توطئه، یک وسوسه فکری در دنیای عرب
Akram BELKAID
نظریه های توطئه در دنیای عرب بسیار نیرومند است. این نظریه ها به مردم و حاکمان امکان می دهد که از مسئولیت خود دربرخی از رویدادها شانه خالی کرده و به طور سیستماتیک غرب و اسرائیل را سرزنش کنند.
نويسنده
Akram BELKAID
فرستاده ويژه، اکرم بلکيد
آخرين مقالات اين نويسنده:
استیصال واشنگتن از رودروئی ریاض وتهران
همسایگان لیبی مردد میان مذاکره و مداخله
تونس و مصر پس از انقلاب، در جستجوي الگوئي براي توسعه وپيشرفت، آيا اين الگو خصوصي سازيست؟
آيا به راستي بايد پول واحد اروپا را از نابودي رهانيد
برگردان:
Shahbaz NAKHAEI شهباز نخعي
اکتبر ۲۰۱۲. روزنامه خصوصی مصری «المصری الیوم» مقاله ای منتشرکرد که درآن نوشته شده بود خانم تزیپی لیونی، وزیرامورخارجه پیشین اسرائیل، در روزنامه «تایمز» بریتانیا اذعان کرده درزمانی که مأمور «موساد» بوده، با بسیاری از شخصیت های عرب آمیزش جنسی داشته است. داد وستدی جنسی برای «کشاندن پای آنها به جنجال های جنسی جهت باج ستانی و کسب اطلاعات مخفی و امتیازات سیاسی به نفع اسرائیل (۱)».
با بازپخش فوری مطلب توسط شبکه های اجتماعی و رسانه های مختلف، به ویژه تلویزیونی، این خبر در دنیای عرب آتشی به پا کرد. از رباط تا مسقط و قاهره، بسیاری از تحریریه های نشریات آن را سندی تازه برای اثبات توطئه گری مداوم حکومت یهود علیه همسایگانش تلقی کردند. اما، «المصری الیوم» خیلی سریع عقب گرد کرد و از خوانندگانش عذرخواهی نمود: خانم لیونی هرگز چنین اظهاراتی نه در نشریه «تایمز» و نه هیچ رسانه دیگر نکرده است. یکی از روزنامه نگاران پیشین این روزنامه می گوید: «اما دیگر دیر بود. خبر به سرعت برق منتشرشد. تکذیب های ما سودی نداشت. هنوز هم امروز، افراد زیادی براین باورند که تزیپی لیونی با رهبران عرب ، به ویژه فلسطینی، رابطه جنسی داشته تا از آنها اطلاعات محرمانه کسب کند یا امتیازات دیپلوماتیک به نفع اسرائیل به دست آورد». یک بررسی سریع این موضوع را تائید می کند: تارنماهای اینترنتی، همایش ها و حتی روزنامه ها بدون آن که به تکذیب «المصری الیوم» اشاره کنند، این نسبت نادرست را بازتاب می دهند.
این درحالی است که از نوامبر ۲۰۱۲، روزنامه نگار و شاعر دروزی اسرائیل، سلمان ماسالها، در متنی که به زبان عربی نوشته شده بود، به سرزنش قلم هایی پرداخت که بدون اندیشیدن به اعتبار خود در دام این مطلب نادرست افتاده بودند (۲). فراخوان او به عقل سلیم تاثیرچندانی نداشت زیرا ایده توطئه در دنیای عرب حضوری همه جانبه دارد. بی گمان، غالبا پیش می آید که واژه «معمره» - که به مفهوم توطئه یا دسیسه چینی است – خیال پردازانه به نظرمی آید و در ردیف خبرهای غیرعادی طبقه بندی می شود. یکی ازاین موارد درسال ۲۰۱۰ بود که آقای محمد عبدالفاضل شوشا، که درآن زمان فرماندار بخش جنوبی شبه جزیره سینا بود، مساله ریختن کوسه های قاتل در دریای سرخ توسط موساد را مطرح کرد. هدف موساد ازاین کار حمله کوسه ها به شناگران درناحیه ساحلی شرم الشیخ جهت لطمه زدن به گردشگری مصر بود (۳).
اما، اتهام توطئه برای توضیح رویدادهای بزرگ نیز کاربرد دارد. حملات ۱۱ سپتامبر در همه محافل اجتماعی به عنوان یک توطئه کثیف که اسرائیل درآن نقش اول را داشته معرفی می شود. قیام های عرب سال ۲۰۱۱، با عواقب آنها درزمینه عدم ثبات و افزایش درگیری های ناشی از تحریکات نامریی قدرت های بزرگ غربی شناخته می شود. با سپری شدن شادی و شعف های نخستین، به ویژه پس از استعفای اجباری حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر، به سرعت تعبیر و تفسیرهای توطئه گرایانه درهمه سطوح جوامع سربرآورد. در الجزایر، مراکش یا شیخ نشین های خلیج [فارس] شنیدن یا حتی خواندن این مطلب چندان نادر نیست که آژانس مرکزی اطلاعات امریکا «سیا»، سرویس های مخفی فرانسه و موساد مردم عرب را به شورش واداشتند تا بذر هرج و مرج در منطقه بپاشند و موجب افزایش نفوذ اسرائیل شوند (۴).
این مطالب توجه برانگیز و خواندنی وضعیت سوریه را نیز دربرمی گیرد. بشار اسد و رژیم او، به رغم خشونتی که علیه مردم خود به کار می برند، به عنوان قربانیان یک توطئه دقیقا طراحی شده در واشنگتن، جهت تضعیف رقبای منطقه ای حکومت یهود (۵) معرفی می شوند. حتی مصر رئیس جمهوری عبدالفتاح السیسی هم ازاین گونه تحلیل ها درامان نمی ماند. با آن که گرایش مقامات به این است که ازاین موضوع پرهیز کنند، بازپخش آنها درشمار زیادی از برنامه های تلویزیونی فاقد این تاکید نیست که تظاهرات بزرگ سال ۲۰۱۱ علیه حسنی مبارک، ناشی از یک توطئه طراحی شده توسط ایالات متحده و اسرائیل – برخی دیگر قطر را نیز به فهرست توطئه گران اضافه می کنند – بوده تا اخوان المسلمین را به قدرت رسانده و به عظمت مصر آسیب وارد کنند. یک دیپلومات اردنی شاغل در ژنو می گوید: «نظریه توطئه در دنیای عرب ناشی از بی خردی است. قدرت این نظریه چنان است که می تواند هر موضوع و خلاف آن را جا بیندازد بدون آن که بتوان آن را زیر سئوال برد زیرا معقول ترین استدلال ها با پشت دست پس زده می شود. [ذهن توطئه گرا] در دنیایی از تخیلات غرق است که ابتدایی ترین اصول منطق در آن جایی ندارد».
رهبران سیاسی عرب که مایل به پنهان کردن عدم حضور خود و بی اعتبار ساختن دشمنانشان هستند، مسئولیت بزرگی درپخش و اشاعه نظریه توطئه دارند. درمراکش، همسایه الجزایری به خاطر موقعیتش در درگیری صحرای مغرب متهم به انواع بدکاری ها می شود. به عنوان نمونه، درپایان سال های دهه ۱۹۹۰، روزنامه های نزدیک به قدرت حاکم سرویس های امنیتی الجزایر را مظنون به واردآوردن فشار به شرکت های بزرگ غربی برای خودداری از یافتن نفت درزیرزمین های مراکش کردند و آن را توضیحی برای آن که چرا مراکش ازبهره برداری از نفت برخوردار نیست دانستند.
در الجزایر، هرنوع توطئه ای به طور سیستماتیک به فرانسه، قدرت استعماری پیشین که همچنان سرنخ ها را دردست دارد، عمدتا به نفع این یا آن دارودسته در دست دارنده قدرت، نسبت داده می شود. بسیاری از الجزایری ها، ازجمله شمار زیادی از کسانی که چندین دهه پس از استقلال به دنیا آمده اند، فکر می کنند که «دفتر دوم» - اصطلاحی که از دیرباز برای سرویس های مخفی فرانسه به کار برده می شود (۱۹۴۰ – ۱۸۷۱) – درمورد سرنوشت کشور آنها تصمیم می گیرد. این ایده که پاریس کنترل رهبران الجزایری را دردست دارد، در همه سپهر سیاسی کشور دیده می شود. اسلام گرایان همانند ملی گرایان جبهه آزادی بخش ملی (FLN) از افشاگری درمورد «حزب فرانسه» بازنمی ایستند.
درورای ویژگی های ملی، توفیق نظریه های توطئه ناشی از نقش اساسی سرویس های مخفی درجهان عرب است. تحلیلگر مرکز مطالعات راهبردی الاهرام در قاهره توضیح می دهد که: «مخابرات [ماموران مخفی] ازطریق پخش مداوم شایعات بر افکار عمومی اثرمی گذارند. این شایعات موجب جا افتادن نوعی خاص از جهان بینی می شود و دیدگاه کسانی که هوادار وجود توطئه هستند را تقویت می کند. این جنبه ای ثابت از ذهنیت عرب است. درحال حاضر، کافی است در کافه ها و خیابان ها گفته شود که جوانان هوادار دموکراسی از غرب پول می گیرند تا این ایده باورپذیر شود که مطالبات آنها در چهارچوب توطئه ای علیه حاکمیت مصر است».
به اعتراف یک کارشناس اطلاعاتی، شایعات همواره «عملکرد»ی سازماندهی شده برای امنیت نظامی بوده تا باورمندی مردم را محک بزند و ایده وجود تهدیدهای ضد الجزایری را تقویت کند. ناصر جابی، جامعه شناس الجزایری اعتراف می کند که: «هرچه زمان بیشتر می گذرد، تاثر من از تکرار نظریه های توطئه و موفقیتی که در کشور ما دارد بیشتر می شود». او گرایش برخی از هم میهنان خود به این نظریه ها را غیرقابل بخشش می داند: «سوء قصدی رخ می دهد، سعی می شود با دلیل های متفاوت توضیح داده شود و توجیه هایی برای این یا آن اعمال خشونت عنوان می شود». به نظر این فرد دانشگاهی که از تلون و تغییرعقیده مردم نسبت به دیکتاتورهای ساقط شده عرب، که ناگهان به نیکوکارانی مورد حسرت بدل شده اند نیز متاثر است. توضیح او از این سرفرودآوردن دربرابر توطئه گر این است که: «ترک یا فقدان آگاهی شهروندی، به خاطر خودداری از برگزاری بحث های متضاد و نفی مسئولیت خویش است. همواره دیگری است که مقصر است».
در دنیای عربی که نمی تواند خود را به عنوان یک بازیگر درجه اول در صحنه بین المللی جابیندازد، نظریه توطئه این امکلن را می دهد که خطا به گردن دیگران، به ویژه غربی ها انداخته شود و ازهرگونه انتقاد از خود که رژیم های منطقه از آن گریزانند اجتناب گردد. درمورد سربرآوردن «سازمان خلافت اسلامی» تنوع توضیحات نشانگر این موضوع است. یک آموزگار جوان عراقی، آقای عامر مراد می گوید: «گفتن این که داعش توسط امپریالیست ها ایجاد شده بسیار آسان تر از اندیشیدن به عیب های خودمان است».
همچنین، اصل نفوذپذیری دنیای عرب درمورد نظریه های توطئه را می توان در صدر اسلام جستجو کرد. چنان که محمد عوریا، مدرس دانشگاه شربروک (کانادا) تاکید می کند، دنیای اسلام غرق دراین ایده است که «یهودیان [مدینه] علیه محمد توطئه کردند» و کوشیدند جلوی جهش اسلام را بگیرند (۶). روابط دشوار و گاه خشونت آمیز نخستین مومنان و قبایل یهودی عربستان، به دور از آن که رویدادی فرعی درنظرگرفته شود، به نوعی کلی گرایی تبدیل شده که قرن ها همزیستی که غالبا صلح آمیزتر از غرب بوده را به فراموشی می سپارد. به نظر عوریا، این خیره سری تاریخی تبدیل به گرایشی شده که هر رویداد بزرگ را به صورت دسیسه چینی مداوم علیه اسلام می بیند.
این فرد دانشگاهی یادآوری می کند که همواره روحانیون مسلمان برروی نقش ایفاشده درسال ۶۵۶ میلادی توسط عبدالله ابن سبع، یک یهودی گرویده به اسلام، در توطئه ای علیه عثمان، سومین خلیفه به قدرت رسیده پس از پیامبر، تاکید کرده اند. این دسیسه چینی موجب «فتنه» بزرگ یا «اختلاف بزرگ»ی شد که عواقب سیاسی و مذهبی آن هنوز بر جهان اسلام مشهود است. به این خاطراست که در عربستان سعودی، مانند کشورهای دیگر دارای اکثریت سنی، دایما با تندی از زبان واعظان شنیده می شود که تولد تشیع، دومین شاخه اسلام، ناشی از نزاع های جانشینی پیامبر بوده و یک «توطئه یهودی» است. این امر موجب ترغیب این باور می شود که هر اقدامی با هدف کاستن از اثرگذاری نظریه های توطئه در دنیای عرب مستلزم بازخوانی ساده و معقول تر تاریخ دنیای اسلام است.
۱- این مطلب در ۲ نوامبر ۲۰۱۲ منتشرشد و قردای آنروز از روی سایت روزنامه برداشته شد.
۲-
Salman Masalha, « Pourquoi les Arabes préfèrent-ils le mensonge à la vérité ? » (en arabe), Elaph.com, 26 novembre 2012.
۳- Yolande Knell, « Shark attacks not linked to Mossad says Israel », BBC News, Londres, 7 décembre 2010.
۴- پرونده ای سری که ثابت می کند که بهار عرب توسط امریکا سازماندهی شد. Algeriepatriotique.com, 13 juin 2014.
۵-
« En Syrie, c’est une guerre impérialo-sioniste qui vise l’islam et la chrétienté », Tunisie - secret.com, 22 juin 2013.
۶- Mohamed Ourya, « Le complot dans l’imaginaire arabo-musulman », mémoire de maîtrise en science politique, Université du Québec à Montréal (UQAM), février 2008.
—