بیست وسوم حوت 1396
این تحلیل ؛ در پیوند به مقاله علی سرداری زیر عنوان : " با جنون جهادی ها، مقا بله ای رادیکال نیازمند است"، نشرشده درسایت "ملی مذهبی " بتاریخ بیست و دوم ماه اسفند / ماه حوت ، ارایه شده است. ازاین که، درصفحه فسبکم پخش شده است،بهتردانستم دروبلاک اند یشه هم پخش شود، تا دوستان ازآن مستفید شوند! درباره مقاله قبلی آقای سرداری که به معرفی ونقد اصلاح گری محمد عبده نوشته بود، تحلیل کرده بودم. ازاین که نوشته ای کنونی اش پیوند به نوشته ای قبلی اش دارد،می خواهم درباره اش تبصره وتحلیل خود را ارایه نمایم. شا یان ذکرمی دانم که زادگاهم افغانستان ، قربانی جهاد گری جنون آمیز می باشد،بنابرآن، مسئولیت خود می دانم که درزمینه بحث مفصل نمایم. واقعیت این است که ، آقای سرداری به جهادی گری دیوانه پرداخته اما به علت های ظهور وتقویت آن کمتر تماس گرفته است.ازاین رو، مسئولیت خود می دانم که با موافقت با بسیاری جنبه های نوشته آقای سرداری ، به کمبودی های آن اشاره نمایم. ازاین که،شاهد همه دست اندازی های قدرت های بزرگ درافغانستان وکمک های احمقانه ای آن ها ازطریق دفاع ازحکومت داری ضد مردمی وکمک به جهادی گری دیوانه واربودم ودیدم که جهادی گری آن چنانی چگونه تنها شهرآباد مانده درجنگ قدرت های بزرگ، یا امریکا واتحاد شوروی وقت، یعنی کابل را ویران کردند؟
بنابرآن ، به واقعیت های تماس می گیرم که کمک به تباهی کابل ، ظهور طالبان والقاعده وجنگ امریکا وانگلیس علیه تروریسم وپیاده شدن ناتو درافغانستان وپیدایش جهادی گری درخاورمیانه کردند. مثلا، درجهاد افغانستان، گروه های جهادی میانه روی حضورداشتند که تمایل به تروریسم نداشتند، اما توسط ارتش پاکستان تضعیف ومخالفان جهادی وتند روشان تقویت شدند. مثلا، جمعیت اسلامی به فارسی زبان ها وحزب اسلامی به قبایل افغان تعلق داشت ؛وارتش پاکستان به اولی کمترکمک کرد وبیشترین کمک ر ا بدومی کرد. وقتی که اولی بزورمردمی اش کابل فارسی زبان را گرفت،ارتش پاکستان اول به حزب اسلامی درجهت ویرانی کابل کمک کرد ودوم طالبان والقاعده را علیه آن به میدان آورد.امریکاهم بعد ازعقب نشینی ارتش سرخ وفروپاشی شوروی،فرصت طلبانه افغانستان را دراختیار ائتلاف نظامی ها وملاهای پاکستانی گذاشته بود.ائتلاف نامبرده حمله یازدهم سیپتامبر یا 9/11 را تحویلش داد!
ازهمه خنده داراینکه ، جورج بوش درماه اکتوبر 2001 جنگ علیه تروریسم را شروع وطالبان والقاعده را ریشه کن نکرد بلکه آن ها را به پاکستان اعزام کرد. وقتیکه درماه آوریل 2003، جورج بوش عراق را اشغال وشیعه های طرفدار ولی فقیه را حاکم بغداد ساخت،من شاهد وپیگیر دورخ داد بودم:نخست،ائتلاف نظامی ها وملاهای پاکستانی فکرکرد که امریکا دردولت سازی درافغانستان جدی نیست.ازاین رو، طالبان والقاعده را بازسازی کرده دوباره به افغانستان صادرکرد.دوم، ستم گریی خامنه ای ونوری مالکی به کمک جورج بوش علیه عرب های سنی عراقی کمک به پیدایش داعش کرد.عربستان وامارات متحده که مخالف حضورآخوندیسم ایران دربغداد بودند؛ هم القاعده را ازافغانستان وپاکستان به عراق بردند هم داعش را تقویت کردند.
جالب این است که، با فربه شدن داعش آن هم زیرنام خلافت وسلطه آن برموصل وپیش رویی آن به سوی بغداد ، هم خامنه ای ترسید هم عربستان.ازاین رو، آخوندیسم وعربستان هردوبه به ائتلاف امریکاعلیه داعش پیوسند.ازهمه خنده داراینکه ، سرهنگ سلیمانی فرمانده سپاه قدس رژیم فقهی به کمک نیروی هوای وزمینی امریکا علیه داعش درموصل ودیگر بخش های عراق جنگید تا نشان دهد که شعارهای مرگ برشیطان بزرگ منافقتی بیش نبود ونمی باشد.
دررابطه به سوریه هم،معلوم است که خیزش گران سوری ماه مارس2011 ، خواستارلغو قانون اضطرار باقی مانده ازدوره ای حافظ اسد بودند که بشاراسد درسال 2000 وعده اصلاحات ولغو آن راداده بود وازاینکه حکومتش به فرقه علوی تعلق دارد که هفت درصد مردم سوریه را شکل می دهد وپدرش مستبدش با تفنگ حکومت کرده بود،به وعده خود وفا نکرد. همچنان،درسوریه مانند مصر ، یا نظامی ها یا اخوان المسلمون باید حکومت کنند وانتخابات مصری درسال 2012 نیروی مردمی آن را نشان داده بود. ازاین رو، عربستان وامارات هم به نظامی های مصری میلیارد هادالردادند تا حکومت منتخب مرسی را براندازند هم به خامنه ای واسد کمک درسرکوب اخوان سوریه کردند. قبل ازاین رخ داد،درسال 1991 دیده شد که فرانسه به جبهه نجات اسلامی اجازه نداد که بعد ازپیروزی درانتخابات حکومت نماید.درادامه ای آن، حماس درسال 2006 انتخابات را درفلسطین برد وجورج بوش ونخست وزیر وقت اسرائیل نه تنها موقع حکومت کردن به آن ندادند بلکه تروریست هم اعلامش کردند.ازاین رو،به صراحت می گویم که استبداد های شاهی، شیخی ، نظامی ، واستعمار، میانه روی اسلامی را ازالجزیره تا کابل کوبیدند وجاده سازی برای ظهور جهادی گریی دیوانه کردند.درباره مبارزه جدی با جهادی گری مجنون ، تنها حکومت داری خوب ودموکراتیک ورعایت حقوق بشروتقویت آزادی های فکری وسیاسی موثرمی توانند واقع شوند.درغیرآن، جهادی گریی مجنون تنها با سرکوب نظامی ریشه کن نمی شود بلکه زمین عوض می کند.
0 comments:
Post a Comment