لان به سوی اروپا وغرق شدن شما ری ازآن ها دردریای مد یترانه ،ما ندن شش میلیون آواره درپاکستان، ایران، هند ، کشورهای آسیای میا نه وروسیه ، تبد یل افغانستان بدرجه اول کشورتولید کننده مواد مخدر، دارای سه ونیم میلیون معتاد، کوچه های پرازگدا گر درکابل ومرکز های ولا یت ها وقومی وقبا یلی شدن سیاست توسط تکنوکرات های بی خبر ازسیاست واداره و...می با شد.
با درنظردا شت گفته های با لا، به خود حق می دهم بگویم که طا لب کرزی ، طا لب غنی ، عبدالله فیشنی وتیم های فساد پیشه ای آن ها هم قُد قُد کرد ند هم تخم نداد ند هم بجای تخم دهی چنان پارو یا چتلی کرده اند که ازسرکشور ومردم جنگ وتروریسم ونفاق های قبیلگی - مذهبی وسمتی زده ای ما گذ شته است! ازآن هم خنده دارومسخره اینکه ، طا لب کرزی ، طا لب غنی، عبدالله فیشنی وتیم های فساد پیشه شان آسان ترین کار یا توزیع تذ کره برای مردم را مطا بق قانون احوال نفوس نکر د ند یا نخوا ستند بکنند تا حکومت فا سد وپارلمان فاسد شان درسمت منا فع با ندی خود شان و با دا ران بیرونی شان ادامه ودموکراسی وپارلمان وتکنوکرات نمای هم کرده ازامریکا واروپا دالرگیری هم کنند وزیاد گرفته اند!
افزون برآن ها، طا لب غنی تذ کره های جعلی بر خلاف قانون تصویب شده درپارلمان را که خود ش آن را امضا کرده است توزیع کرده ومی کند تا درانتخابات پارلمانی ماه میزان سال جاری وانتخا بات ریاست جمهوری ماه حمل سال آ ینده دست به تقلب زده هم پارلمان مسخره وتا بع خود را ایجاد نما ید هم خود را رئیس جمهور با صطلاح منتخب جلوه گروبه مردم تحمیل نما ید. بنا برآن ،به مخا لفان درون حکومتی وبیرون حکومتی ای طا لب غنی وتیم تاریخ زده ومتعصب او وحزب های نام نهاد سیاسی وانجمن های بی شمار جامعه ای مد نی ،انجمن های حقوق دان ها،روز نامه نگا ران ، فرهنگیان وروشنفکران وجوا نان دانشگاه خوا نده ای بیکار، زنان مدافع حقوق انسانی خود شان ، می گویم که ادا مه وضع کنونی بزیان آن ها وتمام مردم می باشد.
ازاین رو، بهترمی دانم که خواستاراقدا مات زیرتوسط مردم وجامعه ای جهانی ازطریق سازمان ملل شویم : نخست،دقت شود که حکومت فا سد طا لب غنی وعبدالله فیشنی وطا لبان دورخ یک سیکه می باشند. یعنی برای ادامه فساد پیشگی وتروروتوحش خود مستقیم وغیرمستقیم به یک دیگر کمک می کنند. به گونه ای که ازدوره حکومت طا لب کرزی تا کنون کرده اند. دوم، از پنج عضو دائم وده عضو غیردا ئم شورا ی امنیت خوا سته شود که درجهاد ایجاد یک حکومت موقت نه مانند حکومت های موقت وانتقالی طا لب کرزی که وضع فاجعه بارکنونی را تحویل داد،وارد میدان شوند. درغیرآن ، باورکنند که وضع کنونی افغانستان به نفع تروریسم وجنگ داخلی وما فیا ی مواد مخدر و به زیان صلح وامنیت منطقه ای وجهانی می باشد.

درافغانستان ، سخن گفتن از استقلال بسیار خنده آورمی باشد

آن های که امروزشعاراستقلال می دهند؛ فردا گداگری خوا هند کرد
وینستن چرچیل
ابراهیم ورسجی
بیست ونهم ماه اسد 1397
درافغانستان ،معمول شده است که همه سا له ازروز28 ماه اسد ؛ به حیث روزکسب استقلال ازهند بریتا نیا، پذ یرای به عمل آورده شود. ازاین که استقلال درخشید وبا فرار امان الله خان خاموش شد، یا به سخن معروف: " خوش درخشید / ولی دولت مستعجل بود"! ازاین رو ، چیزی برای پذ یرای باقی نگذا شت که بر آن پا یکوبی شود که می شود. مثلا، هند بریتا نیا با حاکم ساختن نادرغدار جنازه استقلال را برداشته بود. مسخره اینکه، نادر غدارووطن فروش وبازماند گانش می دانستند که نوکرهند بریتا نیا می باشند ، برگزاری ازروزاستقلال را همه سا له نما یشی براه انداخته وادامه داد ند تا به مردم نشان دهند که مستقل هستند. برخلاف، اسناد ومدارک تاریخی نشان می دهند که همه امیران قبا یلی افغان دربیشترازدوسده ای گذ شته اول نوکرشرکت تجاری هند شرقی دوم نوکرهند بریتا نیا سوم نوکرشوروی بود ند واکنون نوکرامریکا وبریتا نیا می باشند. طا لبان افغان هم که نوکرنوکراستعمار یا پاکستان بود ند ومی باشند.
طوریکه دیده شد، با مرگ هند بریتا نیا وظهور هند وپاکستان ،هاشم خان وحشی / برا در نادرغداریک ماه درواشنگتن خوا بید تا امریکا به حیث غلام قبولش نماید؛ برخلاف، یک کارمند عادی وزارت خارجه امریکا هم او را نه پذ یرفت! ازاین رو، وقتیکه به کا بل برگشت، استعفی داد وشاه محمود خان که درهمه وحشی گری ها شریک او بود جانشینش شد تا راه کاری برای ادامه حکومت نوکران هند بریتا نیا درمنطقه ای منهای استعمارکهنه پیدا نما ید. یکی ازتلخی روزگارسیاسی مردم افغانستان وفریب کاری های امیران وطن فروش آن ها این بود که شاه محمود وظاهر ودا ود ودیگر جیره خوا ران کهنه استعمارگری درشرایط پسا کهنه استعمارگری دوکاربسیار بی خردانه کرد ند: نخست،نزاع دیورند با پاکستان را که هاشم خان وحشی با نی آن بود دامن زد ند؛ دوم، آماده شد ند که برای ادامه حکومت بی پا یه ای مردمی شان حلقه ای غلامی شوروی را به گردن بگیرند!
ازاین نگاه که ، درباره نزاع حکومت پو شا لی نادرغدارخا نی ها با پا کستان درمسئله خط دیورند ، بریتا نیا اعلام کرد که پاکستان جا نشین آن درمنطقه است وخط نامبرده خط مرزی رسمی افغانستان وپاکستان می باشد وامریکا هم موضع لندن را تا یید کرد، برای امارت قبلا انگلیسی کابل،جززبا له کردن نزاع خط دیورند با پاکستان ویا افتادن بدامن شوروی ، چاره ای نما نده بود! به این خاطرکه ، هم دردشمنی با مردم قرارداشت هم برای بقای خود به با دار تازه نیازمبرم داشت. جالب این بود که ، درآن وقت، استا لین ما یل به تا سیس را بطه دوستانه با پاکستان بود وتوجهی به امارت کا بل نداشت. مثلا،استا لین درسا ل 1949 ازلیاقت علی خان نخست وزیرپاکستان دعوت کرد که به مسکو بیا ید! وقتیکه ترومن رئیس جمهورامریکا ازدعوت نخست وزیرپاکستان توسط استا لین خبرشد،ازاوخوا ست که به واشنگتن بیا ید واوهم روانه ای دیارآقا بزرگ شد وخواست لندن هم همین بود.
اگرچه استا لین بخاطر بی اعتنای لیاقت علی خان بدعوت نامه اش رنجیده خاطرشده بود، با وجود آن ، مناسبات دیپلماتیک شوروی وپا کستان تامین وهردوکشوردرمسکو وکراچی سفارت بازکرد ند. درآن برهه، مشکل حکومت افغانستان این بود که کمتردیپلمات با سواد دروزارت خارجه داشت وخود نادرغدارخا نی هاهم که ازکوچه دانش وفرهنگ سیاسی مدرن نگذ شته بود ند. مثلا، درسیاست جهان این اقتصاد ودانش علمی وفرهنگ با لای سیاسی- حقوقی- اداریی حکومت گران است که سخن می گوید وتصمیم می گیرد. ویژگی های که در درارگ ونخست وزیری ووزارت خاجه افغانستان ازآن ها کمتری خبری درمیان بود. مثلا، پاکستان کشوری دارای 120 میلیون نفوس با نخبگان سیاسی- فرهنگی- نظامی- دیپلماتیک انگلیسی زبان وافغانستان دارای هشت میلیون نفوس وامیران قبا یلی مد عی پشتونیسم وناتوان ازسخن گفتن بزبان پشتو ودارای فهم کوچه بازا ری از زبان فارسی ودارای اقتصاد زراعتی گاو- قلبه ی نه ما شینی با ایجاد نزاع با پاکستان ؛ درواقع ، کاری احمقانه ای کرد که تا کنون مردم این کشور تا وان آن را می پردازند!
مثلا، ازاینکه، مردم ازنظر فرهنگی عقب مانده وامیران غلام وبریده با فرهنگ تاریخی کشوربود ند. با رفتن بریتا نیا ازمنطقه، امیران بی بادارشد ند وادامه حکومت نامردمی شان بدون با دارنا ممکن شده بود،شتاب زده حلقه ای غلامی شوروی را به گردن گرفتند. با اینکه ازغلامی بریتا نیا به غلامی شوروی رفته بود ند ، در روزهای استقلال متوفا، هم جشن های نما یشی برگزارمی کرد ند هم دیگ وکا سه ای دشمنی با پاکستان را با پشتونستان خواهی داغ کرد ند! ازاینکه پشتون ها درافغانستان اقلیت محض بود ند ومی باشند، نادرخا نی ها شماری زیادی ازپشتون های مناطق قبا یلی پاکستان را به افغانستان آورده دربخش های مختلف آن زمین داد ند تا به شمار قبا یل خود بیفزا یند. طرفه اینکه ، با فروپاشی حکومت سیاه کار نادرخانی ها ورسیدن کمونیست های قبا یلی- خلقی نما به قدرت وشروع جنگ های جهادی ها علیه آن ها وپیاده شدن ارتش سرخ وگسترش جهاد یا جنگ علیه آن، اکثر پشتون های منا طق قبا یلی دوباره به پاکستان رفته تذ کره پاکستانی گرفتند.
طوریکه دیده شد، بعد ازعقب نشینی ارتش سرخ ازافغانستان وفروپاشی حکومت دست نشانده ای آن درکابل، جهادی های فارسی زبان بقد رت رسید ند. جهادی های که مورد تا یید ارتش پاکستان نبود ند. ازاین رو، ارتش پاکستان با ابزارکردن پشتون های جهادی وهمان پشتون های قبا یلی اول کا بل را ویران کرد ودوم طالبان را ازآن ها ساخت وفرماندهی جنگی آن ها را بدوش نصیرالله بابرپشتون پاکستانی ووزیرداخله آن کشورسپرد! من که درآن روزها درپشاوربودم، دیدم که پشتو زبان های هم وطنم با فخرزیرفرمان وزیرداخله پاکستان علیه فارسی زبان ها به این بهانه جنگ می کرد ند که او برای احیای حکومت پشتون ها جنگ را رهبری می کند.
بنگرید به پشتون های پشتونستان خواه افغانستان که برای رفع اقلیت بودن خود می خواستند مناطق قبا یلی پاکستان را ازخود کنند وبرخلاف شعار وخواسته ای قبلی خود زیرفرمان وزیرداخله پاکستان علیه همه غیرپشتون ها به خصوص فارسی زبان ها با افتخارپوک جنگ کرد ند تا استقلال دروغین هم داشته باشند. مثلا، کرزی یکی ازهمان پشتونستان خوا هان می باشد که هم عضو طالبان بود هم معرفی نامه ملاعمررا ازقند هارگرفته به وزارت خارجه پاکستان دراسلام آباد رفت تا نما ینده طالبان درسازمان ملل مقررشود. ازاینکه طا لب کریم مجا هد قبلا دراین پست توسط وزارت خارجه پاکستان توظیف شده بود ودبیر کل سازمان ملل قبولش نکرد ونما ینده دولت اسلامی را به حیث نما ینده افغانستان نگهداشت، طا لب کرزی ما یوسا نه ازوزارت خارجه پاکستان بیرون شد ورفت به خا نه ای احمد رشید نوسنده ای پا کستانی ومسئله را به او گفت واو هم آن را درکتاب خود" فرورفتن درآشوب" نوشت. دقت نما ئید! سفیران طا لبان را وزارت خارجه پاکستان تعیین می کرد وطا لب کرزی هم تلاش کرد توسط وزارت نامبرده سفیر امارت طالبان درسازمان ملل تعیین شود!
شا یان ذ کراست که ، تنها کرزی عضو طالبان ونوکرپاکستان نبود، بلکه همه کسا نی ازپشتوزبان ها که بعد از جنگ نام نهاد امریکا وانگلیس علیه تروریسم بنام تکنوکرات درحکومت اووزیروسفیرو....شد ند عضویا وفا دارطالبان وخد مت گارارتش پاکستان بود ند. مثلا، به با یگا نی بخش پشتوی صدای امریکا وبی بی سی مراجعه نما ئید تا دریا بید که همین غنی ورفقایش چه طا لب گری های نبود که کرد ند واکنون غو غا ی استقلال گری هم می کنند! بلی، من که هم سیا ست خوانده ام هم تاریخ وبیشتر از چهل سال کارنامه مبارزه ای فرهنگی واسلامی دارم وشا هد همه استقلال نما ی های دروغین از اخیر حکومت ظاهر تا کنون می باشم ؛ به این نتیجه رسیده ام که ادعای استقلال ومستقل بودن امیران افغان ازاخیر نیمه ی دوم دهه ای سده بیستم تا کنون خنده آورمی باشد!
بطورنمونه ،امیران افغان سیاه ترین تاریخ نوکری به کهنه وسرخ ونو استعمارگری را دارند. افزون برآن،طالبان افغان وافغان ملتی های افغان غلام غلام یا غلام پاکستان هم بو د ند ومی باشند. درحا لیکه ، درمیان امیران سده بیستم افغانستان به جز حبیب الله کلکانی واستاد ربانی که نوکر استعمار ها نبود ند وکشته شد ند وامان الله خان که هم اعلام استقلال کرد هم گریخت، دیگران همه نوکران استعمارهای سیاه وسرخ بود ند. با وجود نوکران استعمارهای سیاه وسرخ بودن ، هیچ کدام ازامیران افغان،به اندازه طالب کرزی وطا لب غنی مفتضح نبود ند! یعنی کمی غرورداشتند. مثلا،ظاهر خان بعد ازآمدن به کا بل ،درگفت وگو با خانم مینه بکتاش خبرنگاربخش فارسی بی بی سی گفت که:" غریب وکم پول بودیم اما این قدر بی شخصیت نبود یم"! منظور او ازبی شخصیت بودن کرزی ودار ودسته اش به شمول طا لب غنی بود ند! آری ، طا لب کرزی که دربی شخصیتی به ته با تلاق رسیده بود،شعارهای دروغین علیه امریکا سرداد تا نشان دهد که زیاد بی شخصیت نمی باشد! خوشبختانه ، مردم فهمیده اند که طا لب کرزی هم نوکرامریکا هم نوکرپاکستان هم بی شخصیت می باشد!
با وجود اینکه درنوکری به امریکا وانگلیس وپاکستان، طا لب غنی چیزی کمتر ازطالب کرزی ندارد،اما همین که شعارهای تو خا لی علیه با دار برای اعاده ای حیثت نمی دهد،کمتر خود را مسخره می کند! ازاینکه طا لب غنی باری علنا گفته بود که:" بدون کمک دوازده و نیم میلیون دالریی امریکا برای مصرف آب ونان روزانه پولیس ها وسربازان ،کارحکومتش تمام است"! درواقع، موقعیت نوکراستعماربودن خود را فهمیده است. همان موقعیتی که چرچیل نخست وزیر وفرمانده بریتا نیا دردوره جنگ جها نی دوم گفته بود که:" کسا نیکه امروز شعار استقلال می دهند، فردا با دستان دراز گدا گری می کنند"! اگرچه بسیار استقلال طلبان آسیای وافریقای درجریان مبارزه علیه استعمار شعارداد ند ،اما به اندازه مد عی های استقلال درافغانستان مسخره نبود ند! مثلا، حکومت نجیب الله با فروپاشی شوروی چند ماه بعد ازبین رفت وحکومت غنی با عقب نشینی امریکا دریک روز نابود می شود. طا لبان هم که شا خه ای ریشوی ارتش پا کستان می باشند! خلاصه اینکه ،سیا ست کاران افغانستان درهرپست ومقامی که قراردارند ؛ حق ندارند که ادعا ی مستقل بودن کرده وازروز28 اسد به حیث روز استقلال تجلیل به عمل آورند. مثلا، همین که حکومت های افغانستان ازطا لب کرزی تا طا لب غنی به کمک های بریتا نیا وامریکا زنده مانده اند ، بدون شک ، آن ها به ادعای مستقل بودن وتجلیل شان ازروز استقلال خنده می کنند!

ابزارحکومت ها شدن دین ها؛ باعث تغییر عقیده درمیان باورمندان درجهان نو شده است

ابراهیم ورسجی
بیست وهفتم ماه اسد 1397
این تحلیل درپیوند به مقاله ای زیر عنوان :" چرا تغییر عقیده می دهم؟" نوشته هموند ، نشرشده درسایت فارسی بی بی سی، بتاریخ 27 ماه اسد ، ارایه شده است.ازاین درصفحه فسبوکم پخش شده است، بهتردانستم که در سا یت اند یشه هم پخش شود تا دوستان ازآن مستفید شوند.برای تغییر عقیده در جا معه ها وگروه های با ورمند،علت ها ودلیل های زیادی وجود دارند که این ها عمده ترین شان می باشند:نخست،آلوده به خرافات شده عقیده ها ومذ هب ها؛دوم،عقیده ها ومذ هب های تحمیلی؛سوم،احساسی بودن با ورها که با رشد عقلانیت گرفتاربحران می شوند. طوریکه جهان سنتی وجهان مدرن را در کتاب "اسلام وسکولاریسم" بررسی کرده ام، به این نتیجه رسیده ام که دین های که با جنگ سا لاری یا بزور دیگران را با ورمند ساخته اند،با شروع عصر مدرن ،گرفتار بحران ها شده اند. مثلا،مسیحیت در 310 اولیه با تبلیغ به پیش رفت ونقش هوشمند ورهای بخش داشت. برخلاف،وقتیکه درسال 312 ،ابزار امپراتوری روم ودرسال 800 م،اید ئولوژیی سیاسی امپراتوریی مقد س روم شد،جنا یت های با تحمیل خود بر دیگران کرد که با جوهرخود ش سازگاری نداشت.ازاین رو،با رنسانس ودرادامه آن با نهضت اصلاح مذهبی لوتروشروع عصر سکولار،انسانی ساخته شد. یعنی قدرت زدای کرده شد وشد انسانی نه دشمن انسان ها.
دراسلام هم ،بعد از وفات رسول الله ،با خلیفه سازی های مخالف قرآن،این دین ابزار قتل ها وکشتارها توسط عرب های بدوی وعقب مانده شد که نماد آن کشته شدن سه خلیفه ،ظهور خوارج وکمک آن ها به برآمدن حکومت قبا یلی- وحشی ای اموی ها وشهادت فرزندان رسول درکربلا ونزاع های ریا کارانه ای سنی ها وشیعه های قدرتمدارمی باشد. یعنی اسلام را مانند مسیحیت قدرت وسیاست های غیرانسانی شا هان وشیخان مسخ کرد. مثلا،اسلام که ازافغانستان تا لیبیا بزور عرب های بدوی برده شده است،اکنون در بحران است ومولد تروریسم مذ هبی شده است. برخلاف،اسلام که دراندونیزی وما لیزی با تبلیغ وعرفان وتجارت رفته است،شکل الهی وانسانی دارد.ازاین رو، به نفع مسلمان های آگاه می دانم که با مبارزه اصلاح طلبانه وروشنگرانه اسلام را ازچنگال شا هان وشیخان قدرت خواه وریاکارونظامی های وحشی آزاد کنند. درغیرآن، حکومت های غیرمسئول وتروریستان مذ هبی آن را نابود خواهند کرد!

ارتش پاکستان ونوکران افغا نش ؛ غزنی را مانند کا بل ویران کرد ند

ابراهیم ورسجی
بیست وپنجم اسد1397
ازبا مداد روزجمعه ، نزدهم ماه اسد یا روزهجوم طا لبان به غزنی تا کنون ، رخ داد های درد ناک این شهررا پیگیری می کنم . وامروزچهارشنبه ، بیست وچهارم اسد، کا ملا مصروف دیدن صحنه های ویران شده ای شهرغزنی ازطریق رسا نه های دید اری وشنیداری خودی وبیگا نه ،چه منطقه ای وچه جهانی بودم . دیدن صحنه های درد آورغزنی، برا یم ثا بت ساخت که نظا می های پاکستانی با استخدام نو کران افغان خود تجربه ای ویران کردن کا بل را درغزنی تکرارکرده اند. ازاین که رسانه ها مستند نشان داد ند که طا لبان یا نوکران افغان ارتش پاکستان، با سلاح های لایزری مجهزبود ند وکمک های وزارت های دفاع وداخله، زیرفرما ندهی طا لب غنی بسیار نا وقت به نیرو های دفاعی وامنیتی غزنی رسیده اند؛ به صراحت می توانم بگویم که ارتشی های پاکستا نی وستون پنجم آن ها یا طا لبان دریشی پوش مشهوربه تکنوکرات وطا لبان ریشوی افغا نی- پاکستا نی درتفاهم باهمی وبرنامه ای ازپیش تهیه شده ، مردم غزنی را به ما تم نشانده اند! ازسوی دیگر،ازموفقیت شتا بزده طالبان درقبضه وویران کردن شهرغزنی ورسیدن نا وقت کمک ها ازکا بل به سربازان وپولیس ها ، معلوم می شود که بنام آتش بس روزهای عید رمضان ،طا لب غنی وتیم طا لبا نی اش ،برا دران نا راض خود را دراین شهرجا بجاکرده بود ند.
دراین برنا مه ویرانگرا نه که شهرغزنی را تباه ومردم آن را ما تم داروبی خا نما ن ساخت ، مسئله ای تا سف بار این است که طا لبان یا شاخه ای ریشوی ارتش پاکستان ، درنیمه ای اخیرشبا نگاه پنجشنبه یا آغازروزجمعه نزدهم اسد به غزنی حمله کرده اند وسیزده سا عت بعد وبه روا یتی بیست وچهارساعت بعد ، نیروهای کمکی ازکا بل به غزنی رسیده اند ؛ آن هم با نیرو وکمک های نا چیز. جا لب این است که ، درچند نوارکه امروزدید م، افرادی ازغزنی رسیدن نیروهای کمکی به شهر شان را دوروزبعد از هجوم تروریستان به این شهریاد کرده اند. بهرحا ل ، مهم نیست که نیرو های کمکی زود رسیده اند یا دیرتر؛ مهم این است که غرض ورزیی پشت صحنه ای بازی تباه کا را نه درغزنی دیده می شود که بحث درباره آن تهی ازفا یده نمی باشد.
ازاین رو، بهتراست که بد لیل های مشا به بازی تباه کا رانه ای نظامی های پاکستانی ونوکران افغان آن ها درویران کردن کا بل وغزنی بپردازم. ازاین نگاه که ، از کود تای ننگین ماه ثور 1357 ودرادا مه ای آن پیاده شدن ارتش سرخ بتاریخ ششم ماه جدی 1358 ، به افغانستان تا کنون ، شا هد همه تباه کاری های بیگا نگان ونوکران بومی شان می باشم وکتاب دوجلدی" جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ" را نوشتم ؛ ودرادا مه ای آن ، بیشتراز900 مقا له که اکثرآن ها درباره رخ داد های افغانستان ومسا یل منطقه ای وجهانی منوط به آن ها می با شند نوشته ام که درسای ت های "اند یشه " و" انسان گرای" وصفحه فسبوکم پخش شده ودردسترس خوا نند گان می با شند. افزون برآن ها ، تبصره های بی شمارالبته کوتاه بزبان های فارسی وانگلیسی دررابطه به مسا یل نشرشده دررسا نه های پاکستا نی، ایرانی وغربی درپیوند به رخ داد های افغانستان ومنطقه نوشته ام که همه درصفحه ای فسبوکم دردسترس خوانند گان می باشند.
بنا برآن ،لازم می دانم که به علت های مشترک ویران کردن کا بل وغزنی توسط نظا می های پاکستا نی ونوکران افغان آن ها اشاره ونوشته را پا یان دهم. آری ، من که شا هد تباه کاری نظامی های پاکستا نی ونوکران افغان آن ها در کا بل بودم ؛ به صراحت وقاطعیت می گویم که علت های همسان در تخریب هردو شهر تاریخی دیده می شوند. مثلا، درکا بل پسا کمونیستی ،حضورتا جیک ها وهزاره ها وقوت های فرقه ای ژنرال دوستم پررنگ بود. مثلا، درآن روز ها که در کا بل گشت وگذارمی کردم ،می دیدم که برخی برا دران مذ هبی هزاره درمسجد ها وتکیه خا نه ها وشیشه های موترهای خود عکس های خمینی را بلند کرده بود ند. نظامی های پاکستانی که همیشه با افغان های ساده بازی وتجارت کرده ومی کنند وبه مذ هب هم ید ک می کشند، دوگونه مبارزه راعلیه کابل وقوت های تازه وارد شده درآن شروع کرد ند:نخست ، استاد ربانی وفرمانده مسعود افراد مورد پسند آن ها نبود ند.ازاین رو، پشت سرحکمتیار ایستاد شده به موشک پرانی علیه کا بل را شروع کرد ند. دوم، عکس های بی شمارخمینی دربخش های شیعه نشین کا بل را گرفته به عربستان داد ند وتبلیغ کرد ند که جمهوری اسلامی کا بل را اشغال کرده است. درحالیکه نه عکس های خمینی آن قدرزیاد بود ونه شیعه ها قوت بیشتری درکا بل داشتند.
افزون برآن، نظامی های پاکستانی وافغان های خد مت گارشان تاجیک ها را به عرب های ساده شیعه معرفی کرد ند. عربستا نی ها هم که کله های خا لی وجیب های پردارند ؛ بدام نظامی های پاکستا نی افتاده به حساب بانکی آن ها پول ها ریختند تا کا بل را ویران کنند. در باره ساد گی عربستانی ها،سال 2012 ،یک دوستم از مکه تلفون کرد تا ازکا نا دا به عربستان آمده حج نفلی انجام داده بعد ازآن به کا بل بروم ومن هم چنان کردم. خوشبختانه ،هم حج نفلی کردم هم بیست روز درمکه، مد ینه وجده ما ندم وریاض را هم مانند جده برایم معرفی کرد ند. درمد ت بیست روز که بیشتردرمکه ما ندم ، تاجیک های مقیم آنجا به من گفتند که آی اِس آی ونوکران افغانش ما را شیعه به عرب ها معرفی کرده اند. با شنیدن آن سخن بی ربط ، بد فتر را بطه عالم اسلامی رفتم ودیدم که یک مرد با لای نود سال رئیس آن است.
بلی،ازاینکه او نه ذهنش کارمی کرد ونه توان سخن را شنوی دا شت ، ازمنشی آن مرد مفلوک خواستم که یک شخص انگلیسی دان تان را بگوئید که مسلمانی از کا نا دا آمده وسوال های دارد ومردی جوان وخوش قیافه ای آمد و مرا نه به حیث کا نا دای استقبال کرد نه مسلمان. بعد از یکساعت گفت وگو،به آن مرد گفتم که من از فارسی زبان های افغانستان وشهروند کا نادا می باشم وتوجه شما ورئیس تان را به یک مسئله جلب می کنم وآن اینکه چگونه نظامی های شیاد پاکستانی ونوکران افغان شان تاجیک های افغانستان را به شما شیعه معرفی کرده اند؟ بعد ازاین سوال، با تا کید به او گفتم که می دانی که 60 در صد سنی های جهان حنفی وابوحنیفه پایه گذارمذ هب آن ها تاجیک می باشد. همچنان ،اطلاع دارید یا نه که 90 در صد اعضای طا لبان قرآن را قرائت کرده نمی توانند وحکومت عربستان آن جا هلان را مجری شریعت شنا خت؟! شا هد بودم که او ازشنیدن این سخن من تکان خورد! بهرحال، با دیدن عرب های ساده ومخلص ، به ارتشی ها وملاهای شیاد پاکستانی حق می دهم که به آن ها دروغ گفته جیب های ایشان را خالی کنند وخوب هم خا لی کرد ند.
اگرنظامی های پاکستانی هم بنام جهاد علیه شوروی هم با پیشوند وپسوند شیعه دادن به تاجیک ها ووابستگی هزاره های شیعه به ایران ، جیب عرب ها را خالی ودیروز کا بل را ویران کرد ند وامروز غزنی را ویران می کنند،حق دارم به آن ها نفرین وبه ساد گی افغان های نوکرآن ها هم بخندم هم تا سف کنم! بهر صورت ، از اینکه از علت های همسان ویران کردن کا بل وغزنی توسط نظا می ها ی شیاد پاکستانی ونوکران افغان شان یاد کردم ودرباره کا بل کمی توضیح دادم ، به تخریب غزنی تمرکز کرده نو شته را پا یان می دهم. برای بیان روشنتر ویران کردن غزنی توسط نظا می های پا کستا نی وافغان های نو کرشان ،از بحث طولانی خود داری وتنها به یک مسئله تمرکزمی کنم. همه آ گا هان درجریان هستند که چند هفته پیشتر از تخریب غزنی تو سط طالبان ریشو وطا لبان دریشی پوش به فرمان نظامی های پاکستانی ،طا لب غنی سردسته طا لبان دریشی پوش ازحضورپررنگ هزاره ها به نما یند گی ازولا یت غزنی درپارلمان وازنبود پشتون ها درآن سخن ها گفت واعلام کرد که برای اینکه پشتون های غزنی وارد پارلمان شوند ، انتخابات آن ولایت را حوزه می نما ید. همان روز،دریک مقاله وچند تبصره ،نوشته بودم که انتخا بات با ید درتمام افغانستان حوزه شود نه درولایت غزنی. به این خاطرکه ،درتمام کشورهای که درست ونادرست انتخا بات برگزارمی شود،انتخابات حوزه ای ووکیلان ازحوزه های زاد گاه یا جای زیست شان کا ند ید واعضای پارلمان می شوند.
واقعیت این است که ، درافغانستان پشتون ها هم قبا یل مانده قوم نه شده اند هم اقلیت مطلق می باشند. ازاین رو، درگذ شته نه نفوس شماری مورد قبول مردم صورت گرفت ونه قبیله حاکم ودست نشانده کهنه ونواستعمارگری قبول کرد که قبایل پشتون اکثریت نیستند بلکه اقلیت محض می باشند. بنا برآن،درهفده سال وهفت ماه وپا نزده روز گذ شته، طالب کرزی وطا لب غنی وطا لبان دریشی پوش همکارشان نه تذکره توزیع کرده توانستند ونه گذاشتند که انتخابات حوزه ی براساس نفوس مردم داری ها یا ولسوالی ها مانند دموکراسی نیمه جان دوره شا هی ودوره سیاه دموکراتیک خلقی زیر سا یه ارتش سرخ برگزار شود. ازاین رو، ولایت ها را بجای مردم داری ها / ولسوا لی ها حوزه انتخا بی ساختند تا با تقلب وجعل درانتخابات ما نع تحقق دموکراسی شوند وشد ند. درادامه دغلکاری های طالب کرزی بنام انتخابات با کارت های جعلی،طالب غنی هم یک پارلمان جعلی را تمد ید کرد هم بدون توزیع تذ کره میلیون ها تذ کره جعلی به بازارتحویل داد تا هم انتخابات شورای ملی هم انتخابات ریاست جمهوری تقلب زده مانند انتخابات 1393 برگزار وخودش را باردیگر رئیس جمهور بسازد. خوب است که همه می دانند که تقلب طالب کرزی درانتخابات سال 1393 بحران خلق کرد ؛ تا جان کری وزیر خارجه امریکابرای مهاربحران به کا بل رسید وطالب غنی را ارگ نشین وعبدالله فیشنی را سپیدارنشین کرد. جا لب این است که، طا لب غنی هم همان معاهده امضا شده با عبدالله زیر سایه ای زیرخارجه امریکا را عملی نکرد هم چنان تفرقه قومی در افغانستان ایجاد کرد که آن را به آه وفغانستان متحول ساخته است.
ازآن هم تا سفبار این که ، طا لب غنی به آه وفغانستان تبد یل کردن افغانستان بسنده نکرده دو کار تفرقه انگیزانه وتباه کارانه ای زیررا هم کرد:نخست،حضور پررنگ هزاره ها به نما یند گی از غزنی درپارلمان را بهانه ساخته به نفرت میان هزاره ها وپشتون ها دامن زد! دوم، به نفرت نامبرده بسنده نکرده بنام آتش بس در روز های عید رمضان ، طالبان را درهمه شهرها به خصوص درغزنی جا بجا کرده این شهررا تباه کرد! ازاین رو، ازهزاره ها وتاجیک ها و پشتون های غزنی به خصوص اخیری می خواهم بدانند که هم طا لب غنی وتیم طا لبانی اش هم طالبان ریشو یا شا خه ای ریشوی ارتش پاکستان ،دشمن آن ها وهمه مردم افغانستان می باشند. بنا برآن، همه با وحد ت وهمسوی بد فاع ازکشور خود برخیزند. درغیرآن ، طا لبان دریشی پوش وارگ نشین وطا لبان ریشوی کویته - پشا ورنشین در جهت منافع بیگا نگان ،افغانستان را که آه وفغانستان ساخته اند نا بود هم می کنند!

طا لب غنی وتیم طا لبا نی اش درهمکاری با طا لبان؛ شهرغزنی را ویران کردند

ابراهیم ورسجی
بیست و دوم ماه اسد 1397
سه روز می شود که درغزنی جنگ ادامه دارد ، جنگی که این شهررا به ویرا نه تبد یل کرده است. ازاین رو، بهترمی دانم که تبصره ای دررا بطه به کمک طا لب غنی وتیم طا لبا نی اش به طا لبان یا برادران نا راضی شان ودراصل دشمنان سوگند خورده مردم افغانستان به خصوص غیرپشتون ها در غزنی ارا یه نما یم. همه ای آگاهان حتا افراد عادی جامعه می دانند که ماه گذ شته طا لب غنی وتیم طا لبا نی اش ازحضوربیشترهزاره ها درپارلمان به نما یند گی ازمردم غزنی شکا یت ها را شروع کرده بود ند وسخن ازحوزه ای سا ختن انتخا بات درجهت افزایش نما یند گی پشتون ها درآن ولا یت را رسا نه ای هم کرد ند.
وا قعیت این است که ، درهمه کشورهای واقعا دموکراتیک حتا کشورها ی دموکراتیک نما، برای نما ینده های مردم انتخا ب شدن وکیلان ،حوزه های انتخا با تی به گونه ای شهرستان ها با درنظردا شت شمار مردم یا موکلان ؛ ودرافغانستان ،مردم داری ها یا ولسوا لی ها بدون مردم شماری درنظرگرفته شده است. بلی ، در دموکراسی مسخ کننده ای دموکراسی وانتخا بات های تقلبی درافغانستان ، بخاطر اقلیت بودن پشتون ها ، هم ولا یت ها حوزه ها ی انتخا با تی ساخته شد ند هم برای کوچی ها نما یند گی بیشترداده شد. ازاینکه درغزنی هم پشتون ها کم هستند هم مردم داری ها / ولسوا لی ها شان پا یگاه تروریسم طا لبا نی- پاکستانی شده اند، هزاره ها درآن ولا یت نما یند گی بیشتری در پارلمان کسب کرده اند.
بنا برآن ، طا لب غنی وتیم طا لبا نی اش مبارزه علیه هزاره ها را درغزنی شروع کرد ند. البته ، دو گونه : نخست ، دامن زدن به تفرقه قومی در غزنی؛ دوم ، کمک به طا لبان یا برا دران نا راض خود شان در گرفتن مرکز غزنی وویران کردن آن. من که جنگ غزنی را که سه روز قبل شروع شد ؛ تا کنون پیگیری کرده ام ، برایم ثا بت شده است که طا لب غنی وتیم طا لبا نی اش کمک به افتادن بخش های بیشتر غزنی به دست برا دران نا راض خود کرده اند تا این شهر را به ویرانه تبد یل نما یند که تبد یل نموده اند.
مثلا، سه روز قبل ، طا لبان یا برادران ناراض طا لب غنی به غز نی حمله کرده غیر از دفتر والی همه بخش های آن را گرفتند و250 سرباز وپو لیس ومردم عادی را شهید وزخمی کر د ند وتا سیزده ساعت هیچ کمکی از کا بل برای مدافعان وطن به آن شهرنرسید. وقتی هم که سیزده سا عت بعد کمک ازطریق چرخبال ها به غز نی رسید ،کمکی نبود که طا لبان یا برا دران نا راض طا لب غنی را بزودی ازشهر بیرون وازتبا ه کاریی آن ها بکاهد. بنگرید! غزنی 120 کیلومتر از کا بل دور است. با وجود چنان فاصله ای نز د یکی ،کمک نا چیزبرای مدا فعان شهر بسیار نا وقت رسید.
برخلاف ، به فا صله میان درزاب درولایت فاریاب وکا بل نظر اندازید که چقد راست؟ حد اقل 600 کیلومتر می باشد. طوریکه د یده شد ، ماه گذ شته ، طا لبان یا برا دران نا راض طا لب غنی ، افراد داعش را در درزاب در ولا یت فار یاب درمحاصره گرفته بود ند. جا لب این است که ، طالب غنی به طور شتاب زده چرخبال بد رزاب فرستاده داعشی ها را بنام تسلیم شده ها از برادران نا راض خود نجات داده به کا بل آورد وتبلیغ هم کرد که آن ها به نیروهای دو لتی تسلیم شده اند. فرض می کنم که اعضا ی داعش به نیروهای دو لتی تسلیم شده اند! سوال من از طا لب غنی این است که شتاب درنجات داعشی ها دردرزاب وبی تفا وتی در نجات غزنی ازتباه کاری تروریستان یا برا دران نا راضی، چه تفسیر وتوجیه می تواند دا شته باشد؟
آری ، پا سخ پرسش یاد شده را بدوستان فسبوکی ام وفرهنگیان ومبصران سیاسی گذا شته با تا کید به یک مسئله نو شته را پا یان می دهم. مسئله ای مورد نظرم این است که ، احمد رشید، نوسنده ای پاکستانی درکتاب خود " فرورفتن درآشوب" ، نوشته است که:" درشروع حکومت کرزی ، امریکا، بریتا نیا وکا نادا،میلیون ها دالر برای کمک به منا طق نیازمند افغانستان پرداختند وکرزی 120 میلیون دالر آن کمک ها را درولایت های:ارزگان ، زابل، قندهار وهلمند مصرف کرد. ولایت های گرفتارتروریسم طالبان . ازاین که کمک ها بهوده هزینه شد ند ،کشورهای نامبرده کمک های خود را قطع کرد ند." حقیقت این است که ، کمک های یاد شده را کرزی زیر فرمان آی اِس آی ،درجهت بازسازی وبازگردانیدن طالبان به منطقه هزینه کرد. یعنی اول طالبان را به جنوب غرب وجنوب آورد ودوم دردوره وزیر داخله بودن حنیف اتمر،آن ها را به شما ل انتقال داد. دراین را بطه ، بهتراست که سخن را برت گیتس وزیر دفاع امریکا راهم یاد کنم که گفته است:" کرزی بسیار اصرارداشت که خطر طالبان کمتر ازخطر اتحاد شما ل می باشد." به سخن دیگر، با طالبان با ید ساخت وعلیه دیگر قوم ها بنام اتحاد شما ل برای احیای سلطه ای پشتونیزم مبارزه کرد. نتیجه خوش خد متی طالب کرزی به آی اِس آی، این شد که طالبان برگشتند وهلمند را به گورستان پشتون ها تبد یل کرد ند. در پکتیا وننگرهارهم،تا جیک کشی شان که خیر خواست کرزی وغنی می باشد،پشتون کشی آن ها برای همه آشکاراست.
دراخیر، لازم است بگویم که مستر غنی در جریان مبارزه انتخا باتی اش با فخرفروشی به قند هاری ها گفت که صد ها زندا نی طا لبان را اززندان ها رها کرده است. افزون برآن، غنی وتیم طا لبا نی اش طا لبان را در بدخشان ، تخار، کندز وبغلان وبا کنارگذا شتن دوستم از مقامش ، طا لبان وداعش را در جوزجان ، سرپل وفاریاب تقویت کرد ند. همین که طالب غنی برای نجات داعش به درزاب چرخبال می فرستد ودرغزنی به طا لبان وقت می دهد تا آن شهررا ویران وشما ری از مردم آن را به شمول سربازان وپولیس ها زخمی وشهید نما یند؛ بیانگراین است که او وتیم طا لبا نی وحکومتش درخد مت تروریستان ودردشمنی با مردم قراردارند. ازاین رو،ازسران ائتلاف نجات ودیگر گروه ها ونیرو های وطن دوست، می خواهم که بد فاع ازمردم برخیزند. درغیرآن، طا لب غنی وتیم طا لبا نی اش امروز غزنی را به طا لبان داده اند تا ویرا نش کنند ، فردا کا بل ودیگر شهرها را غزنی خواهند ساخت!

افغانستان ؛ زیر سلطه ای امریکا ، اما بدون حکومت

ابراهیم ورسجی
بیست ویکم ماه اسد 1397
دراین مقا له ،کوشش می کنم میان شکست امریکا درویتنام وشکست آن با کمی تفا وت درافغانستان ، مقا یسه نما یم. به این خاطرکه ،امریکا قبلا درویتنام واکنون درافغانستان شکست خورده است. ازاین که ، ازتفا وت میان هردو شکست یاد کرده ام ، بهتراست که اول به تفاوت مورد نظراشاره کرده بعدا نو شته را ادامه دهم. واقعیت این است که ، فرانسه درگیرجنگ درویتنام بود. زما نی که در سال 1954 ، درالجزایر گرفتارجنگ استقلال طلبا نه ای جبهه ای نجات ملی آن کشورشد، ویتنام را تحویل امریکا داد. امریکا که قبلا درفیلیپین حضورداشت ، درویتنام دروضعیت تازه درگیرجنگ تازه ترشد. درگیریی که منجربه مرگ 58 هزارسربازامریکای وده ها میلیارد دالرهزینه ما لی آن کشورگرد ید.
آری ، امریکا درویتنام جا نشین فرانسه ودرافغانستان جا نشین شوروی متوفا شد. ازاین نگاه که قبلا ازطریق پاکستان درجنگ علیه ارتش سرخ درافغانستان سهم گرفته بود، بعد ازشوروی وحکومت دست نشانده ای آن درکا بل، کمک به پاکستان کرد تا به جهادی های فارسی زبان موقع حکومت ساختن ندهد وجهادی های پشتوزبان مورد حما یت امریکا، انگلیس، عربستان وپاکستان توان جنگی درخورازمعرکه بیرون کردن جهادی های فارسی زبان را نداشتند اما درجنگ های گروهی کابل را به کمک آی اِس آی ویران کرد ند. ازسوی دیگر، فرانسه که ویتنام را به امریکا سپرده بود ؛ برخلاف، پاکستان به کمک ما لی امریکا وعربستان برای خود درافغانستان مزدورگیری کرده بود نه برای امریکا. ازهمین نقطه است که دشواری امریکا درافغانستان شروع می شود که شد.
درحا لیکه پاکستان با استفاده ازکمک امریکا وعربستان نوکرسازی درافغانستان کرده بود، نوکرسازی اش مانع ازآن شد که دراین کشوررهبری سیاسی با اعتبارتبارزنماید. خا لیگاهی که هم برای پاکستان هم برای امریکا زیان بخش تمام شد. بلی، پاکستان که نوکران افغانش بیشتردرجنوب وازپشتون ها بود ند،افغانستان را به شمال وجنوب تقسیم کرد. البته این گونه که ، مخالفان خود را جبهه متحد شمال نامید؛ درحالیکه درصف آن ها ازجنوب هم مبارزان بسیارحضوردا شتند. بلی ، درویتنام هم، شما ل وجنوب بود ودردومی امریکا نیکود ین د یم را حاکم دست نشانده خود ساخته بود. برخلاف،هوچی مینه به حیث رهبری سیاسی وژنرال چیاب به حیث فرمانده جنگی درویتنام شمالی قد علم کرد ند. رهبر سیا سی وفرمانده جنگی که ویتنام جنوبی را از امریکا گرفته جنازه ای استعمارآن را در ماه آوریل 1974 برداشتند وشد ند رهبران انقلاب موفق درویتنام متحد ومستقل.
برخلاف ، درافغانستان ،امریکا ازطریق پاکستان کار کرد. یعنی را بطه کاری با رهبران سازمان های جهادی وفرماند هان جنگی آن ها برقرارکرده نتوانست. افزون برآن، امریکا درباره افغانستان وجهادی ها فرصت طلبا نه برخورد کرد. مثلا، درزمان جنگ علیه ارتش سرخ ، آن ها را مبارزان راه آزادی وبعد ازعقب نشینی ارتش سرخ، آن ها را باغی وبعد تربنیاد گرا نامید. ازآن هم خنده داراینکه ، درتفاهم با بریتا نیا وپاکستان،طا لبان را ساخت وتطبیق پروژه طا لبا نی را به آی اِس آی شبکه امنیتی- اطلا عا تی زیرفرمان نظا می ها ی پاکستا نی سپرد. به سخن دیگر،جهادی ها برای کوبیدن ارتش سرخ خوب وبرای حکومت کردن منا سب نبود ند. ازاین رو، با ید توسط طالبان ازمعرکه بیرون کرده می شد ند.
جا لب این بود که ، امریکا وبریتا نیا وپاکستان با کمک به طالبان ؛ توانستند جهادی ها را ازکا بل بیرون کنند اما نتوانستند ازدوسوی هندوکش بیرون شان نما یند. بنا برآن، امریکا وبریتا نیا بعد ازحذ ف فرمانده مسعود به کمک آی اِس آی از جبهه شمال، بنام جنگ علیه تروریسم، وارد افغانستان شد ند. ازاینکه مردم افغانستان هم حا فظه تاریخی کمرنگ دارند یا ندا رند وهم ازطالبان نفرت داشتند ودارند،ازآمدن امریکا وبریتا نیا با شک وبد گما نی استقبا ل کرد ند. درحا لیکه چگو نگی ای آمدن امریکا زیاد برای مردم افغانستان ما یه بد گمانی بود،اما مرخص کردن طالبان ریشو واعزام آن ها به پاکستان وآوردن طالبان دریشی پوش آن هم با پسوند وپیشوند تکنوکرات ها ورئیس جمهور ساختن طا لب کرزی، این امید واریی کا ذب را ایجاد کرد که گویا آن ها می توانند درکشورفروپا شیده افغا نستان اداره سازی وبازسازی نما یند.
درحالیکه ، دادن پسوند وپیشوند تکنوکرات به طا لبان دریشی پوش ، توقع کا ذ ب دربخش های ازجامعه خلق کرده بود! ازقبل ، برای آگا هان معلوم شده بود که امریکا برای خود درافغانستان به کمک پاکستان با تلاق حفرکرده است. مثلا، مردم افغانستان به خصوص آگاهان فارسی زبان ، ازبیک ،پشه ای ، بلوچ ، ونورستا نی می دانستند که تکنوکرات ها طا لبان دریشی پوش می با شند. دربیرون هم ،پاکستان که می خوا ست امریکا وانگلیس افغانستان را توسط آن اداره نما یند نه اینکه خود شان راست وارد این کشور شوند، طا لبان والقاعده را باز سازی و به کمک طالبان دریشی پوش به خصوص کرزی که عضو قبلی طا لبان بود ، روانه ای افغانستان کرد. درآن برهه ، پاکستان بازی کثیفی دیگری هم کرد وآن اینکه جهادی ها ی غیر پشتون و مخالف خود را جنگ سالار نا مید تا آن ها را بد نام ویک مانع بزرگ را ازسرراه بازگشت طالبان بردارد.
درچنان شرایطی پیچیده ای سیا سی،در نبود حزب های سیاسی فرا قومی، جنگ سالارها یا جهادی های دیروزشد ند نما ینده غیرپشتون ها وطا لبان شد ند نما ینده پشتون ها وطالبان دریشی پوش یا تکنوکرات های نان خورامریکا شد ند نما ینده ای هیچ. به سخن دیگر، پاکستان هم از طریق طا لبان پایگاه قومی تکنوکرات های جاهل را گرفت هم جنگ سالاران را نما ینده دیگرقوم ها سا خت هم به کمک ستون پنجم خود دردون حکومت پوشا لی دست ساخت امریکا وانگلیس، تفرقه های قومی وسمتی را درافغانستان دامن زد. تفرقه ای انگیزیی که طالب کرزی ومستر غنی درآتش آن نفت ریختند! اگر چه طالب کرزی جیلک شمال پوشید ومسترغنی لنگی جنوب به سرکرد تا همسوی وطنی بیا ورند،اما درعمل کارهای دیگری کرد ند وروها ی خود را نزد همه قوم های افغانستان حتا قبا یل پشتون سیاه ترکرد ند!
جا لب این است که ، پاکستان القاعده وطا لبان را به کمک ما لی امریکا وعربستان باز سازی وروانه ای افغانستان کرد تا علیه حکومت دست نشانده آن جنگ وتروریسم را راه اندازی کنند. ازاین رو، رئیس جمهور ترامپ درماه اگست 2017 ، به پاکستان با خشم گفت که 33 میلیارد دالر از امریکا بنام جنگ علیه تروریسم کمک گرفتید وکمک به تروریستان کرد ید! خوب است که بازی دوگا نه پاکستان درافغانستان هم با عث استراتژی تازه جنوب آسیای ترمپ شد هم دروازه کمک ها وقرضه های امریکا ازطریق صندوق بین المللی پول وبانک جهانی ودیگر نهادهای ما لی بین المللی را مشروط به مبارزه پاکستان علیه تروریسم ساخت. مثلا، درماه ژانویه سا ل جا ری ، به پاکستان تا ماه ژون وقت تعیین شد ودرماه ژون تا ماه اکتوبرتمد ید شد تا این کشور دودوزه باز درعمل نشان دهد که کمک به تروریستان را متوقف می کند یا نه؟ ازاین رو،حکومت ائتلافی طا لب عمران خان که با ید درهفته یا ماه بعد ساخته شود، به دوازده میلیارد دالر قرضه فوری نیازدارد. معلوم نیست که امریکا این قرضه را می پردازد یا نه؟
بهرحا ل ، پاکستان بخاطر حما یت ازتروریسم درتنگنا قرار گرفته وافغانستان بخاطر ندا شتن حکومت موثروکارآمد روبه ضعف نهاده است. ازهمه خنده داراینکه ، نا موفق تمام شدن حضور نظامی امریکا وناتو در هفده سال وهفت ماه ویازده روز گذ شته هم ما یه شرمساری آقا هم ما یه ننگ وسفلگی نوکران با صطلاح تکنوکرات آن در کا بل می باشد. بنا برآن ، اگر شکست جنگ امریکا علیه تروریسم درافغانستان را جمع بهود گی حکومت مسخره تکنوکرات غنی وعبدالله خوش پوشاک وتیم های جا هل وتکنوکرات نما شان نمایم ، نتیجه این می شود که امریکا بیشترازشکست درویتنام، درافغانستان به شکست وزوال اعتبارخود درسطح منطقه وجهان مواجه شده است. ازاینکه ، درزمان جنگ ویتنام، امریکا با شوروی وچین انقلا بی مواجه بود وکشورهای جهان سوم که درگروه نهضت عدم انسلاک جمع شده بود ند نیزمخالف آن بود ند ؛ واکنون کشوری درجهان حتا پاکستان اعتراف نمی کند که کمک به تروریستان می کند؛ واقعا، امریکا درافغانستان شکستی خورده است که درویتنام هم نخورده بود.
ازاین رو ، به نفع امریکا می دانم که برای کا هش اثرات منفی شکست جانکاه خود درافغانستان ، به کارهای زیر دست بزند:نخست، بپذ یرد که ادامه ای حکومت تکنوکرات نما های نادان درکا بل، به افتضاح بیشترامریکا می انجا مد! دوم، مانع شدن ازچنان افتضاحی ایجا ب می کند که امریکا ازطریق سازمان ملل متحد ، یک حکومت موقت درافغانستان تشکیل نماید ؛ ومسئولیت حکومت نامبرده توزیع تذ کره وبرگزاری انتخابات های ریاست جمهوری وشورای ملی وشورا های ولایتی درنظرگرفته شود. دوم،مرکز های تروریست پروری درخاک پاکستان علیه افغانستان را بسته نما ید! سوم واخیراینکه ، اگر امریکا کارهای یاد شده را نمی کند، بدون شک ، با ید قبول نما ید که مبارزه اش علیه تروریسم شکست خورده است وادامه وضع موجود نه به نفع حکومت است ونه به نفع مردم. وارونه ای آن ،به نفع تروریستان می با شد ودرعمل هم نشان داده است.

بازی با دموکراسی ؛ به خصوص انتخا بات آن ، تا سف بارمی با شد

ابراهیم ورسجی
پا نزدهم ماه اسد سال 1397
این مقا له را درادا مه ای مقاله ای : " کو د تای سیاسی نظا می های پاکستا نی علیه دموکرا سی" می نویسم ؛ وعلت اصلی نوشتن آن ریرفشارقرارگرفتن دموکرا سی خواهان در زیمبا بویه بخاطراعتراض به تقلب درانتخا بات توسط تمساح ، رئیس جمهورتحمیل شده برمردم آن کشوروکشته شدن شش نفروزندا نی شدن ده ها نفردیگر می باشد. ازاین که حکومت امریکا یی مسترغنی عده ی وکیلان را ازفهرست کاند ید های انتخا با تی حذ ف کرده است، درنوشتن این مقا له بیشترمصمم شد م ! یعنی دشمنی با دموکراسی با برگزارکردن انتخا بات نما یشی ازافغانستان تا زیمبا بویه ، ایجا ب چنین نوشته ای انتقادی را می کند. شا یان ذکراست که ، با تمرکزبه انتخا با ت تقلب شده در زیمبا بویه ، به انتخا بات به دوردوم رفته ای کشورما لی واعلام طا لب غنی به برگزاری انتخا بات پارلما نی وریا ست جمهوری بدون تذ کره / شنا سنا مه وکشمکش های سیا سی زاده دست کاری در انتخا بات توسط ارتش پاکستان هم تما س می گیرم. سه کشور مسلمان ویک کشورمسیحی با حکومت کمونیستی. دراین راستا ، بهتراست یا د آورشوم که چهار گروه درجهان با دموکراسی وانتخا بات شفا ف مشکل دارند: بنیاد گرا یان مذهبی، نظا می ها ، کمونیست ها وقوم گرایان فاشیست. نماد مخالفت هرچهارگروه با دموکراسی وانتخا با ت شفا ف را ایران آخوندی، مصر وپاکستان نظامی زده ، افغانستان قوم وقبیله وتروریسم زده وزیمبا بویه کمونیسم زده می بینم. درنکا را گوا ووینزیویلا درمرکز وجنوب امریکا هم ، کمونیست ها مصروف مبارزه با حق انتخاب مردم می باشند. درایران بنیاد گرای زده ، برخورد ابزاری با انتخا بات ازهمه کشورها نما یان تر است. مثلا، یک آخوند درریاست شورای نگهبان وچند نفرزیر فرما نش فیصله می کنند که کی کا ند ید شود وکی نشود! دربنگله دیش ، دومین کشورپرنفوس مسلمان بعد از اندونیزی هم، حکومت ازانتخا با ت شفا ف که خیردر تطبیق قانون ترافیک شکست خورده وشکست خوردن آن باعث کشته شدن بیشترازچهارصد نفردرسال دراثر تیزرا نی راننده ها می شود. دراین را ستا ، درهفته گذ شته ، یک راننده ای تیزران دو دا نشجو را زیرما شین کرده کشت وباعث شد که تمام دانشجو یان دردا که وولا یت ها به مبارزه علیه بی قا نو نی برخا سته حکومت بیوه شیخ حسینه وا جد را به چا لش بگیرند. معلوم است که ،حکومت کنونی بنگله دیش به رهبری بیوه شیخ حسینه زاده ای یک انتخا بات تقلب زده دررقابت با خا نم خا لده ضیاء می باشد.
درباره ای انتخابا ت های تقلبی ، روشن است که درهفده سا ل وهشت ماه گذ شته؛ چند ین انتخا بات ریا ست جمهوری وپارلما نی درافغا نستان ، بدون شنا سنامه ، با کاربرد کارت های انتخا باتی - ما فیای زیر سا یه ای نا تو برگزار شد ودر همه قبیله گرا یان فا شیست وکمونیست های قبا یلی خود فروخته به پاکستان وشبکه های جا سوسی کشورهای غربی ، دست به تقلب زد ند وجز مسخره کردن دموکراسی وانتخا بات وفقیر ترکردن مردم وگسترش تروریسم دستا وردی ندا رند. ازاین نگاه که ، طا لب غنی اعلام کرده است که درماه اکتوبر2018 برابر به ماه میزان 1397 ، انتخا بات پا رلما نی ودر ماه آوریل سال 2019 برابر به ماه حمل سال 1398 ، انتخا بات ریا ست جمهوری برگزارمی کند. این هم درشرا یطی که مردم افغانستان ما نند گذ شته تذ کره / شنا سنامه ندارند ویک پارلمان تمد ید شده برای آن ها قانون سازیی ما فیای می کند ؛ پس ،چنان انتخا با ت های، هم مسخره است هم تکرارانتخا بات های دست کاری شده ای قبلی. بنا برآن ، درباره انتخا بات درافغانستان بیشترازاین بحث نکرده به بحث درباره ای دیگرانتخا بات های دست کاری شده ونزاعی درپاکستان وزیمبا بویه می پردازم.
ازطریق رسا نه ها خبرشد یم که روز25 ژوئیه درپاکستان انتخا بات پارلمانی برگزار شد وروز29 ژوئیه درکشورما لی انتخا بات ریاست جمهوری وروز 30 ژوئیه در زیمبا بویه انتخا بات ریا ست جمهوری وپارلما نی بر گزار شد. دردوکشورمسلمان ویک کشورمسیحی زیر سلطه حزب کمونیست. در انتخا بات نخست ، دیده شد که نظا می ها برای نخست وزیرسا ختن طالب عمران خان انتخا بات را دست کاری کرد ند . با وجود دستکاری درانتخا بات، از 342 کرسی پارلمان پاکستان ، تنها 115 کرسی برای فرد مورد نظر خود کما ئی کرد ند که چند کرسی آن زیر سوال ودرحال بازنگری می با شد. برخلاف نظا می ها وکا ند ید مورد نظر شان ، روز دوم اوت همه حزب های سیاسی- مذ هبی پاکستان ائتلاف کرده فرد مورد نظر خود برای نخست وزیری ، ریا ست پارلمان ومعاونیت آن را پیش ازآغازکار کارپارلمان نو معرفی کرده اند. یعنی ازائتلاف حزب های سیاسی - مذهبی ورای اکثریت نیا وردن طالب عمران خان ، معلوم می شود که نظا می ها هم شکست خور د ند هم دموکراسی نیمه جان پاکستان را به لبه ای پرتگاه رسانده اند.
در ادامه ای دست اندازی نظا می های پاکستا نی در انتخا بات پار لما نی آن کشور، درکشورهای ما لی و زیمبا بویه ، به ترتیب در روزهای 29 و30 ماه ژوئیه ، انتخا بات ریا ست جمهوری وانتخا بات ریاست جمهوری وپارلما نی برگزار شد. در حا لیکه در انتخا بات نخست ، طا لب عمران خان توسط نظا می ها علیه حزب مسلم لیگ نواز پیش کش شده بود که را ئی های حکومت سازی حتا 50+1 در صد نیا ورد ؛ در انتخا بات دوم ، یعنی درکشورما لی رقیبان هیچ کدام را ئی برای رئیس جمهورشدن نیا ورد ند. ازاین رو، انتخا بات بدوردوم رفت که دراخیرسال جاری برگزار خواهد شد. ازاینکه کشورما لی قبلا مستعمره فرانسه بود، درانتخا بات دوردوم آن این استعمارگردیروز می باشد که تصمیم نها ی را می گیرد نه رفتن مردم به صند وق های رائی دهی. مثلا، درسال 2011، خیزش توارق / قبا یلی شمال ،رئیس جمهور ما لی را بی تخت ساخت. ازاین رو،فرانسه مداخله ورئیس جمهوربرکنار شده دوباره به قدرت رساند. همین کاررا جان کری وزیرخا رجه ای امریکا، برای ارگ نشین ساختن طا لب غنی درسال 2014 در افغانستان کرد.
بهررو، درشرایطی که انتخا بات ریاست جمهوری درکشورما لی به دوردوم رفته است، درکشورزیمبا بویه ، نظا می ها با تقلب درانتخا بات برای رئیس جمهور سا ختن تمساح ، رائی های مشکوک بد ست آورد ند. واقعیت این است که ، حزب زانو پی ایف ازسال 1980 تا ماه نوامر 2017 ، به رهبری رابرت موگا به ، بر زیمبا بویه حکومت کرد و بهبود اجتماعی واقتصادی که برای مردم آن کشوروعده کرده بود ، آورده نتوا نست. افزون براینکه حکومت 37 سا له ای مو گا به برای مردم زیمبا بویه فا یده نداشت، امیرسن مینا نگا گوا ، معاون موگا به که قبل ازمعا ونیت او، پست های وزارت های اقتصاد، عد لیه وداخله را بدوش داشت، چنان ازسرکوب وخشونت علیه مخا لفان ومعترضان کارگرفته بود که مردم اورا تمساح نام کرد ند! خشونت تمساح درزیر ریش موگا به با عث شد که مورگان چنگه رای " حرکت دموکراسی برای تغییر" را در سال 1998 پا یه گذاری کند. حزبی که در سال 2011 و2013 انتخا بات های پارلمانی وریاست جمهوری را از حزب حا کم برد، اما تقلب ودست اندازی های موگا به وتمساح ، مانع کار یک سا ل وچند ماه نخست وزیری او شد.
آری ، درحا لیکه موگا به وچنگه رای درسیا ست زیمبا بویه شاخ به شاخ شده بود ند ، رسانه ها ونهضت دموکراسی برای تغییر ، جنا یت های تمساح معاون شخص اول را برجسته کرد ند. بنا برآن، رفیق موگا به برای حفظ ریاست جمهوری خود ؛ درماه نوامبر 2017 ، تمساح را برکنارکرد. از بد رخ داد ها، وزیر دفاع، بد فاع از تمساح برخاسته موگا به را خانه نشین واورا ارگ نشین ساخت. بعد ازجا نشین موگا به شدن ،ایمیرسن منانگا گوا مشهوربه تمساح وعده اصلاحات وانتخا بات در سا ل 2018 را به مردم داد. من که رویداد های زیمبا بویه را از ارگ نشین شدن تمساح تا کنون دنبا ل کرده ام ومقاله ای هم زیرعنوان: " موگا به ؛ شروع خوب وفرجام بد" نوشته ام که درسایت های انسان گرای، اند یشه وصفحه فسبوکم بازتاب یا فته است؛ به این نتیجه رسیده ام که تمساح همان گونه که در آب های گند دریا ها غیر ازچتل کاری وکشتار برای پرکردن شکم خود کاری نکرده ونمی کند ، درجا معه موگا به زده ای زیمبا بویه هم کاری خوبی کرده نمی تواند ودرعمل هم نشان داد که تمساح می با شد نه اصلاح گرسیا سی ،اجتما عی واقتصادی. در نه ماه دوره ای حکومت تمسا حی خود هم ثا بت کرد که رفیق تمساح همان تمساح دریا های چتل است نه غیرازآن.
بهرحا ل ، رفیق تمساح روز 30 ژوئیه به رقا بت با نلسن چمیسا رهبرحرکت دموکراتیک برای تغییر شتا فت. درانتخا بات هم ، مستر تمساح برای دست کاریی آسان تر آن ، انتخا با ت ریا ست جمهوری وپارلما نی را دریک روز برگزارکرد. خنده دار اینکه، دربخش روستای ، تمساح به مردم حق نداد که به رقیبش را ئی دهند ودر چگونگی برگزاریی انتخا بات وشمارش واعلام را ئی هاهم ، ثا بت کرد که تمساحی خوب اما دموکرات بد می باشد! ازاین رو، روز اول اوت طر فداران چمیسا درهراره دست به اعتراض زد ند وتمساح به ارتش امر سرکوب داد که در نتیجه ای آن شش نفرکشته شد ند. بعد ازآن ، روزسوم اوت، چمیسا نتیجه انتخا بات را جعلی اعلام کرد وایمیل بروک نما ینده اروپا وناظربرانتخا بات هم جعل کاری درآن را تا یید کرد. جا لب این است که ، رابرت مو گا به رئیس جمهور خلع شده توسط ارتش هم به چمیسا را ئی داد! شا یان یاد آوری است که ، مینانگا گوا رئیس جمهور تحمیل شده برمردم زیمبا بویه توسط نظامی ها می با شد ؛ وتحمیل او این طور صورت گرفت که جناب شان وزیر داخله ،عد لیه ، اقتصاد ومعاون را برت موگا به ، رئیس جمهوری بود که 37 سال برآن کشور حکومت کرد. معلوم است که مینانگا گوا در کا بینه ای موگا به ، چنان توحش علیه مخا لفان حزب زانو پی ایف یا حزب رئیس جمهور قبلی کرده بود که مردم برا یش نام تمساح را هد یه کرده بود ند.
بهر صورت، مو گا به بعد از حکومت استبدا دی 37 ساله ای خود درک کرد که با ید معاون خود یا تمساح را برکنار وازخود اعاده حیثیت نما ید. ازاین رو، درماه نوامبرسال گذ شته ، اورا برکنار وروانه ای افریقای جنوبی کرد. بر خلا ف، وزیردفاع وتیمش موگا به را بر کنار وتمساح را در جای او نصب کرد ند. از بازی تازه ای نظا می ها معلوم شده بود که رشد دموکراسی در افریقای جنوبی ودیگر کشور های افریقای ایجاب ماندن رفیق موگا به در قدرت را نمی کرد. ازسوی دیگر،انزوای زیمبا بویه در دوره زمام داریی رابرت موگا به اقتصاد این کشوررا فلج کرده بود. ازاین رو،نظامی ها هم تمساح را رئیس جمهور ساختند هم به او گفتند که دموکراسی نما ئی کند.
درحا لیکه مورگان چنگه رای رهبر قبلی نهضت دموکراسی برای تغییر که از 1999 تا نیمه 2017 درد سر برای رابرت موگا به وتمساح شده بود ودریک انتخا بات نزدیک بود جنگل سیاست را ازتمساح پاک کند ، ازمرخص شدن موگا به خرسند اما به دموکراسی نمای تمساح خند یده بود! بهرحال ،چنگا رای مرد وجا یش را نلسن چمیسا گرفت. ازاین لحاظ که تمساح وعده برگزاری انتخا بات در ماه ژولای سال 2018 را داده بود، خوب شد که بدون خلاف ورزیی زما نی انتخا بات را برگزارکرد. از پیش معلوم بود که در صورت برگزار شدن انتخا بات شفاف ، تمساح می بازد. یعنی برای رئیس جمهور شدن تمساح ، تقلب در انتخا بات قا بل پیش بینی بود وتقلب هم صورت گرفت.
مثلا،هم انتخا بات ریاست جمهوری هم انتخا بات پارلما نی را در روز 30 ژوئیه برگزار کرد،اما در اعلام نتایج انتخا بات ،کمیسیون انتخا با تی زیر اثر نظامی ها وتمساح تعلل نشان داد ند. مسئله ای که در ذهن مردم ورهبران نهضت دموکراتیک برای تغییر بد گما نی تولید کرد. ازاین که رهبران وطرفداران نهضت تغییر بر شیوه کاری تمساح ونظا می های همکارش بد گمان شده بود ند، با لای رائی دهند گان خود حساب بازکرد ند. البته این گونه که تمام افراد رائی داده به آن ها نشان داد ند که به نهضت تغییر رائی داده اند وبراساس شمار رائی دهنده های خود ارقام با تعلل اعلام شده توسط تمساح وکمیسیون انتخا بات زیر فرما نش را زیر مراقبت گرفتند. بنا برآن، وقتیکه روزاول اوت ،بسیاری را ئی ها اعلام وحزب تمساح هم درانتخا بات پارلما نی هم درانتخا بات ریاست جمهوری این گو نه برنده معرفی شد که دراولی اکثریت مطلق ودردومی کمتراز 51 در صد را ی برده ورقیبش بیشتر از 43 درصد را ی برده است. ازاین رو ،طرفد ا ران نهضت دموکراتیک برای تغییر به خیا بان های هراره پا یتخت ودیگر شهر ها ریخته نلسن چمیسا رهبر خود را برنده ای انتخا بات اعلام کرد ند. چمیسا هم روزچهارم اوت، اعلام کرد که حکومت منتخب خود را می سازد! تمساح هم که می دانست مخا لفان رائی اکثریت گرفتن اورا نمی پذیرند، به نظا می ها فرمان آتش باری داد وآن ها هم روز اول ماه اوت به کشت وخون طرفداران نهضت دموکراسی برای تغییر پرداختند هم وضع را متشنج هم مخا لفان را به توسل به خشونت متهم کرد ند. اتها می که توسط چمیسا مسخره اعلام کرده شد.
آری، درجریان مبارزه شعار به نفع مردم دادن ودرحکومت خد مت به آن ها کردن ، دو اصل متنا قض می باشد. ازاین نگاه که نظا می ها ، کمونیست ها ، بنیاد گرایان مذهبی وفا شیست های قبیله گرا در شعاروتا حدی درعمل درکشورهای عقب مانده واستعمار زده ای مانند زیمبا بویه ، ما لی ، افغانستان ، پاکستان، و...دست با لا دارند ، آبرو ریزی شان هم دست بالا پیدا کرد ومی کند. مثلا، کارنامه ای بنیاد گرایان مذهبی وکمونیست ها وفاشیست ها در افغانستان ، روشن ساخت که به دموکراسی باورندارند! درزیمبا بویه هم ،موگا به حیث چپ دردوران مبارزه علیه استعمار انگلیس خوب شعار داد ودر 37 سال حکومت مطلق العنان خود درعمل به مردم نشان داد که به شعار های خود اصلا با ورندارد. ازاین رو، پیش ازاینکه مردم اورا مرخص کنند ،رفقای خود ش مرخصش کرد ند ودر جای او بد تر از او یا تمساح را نشا ند ند.
بنا برآن ، به نفع همه مردمان استعمارزده، ستم زده واستبداد زده اززیمبا بویه تا افغانستان وپاکستان به ویژه آگا هان آن ها می دانم که وارد میدان مبارزه شده حق انتخا ب وحقوق شهروندی وآزادی های مد نی وسیا سی خود را ازچنگا ل فاشیست ها، کمونیست ها ، نظا می ها وبنیاد گرا یان مذ هبی ای دراصل دشمن مذ هب وانسا نیت بد ست آورند. معلوم است که ،دموکراسی وانتخا بات شفا ف در صورت آزا دی فردی وحکومت قانون دست ساخت نما یند گان منتخب مردم بدست میا ید نه قانون های دست ساخت زمام داران خود فروخته ومسئولیت گریزمانند طالب کرزی ، طالب غنی ،کمونیست مو گا به وامثال ایشان. درغیر این صورت ، به حال زار دموکراسی وانتخا با ت ، با ید زا ر زارگریست وبرای آن ها طلب بخشش درداد گاه تاریخ سیا سی جهان کرد.

خوب شد که عا لیه غانم مادربن لادن هفت سال بعد ازمرگ فرزند تروریست خود؛ درفکراو شده است

ابراهیم ورسجی
چهاردهم اسد 1397
این تحلیل ؛ درپیوند به گفت و گوی عالیه غا نم مادر بن لادن با روزنامه گاردین که ترجمه ای فارسی آن به این عنوان :" اولین گفته های مادربن لادن درمورد پسرش"، درسایت خبرنامه گویا،بتاریخ 5 اوت برابر به 14 اسد پخش شده؛ ارایه شده است.ازاینکه درصفحه فسبوکم پخش شده است، لازم دانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود، تا دوستان ازآن مستفید شوند. ازاینکه من شاهد همه رخ داد های افغانستان از پیاده شدن ارتش سرخ به این کشور در هفته اخیر ماه دیسامبر1979 تا کنون ونقش تباه کا رانه ای بن لادن ها ، عبدالله عزام ها ،پاکستا نی ها،عربستا نی ها و... می باشم، سخنان ما در بن لادن درباره پسرش وعبدالله عزام ومشاورت دومی به اولی را بهوده می دانم. بلی،ازاینکه ما در طا لب بن لادن به مشوره ولی عهد عربستان این سخنان را گفته است، معلوم می شود که هردو تروریست اعلام کردن سازمان اخوان المسلمون وتحریف حقیقت درافغانستان را دنبال می کنند. ازاین رو، بهتراست که درباره دومسئله سخن بگویم:نخست، رابطه اخوان با جهادی های افغانستان؛ دوم، رابطه عبدالله عزام با بن لادن وجهادی ها.درباره اصل نخست، با ید بگویم که اخوان هرگزرهبران جهادی افغانستان را تا یید نکرد. بطورنمونه، عمرتلمسانی مرشد عام اخوان درسال 1982 به پاکستان رفت ومورد پذیرای ژنرال ضیاء الحق ورهبرجماعت اسلامی پاکستان قرارگرفت، اما به پشاور به دیدن جهادی ها نرفت. درسال 1984، وقتیکه دانشجوی علوم سیاسی دردانشگاه پنجاب درلاهورشدم، روزی رفتم بد فترقاضی حسین احمد رهبرجماعت اسلامی .ازاینکه قبلا با اودرپشاورشناخت داشتم ، باگرمی مرا پذیرفت وازش پرسان کردم که چرا مرشد به سراغ رهبران جهادی نرفت؟ قا ضی برایم گفت که بعد ازپیاده شدن ارتش پاکستان به افغانستان،مرشد یک تیم هفت نفره ازمتخصصان استخوان را به پشاوراعزام وبه آن ها دستورداده بود که جنگ افغانستان جنگ قدرت های بزرگ است وشماکوشش کنید که دست وپای مردم غریب را ازقطع شدن نجات دهید. بلی، آن تیم که رئیس آن دکتراحمد ملط بود این مسئولیت را هم داشت که درباره سازمان ها ورهبران جهادی بررسی ومرشد را درجریان بگذارد. بعدازهفت ماه، دکترملط به مرشد اطلاع داد که رهبران جهادی افرادی فاسد وفروخته شده می باشند وبدرد نهضت ما نمی خورند! ازاین ر و، ما با آن ها کارکرده نمی توا نیم! بنا برآن، مرشد به تیم دستورداد که بیمارستان را به جماعت اسلامی سپرده به مصربرگردید. بعدازآن که خودش به لاهورآمد،نظرمنفی راجع به رهبران جهادی داشت.ازاین رو، به پشاورنرفت وسران جهادی به لاهوربه ملاقات او آمدند.
درباره عبدالله عزام وکارنامه اش درپشاور، بررسی های من نشان می دهند که او ازنوکران عربستان واستاد دانشگاه اسلامی اسلام آباد ، مرکزوها بی پروریی رابطه عالم اسلامی بود. شا یان ذکر است که ، همین مرکرکزدرتبا نی با مد رسه اکوره ختک در شرق پشاور وچند مدرسه دیگردرکویته وکراچی ، طالبان را تولید کرد ند. درابطه به نقش عبدالله عزام درجهاد افغانستان هم دومسئله قابل یاد آوری می باشد:نخست اینکه او تروریست نبود ؛ دوم، بن لادن فرمان روای او نبود. بلی، بن لادن فرستاده سازمان جا سوسی عربستان برای همکاری با آی اِس آی دررابطه با مجا هد ین پشتون بود ورابطه ای خوبی با استاد ربانی نداشت. درمواردی ، بن لادن وعزام هردو متحد سیا ف ومخالف استاد ربانی وفرمانده مسعود بود ند. البته که بعدا عزام با استاد ربانی به مرکزهای جهادی جمعیت به فرماندهی مسعود درپنجشیروتخاروبدخشان رفت ودربازگشت به پشاور، مسعود را ستایش کرد وتوسط آی اِس آی ترورشد ودرقبرستان مهاجرین به خاک سپرده شد.علت ترور او این بود که مسعود فرد مورد تا یید عربستان وپاکستان نبود. لذا ، او نباید اورا ستایش می کرد! بن لادن بعدازعقب نشینی ارتش سرخ ازافغانستان ، به هدایت حکومت عربستان به یمن رفت وجنگ را علیه کمونیست های یمن جنوبی شروع کرد.این زما نی بود که طالبان به کمک عربستان وپاکستان به نزدیک کابل رسیده بود ند. ازاینکه عربستان منبع مالی طالبان بود وخانواده بن لادن هم ازهمان پول دارهای عربستانی بود، بن لادن توسط آی اِس آی اول به جلال آباد وبعدا به قندهاربرده شد. جای که مادرش بعدا با او ملاقات کرد. بهرحال، اینکه بن لادن درسال 2011 توسط امریکا کشته شد ودرآغازنیمه دوم سال 2018، مادرش به تشویق شهزاده سلمان یاد اورا زنده کرده است، برمی گردد به خطری که ائتلاف رجب طیب اردوگان رئیس جمهورترکیه با امیرقطر واخوان کرده ودرفکراحیای خلافت عثمانی درخاورمیانه می باشد. درمصرهم که فتاح سیسی با کودتا حکومت منتخب اخوان را برکنارکرده است،اگرهمین اکنون انتخابات آزاد برگزارشود،اخوان با اکثریت برنده می شود.ازاین رو، گفته نصرحامد ابوزید ،اسلام شنا س مصری درسال 2010 قبل ازمرد نش را تایید می کنم که " درمصریا اخوان است یا ارتش." دردیگرکشورهای عربی هم، اخوان حضوری دارد که نظا می ها وشیخ ها وامیرها را ترسانده است. بنا برآن، شهزاده سلمان به سراغ مادربن لادن رفته است تا بدروغ اخوان را تروریست وعبدالله عزام وبن لادن را متحد آن معرفی نماید.