Sunday 28 December 2014

دومین نامه ی سرکشاده برای آقای محمد اشرف غنی،رئیس جمهورافغانستان


ابراهیم ورسجی
7-10-1393
کسانی که وحدت نظرنداشته باشند؛حکومت کرده نمی توانند
نکولای ماکیاولی
بزرگترین مشکل دولت مردان این است که به کسانی اعتماد دارند که درپیش برد کارهای دولتی ازآن هاکاری ساخته نیست وبرآن های که توان کاری دارند،اعتماد کرده نمی توانند
ریچارد نکسن
نان به نرخ روز
هرکس که خواست مطرح دورزمان بود / گرنان به نرخ روزخوردکامران بود
ابنای جنس اکثرازاین خانواده اند / بس دیرممکن است که کسی غیرازاین بود
نان رابه نرخ روزدلیرانه می خورد / هرکس که سخت درطلب آب ونان بود
ادیب برومند
آقای محمد اشرف غنی،رئیس جمهورافغانستان.سلام واحترام بی پایان برای شما! امیدوارهستم که تنجوروکامرواباشید! خدمت تان عرض شود که این دومین نامه ی سرکشاده می باشد که بنام ونشانه ی شمانویشته پخش می کنم.چون،شمامرد دانشگاهی می باشید،باحتمال قوی گه گاهی به دنیای مجازی رفته چنین نامه ونویشته های همانندش را می خوانید.دراین باره که، نامه ی پیشترمن برایتان رسیده وخوانده اید یا نه،سخنی ندارم.بهرحال،این نامه درادامه ی نامه ی نخست می باشد.(1) شایان یاد آوری می دانم که، سه عامل زیروادارم کرد که نامه ی دوم را برای شمانگارش،پخش وبفریستم:نخست،دشواری های سیاسی، اجتماعی،امنیتی،تروریستی، اقتصادی ومنطقه ی افغانستان که پنجه نرم کردن با آن هاپیوند تنگاتنگ به ساختن حکومت خوب وکارآمد وچنان حکومتی هم بایک سیاست کادریی درست پیوند تنگاتگ دارد.دوم،بی اعتمادی های که ناهمسویی میان شما ورئیس اجرائیه دروضعیت بحرانی کشوردرمیان مردم ایجاد کرده است که نماد برجسته ی آن تلاش های بی نتیجه ی شما درجهت ساختن واعلام کابینه درمدت سه ماه می باشد.سوم،تاکید براین امرکه سفرشمابه پاکستان بی دستاورد،یا دارای دستاورد ناچیز است.به این خاطرکه،نظامی های پاکستانی ازبازیی دوگانه درجنگ علیه تروریسم دست بردارنیستند.(2) بطورنمونه،جنگ پیشتراعلام شده ی نظامی های پاکستانی علیه طالبان بد دروزیرستان شمالی که از15ماه جون، تاکنون بی دستاورد ادامه دارد؛نشان ازاین دارد که توقع تغییردرسیاست افغانی پاکستان عبث می باشد(3)، وجنگ کنونی آن ها علیه تروریسم که حمله ی طالبان ناخودی بتاریخ 16دیسامبربه مدرسه ی نظامی درپشاور را انگیزه ی آن شده است؛ به این معنانیست که، آن هانظریه ی طالبان خوب وبد راکنارمی گذارند.
با درنظرداشت بازیی دوگانه ی نظامی های پاکستانی درجنگ علیه تروریسم که نتیجه ی آن گسترش حملات تروریستی درافغانستان وتا اندازه ی خودِ پاکستان می باشد،این هم درزمانیکه با آغازسال 2015،مسئولیت دفاع ازکشورومهارتروریسم بدوش نیروهای افغانستان می افتد وسطح کمک های بیرونی هم کاهش یافتنی به نظرمی رسد؛ناتوانی شماورئیس اجرائیه درساختن کابینه بسیارجانکاه وفرسایشی معلوم می شود.ازجانب دیگر،کرزی،فهیم وکریم خلیلی وهم دستان شان ،افغانستان رابه" بهشت تمساح هامبدل کرده اند"(4)؛پس،شمارا مواجه بادشواری های بی شمارمی بینم.اگربرنامه وبرخورد شما درویران کردن بهشت تمساح ها وتبدیل آن به محیط قابل زیستِ آبرومند برای افغان ها را درنظربگیرم،روشن می شود که دشواری های پیشِ روی شماچه می باشند؟ ازنظراینجانب،چهار دشواری عمده وکمرشکن دربرابر حکومت وکابینه ی درحال شکل گیریی شما قراردارد:نخست،مهارتروریسم وتامین امنیت.دوم،برخورد جدی بابحران روبه فزونی اقتصادی وبی باوریی مردم وجامعه ی جهانی نسبت به توان وکارکرد حکومت وحدت ملی زیررهبری شما.سوم،تدوین یک سیاست امنیتی وخارجی بویژه منطقه ی درست وریزبینانه دررابطه به بازی دوگانه ی پاکستان.چهارم،ترتیب وبکارانداختن یک سیاست کادری درست وواقع بینانه درجهت دولت سازی.دراقع،همین بندِ چهارم،راه کشای بسیاری دشواری هاچه آن های که ازآن ها یاد کرده شد وچه آن های که بخاطربدرازانکشیدن نامه ازتذکرشان خود داری کرده ام،می باشد.
دراین راستا،بهتراست که درپیوند تنگاتنگ بابندهای یاد شده،دربخش داخلی،ازتبدیل بهشت تمساح هابه جامعه ی انسانی؛ودربخش بیرونی، ازتغییروضع ناسازگارمنطقه ی درسمت ترسیم فردای روشن برای افغانستان،آغاز سخن نمایم.دربخش بیرونی،تاکیدم برتدوین سیاست خارجی سنجیده شده ودقیق درباره ی وضع منطقه درگام نخست؛به این معنانیست که، وضع بین المللی را برای افغانستان کم اهمیت می دانم.چون،افغانستان درسطح جهانی یافرامنطقه ی دشواری کمترودرسطح منطقه بیشتربا دشواری روبرومی باشد؛ازاین رو،درگام نخست،به تدوین سیاست درباره ی منطقه، انگشت می گذارم.روشن است.بازی گران منطقه ی وضع وسیاست وثبات داخلی افغانستان رادیده سیاست گذاری می کنند.به سخن دیگر،ناتوانی های درونی افغانستان بویژه درسطح حکومت داری به بازی گران بد خواه منطقه ازهمه مهم تربه پاکستان، موقع می دهد که هم ازتروریسم درافغانستان حمایت نماید وهم مدعی دوستی باحکومت کابل شود.
برای اینکه،ناتوانی های افغانستان رفع وسیاست نادرست افغانی پاکستان زیرفشارقرارگرفته واداربه تغییرکرده شود؛به ارزشمندیی سیاست کادری رئیس جمهور تمرکزمی نمایم.دراین راستا،خدمت آقای رئیس جمهورعرض شود که درمدت 13سال گذشته،کرزی،معاونان وتیم های نابکارش کسانی راوزیر،ژنرال های اردو وپولیس، والی،رئیس و...مقررکرده اند که دستاورد شان تبدیل افغانستان به بهشت تمساح ها؛به طورهمگانی، وتبدیل مناطق جنوب وجنوب شرقی کشوربه ساحه ی کاری آی اِس آی وشاخه ی ریشو- تروریستی اش، یعنی طالبان می باشد.بطورنمونه،آقای رئیس جمهور،ازوزیران کرزی ازجنوب پرسان کنید که تاچه حد بامردم جای تولد خود رابطه داشته اند؟ اگروردک،دردرواز ی جنوب غربی کابل رانمونه بگیرم،ازکریم خرم،رئیس دفتر،فاروق وردک،وزیرمعارف،رحیم وردک،وزیردفاع ورحمت الله منیب،رئیس امنیت ملی کرزی،پرسان نمائید که چند باربه وردک رفته اند؟ نویسنده ی این نامه که دروردک پیوند خویشاوندی دارد،به خوبی می داند که بخش هزاره نشین این ولایت آرام وبخش پشتون نشین آن که نامبرده هابه همان جاتعلق دارند،تاحدی زیادی زیرکنترول طالبان پاکستانی، نه افغانی می باشد.
باتوجه به گفته های بالا،خواهشم ازشما این است که، ازتجربه ی وقت کُش وسرمایه- جان سوز- ویرانگرکرزی که مردم را تضعیف وتمساح ها رافربه ترکرده است،درس عبرت گرفته کسانی را ازهلمند تانورستان ،وزیر،والی و...مقررنمائید که بامردم ازنزدیک کارکرده خالیگاه ایجاد شده توسط کرزی وتیمش به نفع پاکستان وشاخه ی ریشواش یعنی طالبان راپرنمایند.شایان یاد آوری است که،تاکیدم بربخش جنوب را دلیل این نگیرید که وضع درمرکز،شمال وشمال غرب بهتراست! نه خیر،وضع درهمه بخش های کشوربخاطرسیاست فاسد کادریی کرزی خراب شده است.مثلن،همین روزها،شما درهرات ، تغییراتی آورده اید که فکرنمی کنم مشکل کشاشوند.ازنگاه من،نگهداشتن اساعیل خان به حیث والی درهرات،بهترازوزارتش درآب وبرق بود.به این خاطرکه،می توانست هرات ،مهم ترین ولایت افغانستان راسامان داده بخشی ازسرمایه ی فراری پول داران کشوررا درآن ولایت بکاراندازد.اکنون که، چنین نشده است وشما،رئیس اجرائیه ی بدون پشتوانه ی قانونی برگزیده اید که روی مصلحت های بیرونی ودرونی می باشد؛ امیدوارهستم که این پست مجوزقانونی پیداکرده دشواری آفرین نشود.
بهرصورت،باتهیه وکاربرد سیاست کادریی درست ودوری گزیدن ازتجربه ی بدنام- تمساح پرورکرزی،افرادی را والی ووزیربگمارید که بامردم کارکرکرده بتوانند.زیراکه،بزرگترین سرمایه وتوان دولت درجهت مهارتروریسم ،کسب حمایت مردمی می باشد.همین که، در13سال گذشته،حکومت فاسد کرزی به کمک ناتووپول های کلان امریکا و...نتوانست امنیت راتامین وتروریسم راریشه کن نماید،برمی گردد بربیگانه شدن حکومت ازمردم.حکومتی که وزیران ووالیانش تمساح ها یادرخدمت تمساح هابودند.وزیرانیکه این روزها درحال فرارازکشورمی باشند تاپول های غارت کرده شان را دربیرون افغانستان نوش جان نمایند و کارنامه شان هم کمک به بازگشت تروریسم می باشد.وزیران تمساح منش که می روند وباید بروند وشماهم باید دررفتن شان کمک نمائید؛امامسئولیت وطنی نیک خواهان افغانستان است که جان نثارانه مبارزه نمایند تاجامعه ی انسانی ،جایگزین بهشت تمساح های کنونی شود! آقای رئیس جمهور،می دانم که شماهم مقدارپول های غارت شده توسط وزیران و...تمساح منش رابهترازمن می دانید وهم دچاردشواری های بسیاری می باشید.دشواری های که یک بخشی ازآن ها،برخاسته ازقانون اساسی تمرکزگرادردست کرزی ودسته ی نادانش می باشد.درواقع،دستاورد منفی همان قانون وکاربران تباه کارش می باشد که شمارادرساختن کابینه بسیاربی مورد مصروف ساخته است.روشن است.بخاطر تمرکزگرابودن قانون اساسی دست ساخت جورج بوش،بدنام ترین رئیس جمهور امریکا،برای افغانستان است که، شمامجبورهستید برای پست اجرائی آن را ازریاستی به پارلمانی تغییردهید وچاره ی هم ندارید.
همچنان،به نفع کشوروزیان تروریسم است که نظام سیاسی نامتمرکزووالیانی پاک باز،نیرومند ودارای اختیارات درولایت ها داشته باشید.همچنان که،وزیران ومشاوران تان هم باید نیرومند،پاک کارومردمی باشند.مثلن،روزی پس گذرازسالنگ، درپلخمری، درحال سفربه تخار،درداخل موتر،به رادیو گوش می دادم که، ازوالی وقت بغلان راجع به بی امنیتی درولایت زیرفرمانش پرسان شد؟ درپاسخ گفت که:من والی ای هستم که یک خرد ضابط راهم ته وبالاکرده نمی توانم.وقتیکه درهمین مسئله، ازوالی تخاردرمنزلش پرسان کردم ،گفت که:اختیارتقررپولیس وامنیتی های خرد وریزراهم ندارم! درباره ی چنان تقرری های هم،اصل مسئله ی این بود که ارگان های محلی دردستگاه کرزی وکمیسیون های مربوطه اش ،تقرری ها راخرید وفروش می کردند.درواقع،همین گونه خرید وفروش پست های خرد وکلان دولتی،هم بروکراسی متوفای افغانستان را که باید بازسازی می شد؛ فلج کرد که، نمونه اش رادرهرات دیدید وهم کمک به گسترش روزافزون مواد مخدردرکشورکرد! ازهمه جالب وخنده داراین است که، این گونه تقرری های مسخره رادرکادر دیپلماتیک کشورهم کرده اند.تقرری های که باعث شده است که افراد نادان دیپلمات و بعداز دوره ی سه ساله ی کاری شان پناهنده شده آبروی افغانستان را دربسیاری کشورهابریزانند! ازاین رو،برای برون رفت ازچنان حالتی غمباری،توجه جدی تان رابه سیاست کادریی درست وتطبیق همه جانبه ی آن جلب می نمایم.دراین صورت،بدون شک،می توانید حکومت خوب وکارآمد ایجاد نمائید! حکومتی که می تواند چرخ ازکارافتاده ی بروکراسی فساد زده - نیمه جان افغانستان را بازسازی ودرجهت تطبیق برنامه ی اقتصادی،امنیتی،فرهنگی،خدماتی و...به پیش براند.درغیراین صورت،نه به کعبه که به ترکستان خواهید رفت!
درادامه ی تاکید برسیاست کادریی درست وکارآمد وکاربردی کردن آن،کمی درباره ی سیاست خارجی سخن گفته نامه راپایان می دهم.طوریکه تذکردادم،دشواری عمده ی افغانستان سیاست های منطقه ی بویژه سیاست افغانی پاکستان می باشد.سیاستی که سه تکمه ی فشاربرافغانستان دارد:نخست،دردرون دولت افغانستان، بابهره برداری ازخدمت های احمقانه - نوکرمنشانه ی کرزی،ستون پنجم تشکیل داده است.ستونی پنجمی که درخدمت تروریسم بود ومی باشد.البته که،ایران ودیگرکشورهای منطقه هم کمرنگترازپاکستان ،ستون های پنجم درساختاردولت افغانستان دارند که به تناسب خطرات شان باید درباره شان فکروکارکرده شود.دوم،نکته ی فشارپاکستان برحکومت افغانستان بهره برداری ازطالبان به حیث شاخه ی ریشوی ارتشش می باشد.سوم هم،مسیرتجارتی افغانستان ازخاک آن کشورمی باشد که همواره گلوی اقتصاد وتجارت کشورمارافشارمی دهد.
اکنون که ازتکمه های فشارپاکستان برافغانستان یاد کردم،ازشیوه ی برخورد با آن هاهم سخن می گویم.برای مبارزه باتروریسم صادراتی پاکستان به افغانستان، دوکارمی تواند تعیین کننده باشد:نخست،حکومت خوب وکارآمد که کسب کننده ی حمایت مردم شود وهمچنان ریشه کنی ستون پنجم پاکستان دردرون نهادهای دولتی بویژه اردووپولیس.دوم،کسب حمایت دوام دارجامعه ی جهانی وازهمه کاراتر،حمایت امریکا وتشویق آن درجهت زیرفشارگرفتن پاکستان بویژه نظامی های دودوزه بازآن کشور.درمسئله ی تجارتی ومسیرپاکستان،چون پاکستان بخاطردسترسی به بازارآسیای مرکزی به افغانستان نیازمندی دارد،فشاردوطرفه است که موثرواقع می شود؛اماکارائی حکومت افغانستان تعیین کننده خواهد بود.دربرخورد باطالبان هم،حکومت داریی خوب وکارآمد،دوتاثیرمی گذارد:نخست،مردم را ازطالبان می گیرد.دوم،پاکستان راوادارمی کند که ازاستفاده ی ابزاری ازتروریسم درجهت کسب نفوذ استراتژیک درافغانستان دست بردارد.شایان ذکراست که مناسبات خوب افغانستان باکشورهای منطقه ازجمله:چین،هند،ایران،آسیای مرکزی وروسیه،پاکستان رازیرفشارمی گذارد که یادوست افغانستان شو دیا دوست تروریستان که حتمن اولی رابرتری خواهد داد.دررابطه به هند وایران،لازم است که بدومسئله توجه شود:نخست،ازنزاع هند وپاکستان درمسئله ی کشمیر،باید به نفع ثبات در افغانستان بهره برداری شود، نه اینکه کشورما ابزارسیاست آن هاشود.دررابطه به ایران،باید گفت که، این کشورتنها ازیک مسئله نگرانی دارد وآن اینکه، تندروی اسلامی- سنی توسط پاکستان باکمک مالی عربستان وامارات متحده،درافغانستان تقویت نشود.دراین مسئله هم،جای بازی برای افغانستان وجود دارد؛به شرطیکه،ریزبینانه برنامه ریزی وکارکرده شود.بهرحال،همان گونه که درباره ی کشمکش های دهلی واسلام آباد باید هوشمند بود؛درباره ی کشمکش ایدئولوژیک تهران وریاض هم باید توجه زیاد به خرج داد! ازجانب دیگر،پکن ومسکو دربرابرامریکا،باهم نزدیک شده اند.مسئله ی که برای افغانستان هم فایده دارد وهم زیان.فایده ازاین نگاه که،اهمیت کابل برای غرب بالارفته درنظام سازی کمکش می نماید؛ وزیان ازاین نگاه که، احتمال بالارفتن رقابت وتولید دشواری هم درمیان است.امادر برخورد باتروریسم که دشواریی عمده ی افغانستان می باشد،پکن ومسکوباکابل وواشنگتن، همراه می شوند.آقای رئیس جمهور،درهمه ی این بازی هاکه درسیاست جهانی ومنطقه ی نقش بازی می کنند،بازهم مسئله ی تعیین کننده کارآمد سازیی دولت افغانستان می باشد.درغیراین صورت،کشورهاچه بزرگ،چه درمیانی وچه کوچک،منافع ملی خود را دارند.نشود که افغانستان بخاطرناتوانی سیاست کارانش درزیرپای منافع آن ها خرد وخمیرشود؛طوریکه،تاکنون،شده است.دراین صورت،تاریخ شمارامسئول خوانده سرزنش خواهدکرد! برای اینکه،تاریخ سرزنش تان نکند؛بهتراست به سخنان ماکیاول،ریچارد نکسن وشعرگرانسنگ ادیب برومند که درزیرعنوان نامه آمده است توجه کرده سیاست های خود راسروسامان دهید.درغیراین صورت،سرزنش تاریخ حتمی خواهد شد!
پانویس ها:
1- www.Iwarsajee.blogspot.ca/2014/10/blog-post_5.html
2-www.Iwarsajee.blogspot.ca/2014/12_01_archive.html
3-www.Iwarsajee.blogspot.ca/2014/08/blog-post_17.html
4-www.Iwarsajee.blogspot.ca/2014/03/blog-post-16.html

0 comments:

Post a Comment