ابراهیم ورسجی
16-9-1393
روزچهارشنبه 10 ماه دیسامبر2014- 19 ماه قوس 1393، برابراست به شصت وششمین سالروزتصویب واعلام منشورجهانی حقوق بشر.اگر، درتاریخ پُرفرازوفرُود بشر،نگاهی بدستاورد های مادی وفرهنگی جامعه ی بشری بیندازیم؛بدون شک،منشورجهانی حقوق بشر،یکی ازبزرگترین یابی مانند ترین آن ها به شمارمی آید.ازاین رو،همه ساله، درهمه بخش های جهان به ویژه مرکزسا زمان ملل،ازروز هشتم دیسامبر،به حیث یک روزتاریخ سازیا روزجهانی حقوق بشر،طی گرد هما ئی پُرشکوهی ستایش وتجلیل به عمل آورده می شود.بهرصورت،ستایش ازیک روزتاریخی ودستاورد آن هرگزبه این معنا نیست که ستایش گران آن با ورمند وکارگزار به دستاورد بزرگ یا منشورجهانی حقوق بشرمی باشند. بطورنمونه،کشورهای مسلمان به جزعربستان، همه منشورجها نی حقوق بشررا پذیرفته اند؛ اما درتطبیق آن خرشان کاملن درگلِ فرورفت ودوباره برنخاست! ازجا نب دیگر، کشورهای دموکرات غربی هم تغییری درروابط خود باعربستان بخاطردشمنی دوام دارش بامنشورجهانی حقوق بشر، رونما نکردند.به این خاطرکه، منافع نفتی- اقتصادی- سیاسی برحمایت ازکاربرد منشورجها نی حقوق بشربرتری یافته است.
ازاین رو،دراین بخش از نویشته،اشاره ی به وضع ناگوارحقوق بشردرکشورهای مسلمان کرده حالت بسیارغم انگیز حقوق بشربویژه حقوق زنان درافغا نستان وعلت های آن رابررسی می نمایم. واقعیت این است که، کشورهای مسلمان همان گونه که کارنامه های روشنی درپیشرفت های علمی،فنی، افتصادی،اجتماعی،فرهنگی وسیاسی ندارند؛کارنامه شان دربخش رعایت حقوق بشر ازدیگربخش ها تیره ترمی باشد. تیره تربودن کارنامه ی کشورهای مسلمان درهمه عرصه ها درمقا یسه باهمتایان نا مسلمان شان؛ باعث شده است که، دیگران درزمینه انگشت ملامتی رابه سوی اسلام نشانه گیری کنند.موضوعیکه هم درست است وهم نادرست.درست به این خاطرکه،درکشورهای مسلمان، فقه ها یامکتب های اجتهادی به حیث اید ئولوژیی سیاسی وتوجیه گربد کاریی حکومت های ستمگر- ناپاسخ گو جای گرفته است ودیگران هم فقه ها رابرابربا اسلام گرفته اند.درحالیکه ، فقه ها تنها درباره ی 400 یا 500 آیه ی احکام درقرآن متمرکزمی باشند واسلام چیزهای بیشترازاین را دا را می باشد.البته،نادرست به این خاطرکه، درقرآن، چهار اصل آمده است:نخست،امورعمومی مسلمان ها باید برپایه ی شوراسروصورت بگیرد.دوم،دردین اجباری نیست.سوم،همه فرزندان آدم بدون درنظرداشت دین ها وباورهای مذهبی- فرهنگی شان مکرم می باشند.چهارم،تاکید قرآن برعدالت حتا اگربزیان قاضی یاحاکم تمام شود.روشن است.ریزبینی وواقع بینی درباره ی هرچهاراصل یاد شده ؛ سخن ازسازگاریی اسلام باحقوف بشردارد.جالب این است که،درهمان فقه ها هم سلطه ی انسان برانسان که درکشورهای مسلمان دست بالادارد،سرزنش شده است.به سخن دیگر،درادامه ی استبداد گری،حکومت های مستبد حاکم برمسلمان هاوملاهای توجیه گرشان،به همان فقه های سیاست - قدرت زده هم متعهد نیستند!
با درنظرداشت گفته های بالا،به صراحت می توان گفت که ناهسازیی چندا نی میان اسلام وحقوق بشر جزدرتاکید اسلام بریک اصل ارزشی یا مکرم ترین مسلمان ها پرهیزکارترین شان می باشند وپرهیزکاری هم برتری مالی وسیاسی به پرهیزکاران نمی دهد؛دیده نمی شود.اینجاست که دومسئله ی زیرنما یان می شود:نخست،بهود گی منطق شاهان وشیخان مستبدِ حاکم برمسلمان ها درباره ی ناسازگاری اسلام باحقوق بشرتامسلمان ها چه مرد وچه زن رابرده گونه سواروبدوشند.دوم،دشمنی ای سرسختانه ی حکومت های مستبد حاکم برمسلمان ها باجوهراسلام ومنشورجها نی حقوق بشر.درواقع،ادامه ی استبداد وحکومت های خود سر درجهان اسلام هم باعث عقب ماند گی اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی- سیاسی مسلمان ها وهم زمینه سازپایه نگرفتن فرهنگ حقوق بشری حتا فرهنگ انسا نی درمیان مسلمان هاشده است.ازاین رو،اگرکشورهای اسلامی ازلیبی تاصنعا ،ازقزاقستان تا ژاکارتا وازکا زا بلانکا تاداکه،همه گرفتارنقض ترسناک حقوق بشریی شهروندان یا اتباع خود وپس ماندگی مادی ومعنوی آن ها می باشند،برمی گردد به ناسازگاریی حکومت های مسلمان درگام نخست باجوهردین شان؛ودرگام دوم،با منشورجهانی حقوق بشر.ازاین رو،می توان خوب تربه علت های پس ماندگی ای اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی وسیاسی مسلمان هاپی برد. بطورنمونه،امارتیاسن، اقتصاد دان هندی گفته است که:" بدون آزادی سیاسی نمی توان به پیشرفت اقتصادی دست یافت." به سخن دیگر،مسلمان ها آزادی فردی وسیاسی ندارند؛پس، سزاواراین هستند که ازتوسعه ی اقتصادی محروم وبا فقروفلاکت مادی وفرهنگی دست وپابزنند وخوب هم دست وپامی زنند.
پس ازتوضیح کوتاه درباره ی وضع ناگوارحقوق بشردرکشورهای اسلامی که همه شان اکنون گرفتاربحران های ترسناک اجتماعی- اقتصادی- سیاسی و... می باشند،به بررسی وضع نا گوارحقوق بشربویژه حقوق زنان درافغا نستان می پردازم.جالب این است که، افغا نستان ازنخستین کشورهای مسلمانی می باشد که درپای منشورجهانی حقوق بشرامضا کرده بود؛اما درجهت کاربری کردن آن قدمی هم به پیش برنداشت. با وجود اینکه،افغا نستان ازتایید کنند گان نخستین وازبی عملان نخستین دربخش حقوق بشریی اتباعش بود؛اما بنام حقوق بشر تا دوره ی حکومت منحط - مسخره - غارتگر کرزی ،حقوق بشرمآ بی وکمیسیون سازی درباره ی حقوق بشرهم نکرد! به این معناکه، در دوره ی 13 ساله ی حکومتِ تباه کار- تروریست پرور کرزی، هم کمیسیون باصطلاح خود گردان حقوق بشرساخته شد وهم به گونه ی ترسنا کی حقوق بشریی مردم افغا نستان درهمه عرصه ها لگد مال کرده شد.ازاین لحاظ،لازم است که درباره ی زیرپا شدن حقوق بشربویژه حقوق زنان در13 سال گذشته درافغا نستان، بیشترتمروسخن گفته شود.
دراین راستا، واقعیت تلخ این است که، بالاکنند گان کرزیی بی عرضه ونابکاربه مقام ریاست جمهوری افغا نستان درحالیکه اداره ی وحشی- تاریخ زده - تروریست وتروریست پرور پرورطالبان را برانداخته این جناورودیگرجناوران همکارش رامسند نشین کرده بودند؛درواقع،گمان کرده بودند که طالبان کارشان درافغا نستان برپایه ی دین استواربود وکارنامه شان هم دشمنی باحقوق بشروکرامت انسا نی بود.ازاین رو، با برجسته کردن عزم درجهت ترویج حقوق بشربویژه حقوق زنان، می توان دوکارزیررا دراین کشورویران شده کرد:نخست،طالبان را دشمن کرامت انسا نی وستیزه گرباحقوق بشرمعرفی نمود که بدون شک،چنین بودند.دوم،اشراری راکه دردور وبرکرزی گرد آورده بودند؛ می توان مروج حقوق بشرجازد.ازاین سبب ،کمیسیون خود گردان ودراصل حکومتی حقوق بشربراه انداخته شد تا بیش ازاندازه عوام فریبی ومنشورجها نی حقوق بشررا بازاری وبی ارزش نماید.
ازاین نگاه،وضع ناگوارحقوق بشربویژه حقوق زنان درافغا نستان وکارنامه ی ننگین کمیسیون خود گردان حقوق بشررا کالبد شکافی می نمایم ،" تاسیه روی شود / هرکه دراوغش باشد"! درزمینه، واقعیت تلخ ودلخراش این است که، پیشگامان مبارزه با تروریسم،مبارزه با این پدیده ی ترسناک را برتربرهمه نیازهای فوری- روزمره ی مردم افغا نستان حتا حقوق بشریی آن ها دانسته به پیش تاختند.ازهمه دلخراش - تکان دهنده تراینکه، همان ها دسته های بد نام، بی عرضه، ناتوان وبی خبر ازحقوق بشر،عدالت وکرامت انسانی حتا دشمن این ارزش های والای انسانی رازیرریاستِ کرزی،عضو پیشین گروه طالبان، به قدرت رساندند ودرکنارشان هم کمیسیونِ مسخره ی بنام کمیسیون خود گردان ودراصل دولتی حقوق بشررازیرنظریک خانم تجارت پیشه و نهاد کارغیردولتی ودارای تعهد ایدئولوژیک به گرایش مائوئیستی درافغا نستان براه انداختند.ازپیش،آشکاربود که کرزی طالب ورئیس کمیسیون حقوق بشرمائوئیستش،جزدشمنی وتجارت باحقوق بشر،کاردیگری کرده نمی توانند! باتوجه به ترکیب یاد شده ونقش آن دراداره ی پساطالبانی فغا نستان،ازپیش آشکاربود که دولت مافیائی کرزی وکمیسیون نام نهاد حقوق بشرش نمی توانند کاری درجهت رعایت وگسترش حقوق بشربویژه حقوق زنان درجامعه ی مرد سالار افغا نستان به پیش ببرند.ازاین رو،وضع ناهنجاری رابرای حقوق بشربویژه حقوق زنان درافغا نستان رقم زدند!
طوریکه، ازپیش آشکارشده بود که قلدران وجنایت کاران نمی توانند حقوق بشرسالارشوند،نتیجه همان برآمد که قابل پیش بینی بود.بنابرآن،لازم است که بدومسئله اشاره کرده نویشته را ادامه دهم:نخست،ارزشمندی کاردرجهت پیاده کردن منشورجهانی حقوق بشردرافغا نستان.دوم،جنایتی که در دوره ی 13ساله ی حکومت کرزی با وجود کمیسیون حقوق بشرش برمردم افغا نستان بویژه زنان ستمزده ی این مرزوبوم صورت گرفته است.برای همه روشن است که،حقوق بشر،بزرگترین دستاورد بشریت درمسیرتاریخ برای رسیدن به حقوق بشری اش وبه زباله دان تاریخ انداختن استبداد نظامی- مذهبی یه به گفته ی اگست کن،جامعه شناس فرانسوی،استبداد الهی – نظامی می باشد.ازاین سبب،مبارزه وتلاش درجهت کاربردی کردن منشورجها نی حقوق بشرازبرجسته ترین کارهای مردم افغا نستان بویژه زنان ستمکش این کشورباید باشد.خوشبختانه،درافغا نستان چه درقشرستمکش زنان وچه درقشرستمکش مردان،یک نسل نو برآمد کرده است که هم حقوق بشریی خود را درک کرده وهم دشمنان حقوق خود را شناخته اند.پس،امید برده می شود که مبارزه درراستای پیاده کردن حقوق بشر بویژه حقوق زنان درافغا نستان بیشترازپیش گسترش وژرفنا پیدانماید.
درادامه ی بیان اهمیت مبارزه درجهت کاربردی کردن حقوق بشردرافغا نستان که، کوتاه کردن دست بازی گران سیاسی- مالی ازدامان چنان مبارزه ی بسیارمهم می باشد؛ جمع بندی کردن تجاوزهای آشکاری که در13 سال گذشته به حقوق بشربویژه حقوق زنان صورت گرفته است وراه بیرون رفت ازآن، بسیارکارسازتمام می شود.زمانیکه ازپایمال شدن حقوق بشرچه مرد وچه زن درافغا نستان سخن به میان می آید، توجه ژرف باید نمود که حقوق بشرتنها حقوق سیاسی- مدنی نیست،بلکه همه گونه های حقوق چه حقوق سیاسی،چه حقوق مدنی چه حقوق مالی و...را دربرمی گیرد.دراین پیوند، ما درزبا فارسی مردم عادی این ضرب المثل راداریم که:" غریب یا ناداررا نزن،نانش را ازش بگیر"! درافغا نستان، واقعیت تلخ این است که در 13سال گذشته هزاران مرتبه بیشترازدوره های حکومت های نامردمی گذشته نان مردم کم درآمد ازدست شان گرفته شده است.ازاین رو،پایمال شدن حقوق اقتصادیی مردم شاهکارحکومت منحط کرزی ویاران تباه کارش می باشد.بطورنمونه،درسه دوره ،حکومت ها بسیاربه حقوق مالی مردم افغا نستان دست درازی کردند:نخست،دوره ی نادرخان وخانواده ی ننگینش که زمین های مردم ودولت را دراختیار خود وباندهای همکارشان توزیع کردند.دوم،دوره ی جهادی ها که دولت را ازبین بردند ودرحالت بی دولتی زمین وخانه های مردم را تا که توانستند ازخود کردند.سوم،دوره ی حکومت 13ساله ی کرزی.جالب این است که دراین دوره،همان بدکارهای جهادی درهمراهی تکنوکرات های نادان ، قبیله گرایان مسخره،قاچاق چیان مواد مخدر،نهاد کاران غیردولتی،همه باهم کاری یک دیگر،مافیای زمین را درکنارمافیای مواد مخدر افزود کرده زمین های دولتی ومردم راغصب وغارت کردند.این غصب وغارت،د واقع، مجزا ازدزدی های می باشد که ازدرآمد مالی مردم وکمک های بی شمارجامعه ی جها نی بویژه کمک های دالری امریکا کردند.
بطورنمونه،در14ماه پسین حکومت جهادی ها،شهردارکابل بودم.درآن وقت،قیمت سه ونیم بسوه زمین رهایشی درشرق کابل به پول کنونی 15افغا نی ودردیگربخش های شهر25 افغا نی بود.اکنون،دربخش های یاد شده زمین یافت نمی شود ودردورترین یاکوهی ترین کناره ی کابل،زمین های به قیمت های 15و25 افغا نی به 65هزاردالرامریکائی رسیده است آن هم دربازارسیاه، نه درشهرداری، ودرولایت هاهم وضع همین گونه ،حتا بد ترازآن می باشد.اینکه، برسرساحه های تجارتی درکابل وولایت ها چه آمده است؛ برای همه آشکارمی باشد؟ ازاین رو، دولت افغا نستان دیگریک کیلومترمربع زمین درهیچ بخش ازبخش های کشورندارد وهمه رامافیای حکومتی زمین نوش جان کرده است.این است تلف کردن حقوق مالی مردم افغا نستان.پس،برای خود حق می دهم بگویم در13 سال گذشته، تجاوزی به حقوق اقتصادی مردم افغا نستان صورت گرفته است که ازهجوم چنگیزتا اداره ی طالبان صورت نگرفته بود! روشن است.درجامعه ی که حقوق مالی مردم نگهداری نشود،حقوق سیاسی ومدنی هم نمی توانند داشته باشند.بهرحال،چون، دراین 13 سال، بسیارحقوق بشرمآ بی وکمیسیون سازی بنام رعایت ودفاع ازحقوق بشربویژه حقوق زنان شده است؛پس،لازم است که درباره اش بحث کرده شود.
با درنظرداشت تجاوزهای ترسنا کی که به حقوق اقتصادیی مردم افغا نستان در 13 سال گذشته صورت گرفته است،آشکاراست که تجاوزبه حقوق بشری ازجمله حقوق سیاسی وحقوق مدنی هم فراوان صورت گرفته ومی گیرد.درواقع، دراین وضع ترسناک تجاوزبه حقوق بشریی مردم بویژه حقوق زنان،این پرسش به میان می آید که چگونه این گونه تجاوزها صورت گرفت وحکومتِ مشوق آن به عمرننگین خود برای 13 سال ادامه داد؟ پاسخ این پرسش بسیاردشوارنیست؛ به این خاطرکه،حکومت کرزی وطالبان دورخ یک سیکه می باشند وکوشش کردند که یک دیگررا نگهداری نمایند.مثلن،اگرتهدید تروریسم طالبان درمیان نبود، مردم افغا نستان مدت هاقبل به عمرننگین حکومت کرزی وتجارت طالبان پایان داده بودند.ازاین رو،به صراحت می توانم بگویم که طالبان درون حکومتی وبیرون حکومتی،تفنگ سالاران ، مافیا هایی زمین وتریاک هم عامل های کمک رسان به دوام 13ساله ی حکومت سیاه کارکرزی وهم برنده ی بازیی مالی ننگین این دوره می باشند؛ همچنان که، مردم افغا نستان بازنده ی اصلی دراین بازارمکاره می باشند.ازسوی دیگر، دربردوباخت یاد شده،وضع حقوق بشری زنان ازهمه دردناک ترمی باشد!
برای نمونه،چندزنگی ازدو وسه زنگی به چهارزنگی ودرمواردی هم با طلاق زن چهارم به پنج زنگی رسید.ازدواج پیرمردان مفلوک - پول داربادختران خرد سال بخاطرفقرکمرشکن خانواده ها وبرخی تعبیرهای ناروای دینی روبه فزونی گذاشت.ازدواج های اجباری ،خود سوزی وخود کشی دختران وزنان جوان وفرارآن ها ازخا نه های پدران وشوهرانِ زورگوونا مهربان به خا نه های امن ودرواقع ناامن دولتی ده ها برابرنسبت به گذشته فزونی یافت.خانه های دولتی رابه این لحاظ نا امن گفتم که دراین خا نه ها،تجاوزهای بی شماری به زنان پناهنده توسط نگهداران چه پولیس وچه مامورصورت گرفته است ومی گیرد.ازجانب دیگر، بی شرمی وبی انصافی به زنان یک گام به پیش گذاشته به سوء استفاده ی برخی ملاها ازدختران شا گرد شان درمسجد هاهم رسیده باعث زندانی وکشته شدن چندین ملا تاکنون شد.ازهمه جانکاه تراینکه، مواد مخدرهم به سراغ زنان رسید.مثلن،درولایت غزنی شمارزنان معتاد به مواد مخدر بیشترازشمارمردن معتاد به مواد مخدرشده است که ازهرنگاه اندوه بارمی باشد! اندوه آوراین که،این گونه تجازهای ناروا وآشکار به حقوق زنان درحالی صورت گرفته ومی گیرد که هم رئیس کمیسیون حقوق بشر زن است وهم زن های بسیاری درشورای نام نهاد مالی عضویت دارند وزحمت نمی کشند که آه وافغان زنان را به گوش جهانیان برسانند!
دراخیر،با ابرازهمدردی باهمه زنان ودختران قربانی خشونت وفاقد حقوق بشر درافغا نستان،طرح زیررا برای بهبود حقوق بشریی مردم افغا نستان بویژه زنان ستمزده ی این سرزمین بد شگون پیش کش می نمایم:نخست،ازرئیس جمهورورئیس اجرائیه ی دولت وحدت ملی ای تاکنون روی کاغذ می خواهم که کمیسیون حقوق بشررا منحل اعلام نمایند.زیراکه، باتهاجم آشکار- ترسناکی که به حقوق بشربویژه حقوق زنان درافغا نستان تاکنون صورت گرفته است،نیازی به کمیسیون یاد شده دیده نمی شود.دوم،باابرازتاسف فراوان ازکارنامه ی بی دستاورد زنان فعال درشورای نام نهاد ملی وبرخی نهادهای دولتی- غیردولی درحمایت از حقوق زنان،ازاین گونه زنان می خواهم که هم اززنان ستمزده ی افغا نستان پوزش خواهی نمایند وهم مبارزه ی جدی درجهت تحقق حقوق بشربویژه حقوق زنان مظلوم کشورشان نمایند.سوم،ازفرهنگیان ،روشنفکران ،روزنامه نگاران ،حقوق دانان ودیگرنهادهای صنفی می خواهم که مبارزه درراستای تحقق دموکراسی وحقوق بشر سرنوشت روشن وعدم مبارزه سرنوشتی تاریکی رابرایشان رقم می زند.ازجا نب دیگر،آنچه که تاکنون بنام دموکراسی وحقوق بشر درافغا نستان گفته ودرنمایش کارشده است،بازی سیاسی جنگاوران جبهه ی مبارزه علیه تروریسم ونوکران بومی شان می باشد که ربطی به دموکراسی وحقوق بشرندارد وتروریسم راهم نه تنهاشکست داده نتوانستند،بلکه موفقانه بازگردانیدند! به این معناکه،هم مبارزه درجهت تحقق دموکراسی وحقوق بشرمهم است وهم سرزنش کردن بازی سیاسی ومالی کننده های بومی بنام این دوارزش والای بشری.چهارم،ازاحزاب سیاسی 56گانه وانجمن های 420 گانه ی جامعه ی مدنی می خواهم: بپذیرند که دستاورد ندارند.پس،به نفع شان می باشد که دریک جبهه ی بزرگی اصلاحی ومبارز گرد هم آمده درجهت اصلاح دولت وتحقق دموکراسی وحقوق بشرمبارزه نمایند.درغیراین صورت،باورنمایند که سزاواراحزاب سیاسی وجامعه ی مدنی نامیدن نمی باشند.همچنان،ازکشورهای غربی درگیردربحران افغا نستان می خواهم که ازاصلاحات ودموکراتیک ساختن دولت وحد ت ملی افغا نستان حمایت وشیوه ی تازه ی درکمک به تحقق حقوق بشربویژه حقوق زنان ستمزده ی کشورما درپیش گیرند.درغیرآن، باورنمایند که درجنگ میان دموکراسی،حقوق بشروتروریسم درافغاستان بازنده می شوند.
0 comments:
Post a Comment