ابراهیم ورسجی
31-3-1394
هفته نامه ی تحلیلی- فرهنگی- اجتماعی- سیاسی- حقوقی اومانیسم / انسان گرائی درکابل آغازبکارکرد.این هفته نامه که شاید با این نام درافغانستان منحصربه فرد باشد، دنبال این هدف والا- انسانی می گردد که تاحد توان هم فرهنگ خشونت- نفرت انگیزی های قومی- سمتی- مذهبی- گروهی- زن آزاری، وتروریسم رایج را بکوبد هم درتقویت وگسترش فرهنگ صلح ،محبت،انسان گرائی،برادری،برابری حقوقی- اجتماعی- سیاسی- فرهنگی- اقتصادی مردم افغانستان نقش سازنده ی بازی نماید.واقعیت این است که،درافغانستان،درباره ی بسیاری ارزش های دینی وعرفی مانند:نظام های شاهی مشروطه،جمهوریت،جمهوری دموکراتیک،دولت اسلامی،امارت اسلامی،جمهوری اسلامی کنونی،دموکراسی،حقوق بشر،حکومت قانون،حقوق شهروندی،برابری زنان ومردان،جامعه ی مدنی،آزادی بیان ورسانه ها بسیارسخن ها،کارها ،گردهمای ها وبحث ها راه اندازی شد که بیشترشعاری و کمترتوجه به جامه ی عمل پوشاندن آن ها صورت گرفت.روشن است.اگرچه بحث ها وکارها درزمینه براه انداخته شدند، اما سه مسئله باعث شد که درجامعه ی سنتی مامفاهیم یاد شده پایه نگیرند یاکم ارزش شوند:نخست،بحث ها وگفت وگوهای یادشده بریده ازشرایط فرهنگی- اجتماعی- مذهبی افغانستان صورت گرفتند.دوم،بحث کننده ها آگاهی وشناخت ژرف درباره ی ساختارسنتی- فرهنگی- مذهبی افغانستان،ایدئولوژی های سیاسی- دینی خود وپیوند آن ها با محیط های ملی وجهانی نداشتند.سوم،کمک دوام دارپاکستان به تروریسم وحمایت عربستان ازسلفی گری نفتی- خشکه مقدس بنام مبارزه باحوزه ی فرهنگی- مذهبی ایران ودراصل علیه زبان وفرهنگ دری؛ باعث شد که تندروی بی منطق - مذهبی نما تقویت وبه هرپدیده ی نوی برچسپ کفری زده ممانعت درسرراه حرکت افغانستان به سوی جهان نوایجاد شود. ودستاورد چنان بازیی نادرست بامفاهیم نوودینی، حکومت ناکام، تروریسم طالبانی- داعشی می باشد که دین ودنیای مردم افغانستان را زیانمند وعده ی استفاده جویان را به قیمت فقرمطلق مردم سرمایدارکرده است.
ازاین رو،هفته نامه ی اومانیسم / انسان محوری، درشرایط جدید ملی می کوشد پرسش ها وسوال های را مطرح وبه بحث وابرازنظردرباره ی آن ها بپردازد که توسط نیمه آگاهان نا درست پیش کش شده وتوسط غرض ورزان به بیراهه برده شده اند.دراین پیوند، تاریخ ناشاد دور ونزدیک افغانستان بویژه دومی اش نشان می دهد که مفاهیم انسانی- نوگرایانه دربسیاری موارد هم بخاطر طرح نا درست هم با دست کاریی غرض ورزان وفرصت طلبانِ قدرت خواه بسیارزیان دیده است.زمانی که، دستِ بالای نظریه ی توطئه درفرهنگ سیاسی- بیمارافغانستان را با طرح ناقص مفاهیم نو ودسیسه گری غرض ورزانِ زروزورپرست یک جانمائیم،به همین جا می رسیم که اکنون رسیده ایم.بطورنمونه،ازدوره ی امان الله خان تاکنون،هم نوگرایی هم اقتصاد برنامه ی به سبک شوروی هم شاهی مشروطه هم جمهوریت هم جمهوری دموکراتیک خلق هم دولت اسلامی جهادی هاهم امارت اسلامی طالبان هم جمهوری اسلامی زیرسایه ی ناتو هم دولت وحدت ملی کنونی مواجه با تروریسم افسارگسیخته ی حمایت گیرنده ازاسلام نظامی - ملایی پاکستان را داشتیم وداریم که درهمه زیان های مادی- فرهنگی- جانی مردم افغانستان برجسته وفایده شان هیچ یاناچیزمی باشد!
بادرنظرداشت آنچه که گفته شد،هفته نامه ی اومانیسم / انسان گرائی باتوجه به ماهیت وجوهرانسان وانسانیت تاحد توان می کوشد هم به طرح پرسش های گونه گون هم به پیش کش کردن پاسخ های آن ها بپردازد.پرسش ها وپاسخ های که هم مشوق مردم بویژه آگاهان درپذیرش خوبی های جهان نوهم نقد ازخود هم کمک به نسل نونماید تا نه چیزی رابی دلیل ومنطق تایید یارد کنند ونه پیش ازپیداکردن بدیل مناسب علیه ساختارِ دولتِ موجود هرچند بیمارخود بشورند.شورش یاشورش های که تاکنون کمک به درستی این ضرب المثل عامیانه ی فارسی:" خدابیامرزد کفن کش سابقه را"کرده است! ازاین رو،درتاریخ سیاسی افغانستان، نه زنده ی خوب داریم ونه مرده ی خراب! بهرحال،شایان یاد آوری می باشد که، ما با مشوره با شماری ازآگاهان وفرهنگیان هم وطن دردرون وبیرون افغانستان به پخش ونشر هفته نامه ی اومانیسم / انسان محوری دست زده ایم.اما، پس ازپخش آن،هم درنظریه پردازی هم دربهبود کیفیت کاری هم نقد وپیشنهاد درجهت بهبود سویه ی کاریی هفته ی نامه ی اومانیسم / انسان محوری خواستارهمکاری همه جانبه ی فرهنگیان وعلاقمندان به این موضوع حیاتی درکشورجفاکشیده ی خود خواهیم شد.ازسوی دیگر،این هفته نامه را به این خاطر اومانیسم / انسان محوری نامیدیم که درافغانستان دیروز وامروز،بیشترازهرمسئله یاپدیده ی دیگری، انسان وانسانیت زیانمند شده است.مثلن،نابکاری حکومت آقای کرزی،بی ثمرشدن کمیسیون حقوق بشر،دموکراسی ،حکومت قانون،تلف شدن 104 میلیارد دالرکمک های امریکابرای بازسازی اقتصاد فروپاشیده ی افغانستان که 7میلیارد آن تنها درجهت مبارزه علیه مواد مخدر هزینه شده است.باوجود مصرف این سرمایه ی بزرگ وکمک های مقدارنامشخص دیگرکشورها درعرصه های بازسازی اقتصادی ونابود کردن مواد مخدر،افغانستان ناکاره ترین کشوردرتولید مواد خوراکی- پوشاکی- صنعتی ودرجه اول کشور تولید کننده ی مواد مخدردرجهان شده است.موضوعی که بدون شک ریشه درکمبود انسان گرائی / اومانیسم دربرخی یااکثرسیاست کاران- مدیران درشت وریز وفقرمادی- فرهنگی مردم افغانستان دارد.ازاین رو،به صراحت می توان گفت که پرسمان های یاد شده جمع تروریسم وتندروی خشکه مقدس مذهبی، بی ارزش شدن حیات انسان بطورعام ورخ داد دلخراش برهنه، قتل،زیرموترکردن وآتش زدن پیکر بی جان فرخنده رابطورخاص به ارمغان آوردند.درواقع،این ها ونمونه های دیگریکه جای یاد آوری شان نیست،نشان می دهند که، افغانستان درعرصه ی انسان محوری وانسانیت ، برد باری واحترام به فرزندان خود کم آمده است؛ ودستاورد کم آمدن آن هم این است که، حکومت این کشور حتا در حضورنیروی جنگی ناتو وکمک های فراوان مالی- سیاسی دوستان بیرونی خود نتوانست حاکمیت سرزمینی خویش را تثبیت وتروریسم رامهار نماید.
بهرصورت،اکنون که ، با وجود کمک های بزرگ دوستان خود بویژه امریکا،حکومت افغانستان نتوانسته است خود را درسمت ثبات،صلح،انسان دوستی وهم گرائی اداره وتثبیت نماید؛ وتروریستان وحامی دوگانه بازشان هم کمربسته اند تاعلیه انسان وانسانیت ازتروروکارهای خود کشانه ای- دیگرکشانه کاربگیرند.برای دفع چنان تهاجم انسان ستیزانه،مسئولیت دینی- تاریخی- فرهنگی- انسانی آگاهان وفرهنگیان افغانستان می باشد که بدفاع ازانسانیت،عزت وکرامت انسانی وحقوق شهروندی مردم خود به خصوص زنان،کودکان وناداران برخاسته نگذارند که حکومت کنونی ادامه دهنده ی سیاست حکومتِ نابکارقبلی یا درفساد گسترده ی باقی مانده از آن و تروریسم وتندروی های قومی- مذهبی- قبیلگی- سمتی غرق شود.همچنان،نباید موقع داده شود که برخی یا اکثراعضای شورای نام نهاد صلح وشورای مولوی های باقی مانده ازدوره ی حکومت قبلی، بهوده هم سرمایه ی مردم را مصرف هم برای تروریسم وتروریستان ودیگرتباه کارانِ تفنگ داروبی تفنگ دهن کژی نمایند.شوراهای صلح ومولوی هاکه خیر،باید چنان دهن کژی های را می کردند که امیدوارهستم متوجه کارهای بی نتیجه ی خود شوند،اما ازحزب های سیاسی بی شمار ،انجمن های 420 گانه ی فعال بنام جامعه ی مدنی،زنان مبارزوفعال،اتحادیه های دانشجوئی ودیگرنهادهای کارآمد- ناکارآمد توقع برده می شود که نقش وکارکرد خود رابهبود بخشیده درک کنند که مسئولیت آن ها ازنظرانسانی- فرهنگی- اجتماعی- سیاسی- حقوقی- تاریخی این است که درجهت مطلق زدائی ازقدرت وانسان گراکردن آن مبارزه نمایند.روشن است.زمانیکه سیاست وقدرت مطلق زدائی- انسان گراساخته شد،سیاست کاران بالاترازقانون وبیمارقدرت بزیرکشیده می شوند وجایشان به سیاست کاران قانون گرا - اومانیست - انسان گرا سپرده می شود؛ ودرعرف سیاست رایج درجهان کنونی هم، روشن است که قانون را مردم توسط نمایندگانِ منتخب - آگاه ودرست کارخود می سازند.به سخن دیگر،انسان های آگاه ،جامعه ی آگاه وپویا / پرسش گر کسانی را انتخاب می کنند که ازنگاه انسانی خوب وهوشمند باشند ودرپارلمان برای انسان وانسانیت کار کنند نه به منافع شخصی وگروهی.به گونه که، اکنون، درافغانستان رایج می باشد واکثر وکیلان،مدیران وسیاست کاران بجای کاربرای انسان ها،تقویت انسانیت وپاسداری ازمنافع مردم، به نفع خود کارکرده ومی کنند.
0 comments:
Post a Comment