Saturday 6 August 2016

اومانیسم کمرنگ شده؛ نسلی متفاوت با گذشته



امشب المپیک ریو ۲۰۱۶ گشایش می یابد

اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
آدينه ۱۵ مرداد ۱٣۹۵ - ۵ اوت ۲۰۱۶


اخبار روز - کرد سنندجی: افسانه های مختلف, وضعیت های گوناگون را در باره پیدایش تاریخ بازیهای المپیک تعریف کرده و به خاطرات تاریخ سپرده اند. اگر از تاریخ اولین دوره بازیها بگذریم به زمانی می رسیم که در سال ٣۹۴ قبل از میلاد بازی های المپیک بدستور تئودوسیوس امپراطور روم باستان تعطیل شد. طی چنین دوران تاریخی جوامع تحت نظام برده داری با بافت مذهبی اداره می شدند و اقشار خاص و طبقه اقلیت بر اکثریت عوام و انبوه بردگان حکومت می کردند. در چنین نظام اجتماعی ورزش نمی توانسته عمومی و فراگیر باشد بلکه خاصیت طبقاتی داشته و در انحصار صاحبان زر و سیم و برده دار بوده است.

اگر از مراحل تاریخی عبور کنیم به عصری می رسیم که دهه پایان ۱٨۰۰ است، زمانی که رنسانس فرانسه در قرن شانزدهم و انقلاب صنعتی انگلستان در قرن هیجدهم زوال و سقوط نظامهای اجتماعی مذهبی و برده داری را موجب شد و گذر از مرحله فئودالیسم به دوران صنعتی و سرمایه داری در اروپا به عنوان مهد و خاستگاه این دو انقلاب مهم اجتماعی و صنعتی رشد شتابانی داشت. در چنین فضائی بارون پیردو کوبرتن، تحت تاثیر تحولات اجتماعی عصر خویش و جائی که جنگها و سیاست هرگز نمی توانستند به تفاهم زود هنگام بین دول و ملتها برسند عرصه ورزش را برای چنین تفاهمی برتر دید. وی که از اقشار متوسط بود سعی کرد تا با طرح شعار «بلندتر از همه، سریعتر از همه و نیرومند تر ازهمه» نظریه ی تنازع بقای هربرت اسپنسر را که پیش از او تدوین و در مباحث اجتماعی و در دستگاه نظری «داروین» در مقوله ی علوم زیستی وارد شده بود، جامه ی عمل بپوشاند و با برگزاری بازیهای مدرن، ارزش تربیتی کهن را که در واقع «رستاخیز عهد باستان» بود، احیا نماید.
افلاطون در کتاب "جمهور"، با عنوان "مدینه فاضله"، به ورزش جایگاه خاصی داده‌ است. او معتقد است که زمامداران باید انسان‌های تندرست و سلامتی باشند و در واقع، "شجاعت" و "سلامتی" از جمله ویژگی‌های مدینه فاضله افلاطون به حساب می‌آیند که مستلزم ورزش و استفاده از غذاهای سالم و در کل، نوعی تعلیم و تربیت جسمی و روحی صحیح هستند. بنابراین، می‌توان گفت که در پانصد سال پیش از میلاد مسیح نیز، ورزش طبقاتی و نگرش سیاسی داشته‌ است؛ هر چند، این رابطه امروز جدی‌تر شده‌ و ورزش نقش اساسی‌تری را در فضای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دنیای معاصر ایفا می‌کند.

بنیانگذار جنبش المپیک ها اومانیسم را به ناسیونالیسم و ناسیونالیسم را به انترناسیونالیسم پیوند داد و عنوان مسابقه را از فردگرائی دوران باستان به جمع گرائی و برتری عقل و خرد جمعی تغییر داد. اما چون از زیربنا و مسایل مادی پیرامون برگزاریهای این بازیها در شرایط تکامل و گسترش غافل ماند و فقط به اومانیسم در روبنا اکتفا کرد با آغاز جنگ جهانی اول و روی کار آمدن دول فاشیستی و نازیسم در برخی از کشورهای اروپائی و فراهم شدن مقدمات جنگ دیگری که چهار سال بعد از المپیک برلین بنام جنگ جهانی دوم شکل گرفت کمرنگ شدن جنبه اومانیستی و ناسیونالیستی بازیها عیان گشت و وی به عنوان فردی از پایگاه بورژوازی متوسط قبل از آغاز المپیک برلین که سرآغاز رسمی و علنی دخالت سیاست و قدرت دولتی در بازیها بود چنین سخن گفت:
... اکنون پنجاه سال از تاریخ روزی که من در سال ۱٨٨۶ با اعتقاد قلبی به این که بعداز این هیچ ثبات سیاسی یا اجتماعی جز از راه یک رفرم پیشین فرهنگی قابل حصول نیست، می گذرد. تصمیم گرفتم با کنار گذاشتن همه ی گرفتاریهای شخص خود، تمام همّ خود را وقف تهیه ی مقدمات یک رستاخیز فرهنگی نمایم. احساس می کنم که وظیفه خود را، البته نه به طور اکمل، انجام داده ام. هم اکنون از ورزشگاههای بی شمار سرتاسر جهان هلهله ی شادی حاکی از نیرومندی جسمانی به آسمان بلند است... هیچ مقام، طبقه و صنفی از آن برکنار نیست... ما این نتایج را به خود تبریک می گوییم ولی می دانیم هنوز همه چیز تحقق نیافته است. باید روح نیز به نوبه ی خود از قیودی که متخصصین افراطی برگردنش گذاشته اند آزاد گردد. لازم است آن را نیز از دست کوته نظری رنجبار مشاغل اختصاصی برهانیم... آینده از آن ملتهایی است که پیش از همه جرأت خواهند کرد که تعلیمات نسل جوان خود را اصلاح کنند. زیرا هم اوست که سکان تقدیر را به دست دارد و برآن نظارت می کند. از این راه است که صلحی استوار و سنجیده که در خور عصری فعال، پرغرور و خروشان است برقرار خواهد شد... راه شما از جایی که مشهور همگان است و لوای تمدنی درخشان برآن سایه افکنده آغاز می شود... باشد که اتحاد کار عضلانی و کوشش مغزی در راه تعالی و شایستگی انسانیت یک بار برای همیشه به هم جوش بخورد.»
کیهان ورزشی، س ۴۰، ش ۲۹۷، ص۱۱

در شعار المپیک: Citi us, Altius, Fortius ،سیتیوس، آلتیوس، فورتیوس. که معنی اش سریع تر، بالاتر و قوی تر است نیز نابرابری وجود دارد هم چنان که اینک بازیهای المپیک در برگیرنده نابرابریهای شدید اجتماعی در نظام های سیاسی - اجتماعی جهان است. ورزشکاران کشورهای غنی و قدرتمند در جهان از امکانات و حمایتهای وسیعی برای کسب یکی از سه شعار المپیک برخوردارند در حالی که ورزشکاران جهان سومی و تعداد دیگری از کشورهای نیمه بیشرفته با نابرابریهای شدید و فاصله های روزافزون طبقاتی مواجه هستند و امکانات و حمایتهای اندک و ناچیزی را برای تحقق یکی از سه شعار بازیهای المپیک در اختیار دارند.
تغییر و تحول از دوران باستان به سمت و سوی مدرنیسم، بنیانگذار المپیک نوین را بر آن داشت گه بجای کلمه پهلوان سابق از لغت بازی استفاده کند. Athlet به معنای پهلوان و Athletic در مفهوم «پهلوانانه» نمی توانست در آنچه که کوبرتن آن را هدف می دانست مقبول واقع شود. از این رو او نیازمند واژه ای بود که به تمامی معنا و مفهوم عملیات ورزشی مدرن را منعکس سازد. کلمه ی Sport معانی شوخی، ملعبه، اسباب بازی، تفریح کردن، شوخی کردن و نمایش دادن را با خود داشت و Sporting به کسی اطلاق می شد که تفریح دوست و بازی دوست باشد و لفظ «بازی» چنان که امروز نیز به عنوان پیشوند فنون ورزش مدرن خود را می نمایاند درست ترین مفهوم و معنا و به عبارتی فرهنگ این مجموعه از عملیات ورزشی را داشت. او خوب می دانست که Sport تجلی نوعی فرهنگ است که بسط آن می تواند پایه های اخلاقی و فرهنگی دوران جدید را برای جهانیان مستحکم سازد.
بازیهای المپیک از ابتدای پیدایش تاکنون ظاهرا یک امر غیر سیاسی است ولی در واقع میدانی برای رقابت بر سر قدرت است. پتانسیل قدرتی که در ورزش وجود دارد، سبب می‌شود که گروه‌های مختلف مانند احزاب سیاسی و سندیکاها، مذاهب و مراکز سرمایه‌داری جهانی بر سر قدرت طلبی وارد عرصه ورزش شوند. اینک بازیهای المپیک یا جام جهانی فوتبال متعلق به نسلی متفاوت با نسل پیردو کوبرتن، است و بگونه دیگری به ورزش و عواید معنوی و مادی آن نگریسته می شود. به همین خاطر است اومانیسمی که بر ارگانیسم بازیهای المپیک وجود دارد در باطن رنگ باخته است و شرایط سیاسی و اجتماعی به سمتی بیش رفته و می رود که قبل از آغاز هر دوره ای، دریافت میزبانی بازیها از کانالهای سیاسی و لابی های دولتی و بلوک بندیهای قدرتهای سیاسی و اقتصادی عبور می کند. تفاوت بارز دیگر نسل المپیک مدرن در بطن استفاده از نیروی میلیتاریستی نهفته است. از آنجائی که توده های میلیونی در کشورهائی که نابرابری و فاصله طبقاتی شدیدی وجود دارد در تعارض با قبول میزبانی کشورشان قرار می گیرند صف آرائی نظامی برای آن چه که سرکوب توده ها و معترضین نام دارد شدت پیدا می کند و اگر بطور مثال در المپیک لندن در دو جبهه حفاظت و سرکوب ۴۰ هزار نیروی نظامی بکار گرفته شد، اینک در برزیل و المپیک ریو این تعداد به ٨۵ هزار نفر نیروی پلیس و ارتش انجامیده. موضوعی که تفاوت نسلها و اهداف آن را بخوبی آشکار می کند.
شکی نیست در باور اخلاقی، همیشه ورزش عامل صلح و دوستی است و در جائی که در منازعات سیاسی و جنگها خیلی دیر تفاهمی بدست می آید در ورزش خیلی زود این تفاهم حاصل می شود و یا در تمام مواردی که مشکل سیاسی مانع از ایجاد حسن تفاهم میشود برگزاری یک مسابقه ورزشی خیلی سریع این حسن تفاهم را ایجاد می کند.

با این وصف امروز جمعه پنچم آگوست ۲۰۱۶ در ساعات پایانی شب، سی و یکمین دوره بازیهای المپیک مدرن در شرایطی در شهر ریو برزیل آغاز خواهد شد که نوع میزبانی و مسایل سیاسی داخلی و بین المللی بر آن بازیها را تحت شعاع خود قرار داده است و دیلما روسف رییس جمهور معلق شده برزیل که دو هزینه سنگین و بدون بازده را در میزبانی جام جهانی فوتبال و المپیک ریو بر دوش مردم فقیر برزیل گذاشت از صحنه سیاسی این کشور دور شده و تب و تاب المپیک در نزد شهروندان برزیلی چون دوره های قبل از این نیست و افزون و مهمتر بر اینها دوپینگ و بداخلاقی و پذیرش تیم ورزشکاران بی سرزمین، پیام تازه ای را برای نگرش در بازیهای المپیک بگوش رسانده است.

0 comments:

Post a Comment