Friday, 4 May 2018

نگاه مثبت نخبگان افغانستان نسبت به ایران درست است ،اما نسبت به کارکرد آخوندیسم درست نمی باشد

ابراهیم ورسجی
چهاردهم ماه ثور1397
این تحلیل ؛ درپیوند به مقاله ای زیرعنوان:" نخبگان افغانستان درباره ایران چه فکرمی کنند؟" نوشته سردارمحمد رحیمی، نشرشده درسایت فارسی بی بی سی ؛ بتاریخ چهاردهم ماه اردبهشت / ثور، ارایه شده است. ازاین که درصفحه فسبکم پخش شده است، بهتردانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود ، تا دوستان ازآن مستفید شوند! آن نخبگان افغانستان که دررابطه به ایران نگاه مثبت دارند یا نگاه مثبت تبارز داده اند ؛ ساده اندیش می باشند! اگرملائیزم ایران تمرکزبه این کند که آوارگان افغانستانی را دردوران اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ پناه داده یا اکنون کارگران وآوارگان این کشوردرخاکش حضوردارند، مایه فخرفروشی آن شده نمی تواند. من ؛ اگرچه خود را نخبه نمی دانم ، اما هم درایران زندگی کرده ام هم راجع به آن آگاهی دارم هم شاهد سهم گیریی حکومت آخوندی ایران درویران کردن کابل درجهت منافع پاکستان بودم. مثلا،مزاری رهبر حزب وحد ت ازدوستان بسیارنزدیک من بود وکوشش داشتم که میان او وفرمانده مسعود پیوند زده مانع جنگ هزاره های حزب وحدت با دولت مجاهدین شوم. بیاد دارم که ماه سنبله / شهریور71 بود ومن رئیس بخش بین بین المللی دولت مجاهدین بودم ودکترولایتی وزیرخارجه حکومت آخوندی به کابل آمد ودرملاقات او با پروفیسورربانی به حساب کاراداره ام حضورداشتم. فرمانده مسعود درآن روزدرکابل نبود وولایتی گمان کرد که او عمدا ازملاقات با اودوری گزیده است؛درحالیکه مسئله آن گونه نبود.
متاسفانه، فردای آن روزکه مزاری ر ا دیدم ، دریافتم که آماده همراهی با دولت مجاهدین نیست. معلوم بود که ولایتی اورا تشویق به دوری ازاستاد ربانی ونزدیکی با حکمتیارکرده بود. فرجام همکاری مزاری با حکمتیار این بود که دومی ازچارآسیاب گریخت واولی را طالبان بعد ازمعامله ای منافقانه شهید ساختند. جالب این بود که ، پیش ازکشته شدن مزاری توسط طالبان، سفیرایران به ریاست جمهوری آمد وخواستارتامین رابطه با مزاری برای رساندن پیام رفسنجانی به او برای پیوستنش به دولت مجا هدین بود. کوشش های که درآن روزصورت گرفت،منجربه تامین رابطه ورساندن پیام رفسنجانی به مزاری نشد وسرانجام سرنوشت نا شاد دومی رادیدیم. وقتیکه فردای آن روز،وقتیکه با فرمانده مسعود درچاریکا گفت وگو داشتم به او گفتم که سفیرایران آمده بود تا پیام رفسنجانی را به مزرای برای پیوستنش به دولت مجاهدین برساند که نشد. فرمانده مسعود گفت که:" مزاری وقت توسط خلیلی به آی اِس آی فروخته شده است"!
بهرحال،سیاست ایران دررابطه به افغانستان نه آن روزدرست بود ونه امروزدرست می باشد. دراین بخش نوشته،باید توضیح دهم که من به حیث یک نویسنده وتحلیل سیاسی گرفارسی زبان با ایران مشکلی ندارم .البته بخاطرتاریخ،فرهنگ وزبان مشترک،اما باحکومت آخوندی کنونی ایران مشکل دارم حتا آن را ازنظرماهیت ایرانی نمی دانم ودلیل های زیادی هم برای ایرانی نبودن آن دارم. مثلا، آخوند های مصادره کننده ای انقلاب دموکراتیک مردم ایران ، عرب های شیعه ای جنوب لبنان می باشند که توسط صفوی های جنایت کار بعد ازشهید ساختن نیم میلیون ایرانی بدلیل سنی بودن آورده شدند تا شیعه صفوی را به مردم تحمیل کنند وتحمیل هم کردند. برای لبنانی بودن آخوندیسم حاکم برایران،دونمونه ارایه می کنم:نخست،حکومت آخوندی هفتاد میلیارد دالربرای نگهداری حکومت وحشی بشار اسد ازفرقه علوی درسوریه که هفت درصد نفوس آن کشور را تشکیل می دهد هزینه کرده است اما برای آبادانی هزاره جات درفلب افغانستان یک میلیون دالرهم مصرف نکرده است؛ دوم،طالبان افغان وپاکستانی قتل های زیادی ازهزاره های شیعه ای کویته دربلوچستان پاکستان کرده اند ومی کنند؛اما ولایت فقیه توجهی به حیات آن ها نکرد. به این خاطرکه، لبنانی نمی باشند.افزون برآن، اکنون اسنادی وجود دارد که حکومت آخوندی به طالبان افغان کمک می کند وماه گذ شته نواری ملاقات خامنه ای با ملاعمرکه درسال 1390 صورت گرفته بود رسانه ای شد.بنا برآن ، ازفرهنگیان افغانستان حتا ازشیعه های آن می خواهم که فریب شعارهای توخالی آخوند یسم ایران را نخورند. بلی،به آخوندیسم ایران همین امتیازرامی دهم که خراب کاری اش درافغانستان کمتر ازخراب کاریی پاکستان می باشد.

0 comments:

Post a Comment