Thursday, 9 February 2023

بد ون مرا جعه به فلسفه وخرد ورزی ، نمی توان استبداد وتروریسم مذ هبی نما وعقب ما ند گی مادی- فرهنگی- علمی- فنی مسلمان ها را مهارکرد

این تبصره را در پیوند به مقا له ی زیر عنوان :" فلسفه ی عربی بخشی ازمیرا ث بشری است " نوشته علی بن مخلوف ، نشر شده در سا یت شرق میا نه ی فارسی ، در روز پنجم ماه فوریه - سا ل 2023 - روزشا نزدهم ماه دلو سا ل 1401 خورشیدی ، ارا یه کرده بودم. ازاینکه در برگه ی رخنا مه / فسبوکم پخش شده بود، بهتردا نستم که در سا یت " اند یشه " هم پخش شود تا مورد استفاده ی فرهنگیان قراربگیرد؛ ومنت تبصره ام هم این می با شد: تاریخ اند یشه ورزی درکشورهای مسلمان ، نشان می دهد که غزا لی وابن تیمیه ،ضربه ی به فلسفه اسلامی وعربی زده اند که تا کنون اند یشه ورزان مسلمان عرب وغیر عرب موفق در کنارزدن یا دفع آن نه شده اند. د ستا ورد ذهنی وفکری غزا لی واین تیمیه ، برای مسلمان ها ،وها بیت مسلط برعربستان وولا یت فقیه جهل سالاردرایران وطا لبان تروریست وعقل گریز وزن ستیزدرافغا نستان وپا کستان می با شد. غمبار این هست که نظا می ها وملا های منا فق وتروریسم کاری پا کستا نی موسس وهمکارطا لبان جا هل وقا تل وزن ستیز می با شند! جا لب این هست که ، در دا نشگاه ازهر در مصرهم ، تا سال 1936 ، تد ریس فلسفه ممنوع بود! وهمین حا لت ، در نجف وقم ودیوبند هم مسلط بود. علت عمده ی آن بد ون شک ، فقه مرکزیی مد رسه های قرون وسطای مسلمان ها می با شد ، وهمه فقه ها هم که در حول پنجصد آیه قرآن می چرخند نه همه آن! ازاینکه شیعه ی صفوی ووها بیت ، بیشترین مخا لفت با فلسفه دارند ودین ستیزیی کمونیسم دراولی تا حدی عا مل توجه به فلسفه شد. درعربستان که خطر کمونیسم درمیان نبود ، وها بیت توجهی به فلسفه نکرد وتوان آن را هم ندا شت وندارد. در ایران که فلسه پیشتر حا ل واحوا لی بهتری نسبت به عربستان دا شت ، تحمیل شیعه ی صفوی بر آن ودر ادا مه ی آن ولا یت فقیه ،منتج به سلطه تحجر وقشری گری شده است. در میان مذ هب های چهار گا نه ی اهل سنت ، اصل مذ هب حنفی یا کار نا مه ابو حنیفه با عقل همراه می با شد وهمرا هی آن با عقل کمک به همسازی با فلسفه واحیای آن در جا معه های مسلمان عرب وغیر عرب می کند. دردوران " بیت الحکمه بغداد " هم مذ هب حنفی نقش مثبت بازی کرده بود. افسوس که با سلطه ی مذ هب حنبلی بر خلا فت عبا سی ، جنازه ی خا نه حکمت بر دا شته شد! ازاینکه فلسفه در اصل دوست دا شتن دا نش وخرد ورزی ومبارزه با تحجر وتعصب مذ هبی - نژادی-فکری می با شد ، وفلسفه ورزیی این چنینی ، با فارا بی وابن سینا شروع وبا ابن رشد به اوج رسیده بود! بنا برآن ، احیای فلسفه در جا معه های مسلمان چه عرب چه غیر عرب ، با ید با مرا جعه به فارا بی وابن سینا و ابن رشد ومبارزه با تفکر قشری گری وفلسفه ستیزیی غزا لی و ابن تیمیه وشیعه صفوی وهمفکران آن ها راه اندازی شود. ازاینکه بنیاد گرای مذ هبی در کشورهای مسلمان از افغا نستان تا نیجریه درغرب افریقا ،به تروریسم مذ هبی نما از گو نه های طا لبان ودا عش های شیعه وسنی وبوکو حرام / علم ودا نش نو حرام انجا میده است. برای مبارزه با آن ها ، با ید کارهای زیر مرتب روی دست گرفته شوند: نخست ، بازگشت به فا را بی وابن سینا وابن رشد. دوم ، مبارزه با استبداد مذ هبی - سیا سی نما - نظا می. سوم ، استفاده از رنسا نس / نوزای و نهضت اصلاح مذ هبی- پروتستا نی در اروپای غربی. در غیرآن ، مسلمان ها نه تنها در قرون میا نه می ما نند ، بلکه استبداد وتروریسم زاده ی آن ، وضع شان را بد تر هم می سازد!

0 comments:

Post a Comment