Monday 16 December 2013

بمناسبت 44مین سالگرد تجزیه ی پاکستان


ابراهیم ورسجی
25-9-1392
امروزدوشنبه16دیسامبر2013، برابر است با44مین سالگشت تجزیه ی پاکستان به بنگله دیش وپاکستان کنونی درسال1971.این نوشته را درحالی که بنام روزسالگرد دوشقه شدن پاکستان می نویسم،اما واقعیت این است که هدف دیگری دارم وآن این که باید سازمان های اسلامی را کمی تنبیه کرد.البته به این خاطرکه، بسیارابزاردست سیاست های ستمگرانه ی دولت های ستمگرملی نماشده اند.ابزارشد نی که تاکنون ادامه دارد.همچنان، ازطریق رسانه ها آگاه شدیم که هم زمان با فرارسیدن44مین سالروزتجزیه ی پاکستان،حکومت فاسد وناکارآمد بیوه شیخ حسینه واجد، نخست وزیربنگله دیش،عبدالقادرملا، رهبرجماعت اسلامی آن کشوررااعدام کرده است؛ وعلت این اعدام غیرقانونی واخلاق گریزانه هم این بود که، جماعت اسلامی ازوحدت پاکستان دربرابرحزب عوامی لیگ،حزب حاکم کنونی ای بنگله دیش حمایت کرده بود.
ازهمه خنده دارتراین که، درآن زمان،عبدالقادرملا،22ساله بود. فکرکنید که محاکمه واعدام یک نفرپس از43سال بخاطرگناهی که کرده است یانه، چقدربی معنا می باشد و محاکمه ی یادشده چنان رسواوتبه کارانه بود که ازآغازپروسه ی آن ازاوایل سال 2013تاکنون، دراثراعتراض هاوبرخوردهای جماعت اسلامی وپولیس وامنیتی های بنگله دیش، بیشتراز65نفرکشته شده اند واکنون، اعدام ملا،سبب شده است که این کشورفقیروگرفتارحکومت داریی فاسدِ کرزی گونه، دچاربحران عمیق سیاسی- اجتماعی شود.
بهرصورت، برمی گردم به هدف مورد نظرم که سرزنش سازمان های مذهبی بخاطرابزارسیاست های دولت های شبهه ملی ای مانند دولتِ پاکستان شدن آن ها می باشد. واقعیت تلخ این است که پاکستان درسال1947چه برپایه ی توطئه گری های هند بریتانیا، وچه برپایه ی تعصب وهندوگریی گاندی ونهرو،وچه برپایه ی خواست محمدعلی جناح دررهبریی بخشی ازمسلمان های هند متحد، برآمد کرد.
بد بختانه، پاکستان پس ازدرگذشت جناح درسال1948،بدست نظامی ها وبروکرات های فاسد با قی مانده ازدوره ی هند بریتانیا افتید.نظامی ها وبروکرات های که همه ازپاکستان غربی بودند و جنایت کارانه برپاکستان شرقی حکومت می کردند.ازسوی دیگر، میان پاکستان شرقی یابنگله دیش کنونی،ازنظرجغرافیایی هند قرارداشت.وقتی که نظامی های خود سرمردم پاکستان شرقی راکه اکثریت مطلق نفوس پاکستان متحد را تشکیل می دادند، درسیاست به کنارراندند،احساسات جدائی طلبی درمیان بنگالی هابالاگرفت ویک جرقه می خواست که همه چیزرا بسوزاند.
دراین راستا،دراواخیر1970درپاکستانِ متحد انتخاباتِ شورای ملی برگزارشد که حزب عوامی لیگ برهبریی شیخ مجیب الحمن، پدرشیخ حسینه واجد، نخست وزیرکنونی بنگله دیش برنده شد.ازبدرخ دادها، نظامی ها قدرت را به شیخ مجیب الرحمن انتقال ندادند که سبب جنگ داخلی درپاکستان شرقی شد.برویت اسناد تایید شده، ارتشی های پاکستان ازماه مارس تا16دیسامبر1971، سه میلیون بنگالی راکشتند وده میلیون آن ها رابه مهاجرت به بنگال غربی درخاک هند وا دارکردند، تا این که ارتش هند به اجازه ی خانم اندیراگاندی ،نخست وزیروقتِ آن کشور، مداخله وصد هزارارتشی جنایت کارپاکستان غربی تسلیم وکشوربنگله دیش برآمد کرد.
شایان تذکراست که ، درآن بازیی سیاه وکشتارگرانه ی که ارتش پاکستان غربی درپاکستان شرقی براه انداخته بود،موضع جماعت اسلامی بسیارنادرست واحمقانه بود.به این معنا که، این سازمان اسلامی زیرعنوان نگهداریی وحدت اسلامی، ازپاکستان متحد حمایت کرد وابزارسیاست ضدانسانی ای حکومت نامردمی- نظامی ای اسلام آباد شد. حمایتی که باعث شد، جماعت اسلامی باحزب عوامی لیگ ودیگرآزادی خواهان بنگالی درگیر شود.درگیریی بی نتیجه ی که نه تنها مانع تجزیه ی پاکستان نشد،بلکه باعث دشمنی این گروه باحزب عوامی لیگ شد که تاکنون ادامه دارد واعدام عبدالقادرملا،رهبرجماعت،یکی ازدستاوردهای آن می باشد.
متاسفانه،سازمان های اسلامی ازتجربه ی ابزارشدن جماعت اسلامی دردست حکومت فاسد پاکستان درس نگرفته تاکنون احمقانه به آن ادامه داده ومی دهند.بطورنمونه، تمام سازمان های مذهبی درپاکستان وافغانستان به شیوه های گونه گونی ابزارسیاست نظامی هاوسیاست مداران مسخره ی پاکستانی شده اند که دستا ورد آن ها برآمدن طالبانِ تروریست وتباه کاردردوسوئی مرزهای افغا نستان وپاکستان وترسیم چهره ی تاریک وتروریستی ازاسلام درسطح جهان می باشد.طرفه اینکه، خود نظامی ها وسیاست کارانی پاکستانی هم ازتجربه ی ناکام ابزارکردن گروه های مذهبی که نتیجه ی آن پیاده شدن سربازان ناتودرافغانستان ونزدیکی امریکاباهند می باشد، درس نگرفته می خواهند شکست رسواخیزخود دربرابرارتش هند رابا استخدام سازمان های تروریستی علیه افغانستان وهند تلافی نمایند.سیاستی که هم سازمان های اسلامی را مسخره وبه مرکزپرورش تندروی وتروریسم مذهبی دیگرگون کرده است وهم پاکستان رابه حیث بزرگترین صادرکننده ی تروریسم مذهبی درجهان معرفی کرده است.ویژگی وصفتی که به حق پاکستان شا یسته ی آن می باشد! ازاین رو،نویسنده هم سیاست تروریست پروریی پاکستان راسرزنش می نماید وهم ازسازمان های مذهبی چه افغا نی وچه پاکستانی می خواهد که درسیاستِ ابزارشدن دردست دولت فاسد پاکستان وهرحکومتی دیگری بازنگری کرده به جوهراسلام که صلح ودوستی ومبارزه ی تبلیغی- آشتی جویانه می باشد،برگردند.درغیرآن،توجه نمایند که بجای اسلام به شیطان خدمت می نمایند!

0 comments:

Post a Comment