ابراهیم ورسجی
20-11-1392
افغانستان درشرایطی به سویی سومین انتخاباتِ ریاست جمهوری خود گام برمی دارد که بادشواری های کمرشکن زیرروبرومی باشد:نخست،سیاست افغانی امریکا ودوستانِ غربی اش که پایه گذارحکومت کرزی می باشند، شکست خورده است.دوم، عامل های زیرشکست یاد شده راسبب شده اند:نخست،بدترین حکومت داریی کرزی که دراین گونه حکومت داری با داربرابربا نوکرمسئول می باشد؛به این خاطرکه،کرزی ودسته ای نابکارش برای غارت وبحرانزائی ساخته شده اند تاحکومت داری درجامعه ی جنگ ،طالب و تروریسم زده ی افغانستان .دوم،صادراتِ تروریستی ای پاکستان به افغانستان بابهره برداری ازافغان ها وپاکستانی های پشتوزبانِ- آشوبگرِارزان قمیت.سوم،بدترین حکومت داریی کرزی به حیث عامل درونی وناکامی ای امریکا درمهاربرنامه ی تروریست پروریی پاکستان به حیث عامل برونی؛باعث شدند که نظامی های پاکستانی درافغانستان نقشی را بازی نمایند که دستاوردِ آن درگام نخست،ناکامی غرب درکشورما؛ودرگام دوم،گسترش تروریسم دردرون پاکستان می باشد.درواقع،دامن زدن به تروریسم درپاکستان توسط نظامی های آن کشور،سرپوش گذاری برصادراتِ تروریستی شان درافغانستان می باشد.چهارم وازهمه مهم تراینکه، بدترین حکومت داریی کرزی چنان زمینه سازی کرد که احزاب سیاسی مدرن درافغانستان برآمد کرده نتوانند؛ وعلت مخالفت یا ترس کرزی از برآمدن احزاب سیاسی این است که ازنگاه اوممکن است رقیب وطن خواه دربرابرحکومت فاسد ووابسته ی کنونی به میدان سیاست بیاید.پنجم،برآمد نکردن احزاب سیاسی ای نوگرابه حیث پرورش دهندگان سیاسی مردم وخاستگاه رهبران سیاسی ؛سبب شد که همان چهره های مافیای- فاسدِ کارگزاردربدترین حکومت داریی کرزی وارد عرصه ی مبارزه ی انتخاباتی- ریاست جمهوری شده نتوانند کمک مردم رابه فرایند کمرنگِ دموکراتیکِ جاری درکشورجلب نمایند.ششم،بی سرنوشت ماندنِ آوارگانِ افغانی درایران وپاکستان، زمینه ی خوبی برای هردوکشور بویژه دومی فراهم نمود تا ازمیان آن هاسربازگیری کرده به شمارطالبان وتروریستان درافغانستان بیفزایند.هفتم،شکست حکومت فاسد ودرمانده ی کرزی درپخش شناسنامه/ تذکره درمیان مردم سبب شده است که به کارت های انتخاباتی روی آورده شود که چاپ آن هاآسان و بزرگترین عامل جعل کاری درانتخابات ومسخره کردن دموکراسی وبازی با حق انتخاب مردم می باشد.هشتم،کمیسیون حکومتی ای انتخابات آن هم حکومتی که خودش ازشکم یک انتخاباتِ تقلبی برخاسته است وتروریسم روبه گسترشِ طالبان وبرادرخوانده شدنِ آن هاتوسط کرزی.نهم،غارت کمک های بشردوستانه ی جامعه ی جهانی ومنابع درونی توسط بزرگانِ نابزرگِ حکومت کرزی،باعث برآمدن یک طبقه ی کوچکِ مفت خوارِبی فرهنگ وفقرگسترده درمیان مردم شده است؛پرسمانی که دونتیجه ی زیرراببارآورده است:نخست،بی اعتبارشدن حکومت وحکومت گران درمیان مردم.دوم،زمینه سازی برای سربازگیریی پاکستان برای طالبان.دهم،بدترین حکومت داریی کرزی، افغانستان رابه جولانگاه یاتخته ی خیزکشورهای منطقه ی وفرامنطقه ی مبدل کرده است که زیان بارترین نمادِ آن رقابتِ کشنده ی پاکستان وهند درکشورِما می باشد که حتاامریکا درمهارِآن درمانده است.یازدهم، امریکا وآگاهان وطن ماباید توجه نمایند که اگرازشکم انتخاباتِ ریاست جمهوری سال آینده یک حکومتِ قابل پذیرشِ مردم افغانستان بیرون نشود،هم سرمایه گذاری های کمرنگی که تاکنون شده است ازدست می رود وهم وضع سیاسی ای خطرناک وغیرقابل پیش بینی ای بوجود می آید که نه به نفع مردم کشورما است ونه هم به نفع منطقه وجامعه ی جهانی.
شایان توجه است که، وقتی ازاین همه دشواری هادرسرِراه انتخاباتِ ریاست جمهوری افغانستان سخن میگویم،ازاین پرسمان نیزآگاه هستم که بازتاب همه ی آن ها به نوشتن یک کتاب قطورنیازدارد،نه نوشته ی کنونی.ازاین رو،هدفم این نیست که همه ی آن ها دراین نوشته بازتاب داده شود.درواقع،هدف ازیاد آوری ازدشواری ها، تاکید براین پرسمان است که کشورما رابدترین حکومت داریی کرزی با مصیبت های بی شماری روبروساخته است.به سخن دیگر،ازافغانستان، مشکلستان درست کرده است.بهرصورت،دراین نوشته ،مهم ترین دشواری هاازمیان دشواری های ردیف بندی شده ی بالا، بازتاب داده می شود.واقعیت این است که درمیان دشواری های کنارهم گذاشته شده،شکست سیاست افغانی امریکا،دست اندازیی حکومتِ کرزی که ازشکم یک انتخاباتِ جعلی برون شده است درروند و نتیجه ی انتخابات ازطریق کمیسیون انتخاباتِ دست ساخت خودش،حضورچهره های مصرف شده درحکومت کرزی به حیث کاندیدهای ریاست جمهوری؛وناتوانی بسیاریی آن هادررفتن به شهرهایاروستاهای زاد گاه شان، وبی رغبتی ای مردم نسبت به آن ها حتا دموکراسی وانتخابات،خراب کاری طالبان وکرزی درفرایند انتخابات به نفع پاکستان؛ وازهمه بارزتر،بی برنامگی ای کاندیدهای ریاست جمهوری درجهت مبارزه باتروریسم وبرون کردن کشورازبحران جانکاه کنونی؛پرسمان های می باشند که دراین نوشته به ان پرداخته می شود.وقتیکه ازبی برنامگی وناتوانی ای بسیاری کاندیدهای انتخابات ریاست جمهوری دررفتن به جاهائی پیدایششان سخن می گویم،هدفم این است که نشان دهم که سیاست افغانستان چقدرمسخره شده است که کسانی می خواهند رئیس جمهورشوند که عرضه وتوان رفتن به روستاها یاشهرهای جای پیدایش خود راندارند! روشن است که عدم احترام سیاست کاران به خواست واراده ی مردم دربیشترازدوسده ی گذشته وادامه ی دورباطلِ نوکریی زمام داران به قدرت های بیرونی ازهند بریتانیاگرفته تااتحادشوری وپاکستان- ایران وامریکا، وضعیتِ ناگواری رادرافغانستان ببارآورده است که دردهه ی دوم سده ی بیست ویکم هم سیاست کاران افغانی توان رفتن بجای پیدایش خود رانداشته باشند! مگراینکه نظامی های ناتوکمک شان نمایند، ویاازآی اِس آی/شبکه ی امنیتی پاکستان، روادید سفربه جاهای پیدایش خود رابدست بیاورند! درغیرِآن،طالبان، یا دوستان قبلی شان به حساب شان خواهند رسید!
باتوجه به گفته های یاد شده،سخن را ازشکست سیاست افغانی امریکا واثرآن برروندِ انتخابات ریاست جمهوری افغانستان به حیث یک دشواریی عمده آغازمی نمایم.واقعیت این است که امریکاباید درسیاست افغانی- شکست خورده ی خود بازنگری نماید، البته به سه دلیل:نخست،کسانی راپس ازرخداد یازدهم سیپتامبر2001، برشانه ی مردم افغانستان سوارکرد که دارای دوویژگی ای آشکاربودند ومی باشند:اول،جاسوسان چند جانبه وناتوان وبسیاری شان پیشینه ای جنائی داشتند که بجای ریاست ووزارت باید دادگاهی وبه زندان سپرده می شدند.دوم،درنبرد باتروریسم وریشه کنی عامل های آن درافغانستان ،ایجاد حکومت داریی خوب بیشترازحضورپررنگ نیروهای نظامی ناتو،می توانست کارگرتمام شود.نیازِ مهمی که قربانی بدترین حکومت داریی کرزی شد.دوم،باوجود اینکه امریکا، درهمان آغازفهمیده بود که ازکرزی کاری درحکومت داری ساخته نیست،13سال به حمایت ازبدترین حکومت داریی اوحمایت کرد.سوم،بجای زیرفشارگذاشتن پاکستان به حیث پایگاه تروریسم وصادرات تروریستی به افغانستان،برای آن کمک های مالی ونظامی کرد تاباپول مالیه دهندگان امریکائی،سربازان ومردم عادیی افغانستان وسربازانِ غربی کنشگر دراین کشورابکشد!
اکنون که، امریکا؛بخاطرحمایت ازبدترین حکومت داریی کرزی وسیاست تروریست پروریی پاکستان، کمک کرد تاسیاست افغانی خودش رابی نتیجه نمایند؛ایجاب می کند که در سیاست نادرست گذشته بازنگری کرده درانتخاباتِ ریاست جمهوریی افغانستان به گونه ی عمل نماید که دستکم کشورماازبدترین حکومت داری به سوئی حکومت داریی بدتربرود.ازبدترین وبدتر،نه بدوخوب ،ازاین رونام بردم که کرزی کارهایی کرده است که امکان انتخاب میان خوب بد توسط مردم کشورما را منتفی کرده است.بهرحال،ازاینکه درمقایسه با ژرفنای بحرانِ جاریی افغانستان، انتخاب میان بدترین وبدترسازنده نمی تواند باشد،لازم است که امریکا درهماهنگی باشورای امنیت سازمان ملل متحد، درباره ی یک حکومت انتقالی ای دیگربرای یک دوره ی یک ساله وبرگزاریی انتخاباتِ ریاست جمهوری زیراثرآن فکرنماید.اگرچنان نکند،بااطمنان می توان گفت که حمایت ازیکی ازکاندیدهابه همراه پایگاه نظامی وامضای معاهده ی امنیتی که هرکاندیدی آماده ی امضای آن پس ازانتخاب شدن می باشد،نمی تواند تروریسم رامهاروامنیت رابه افغانستان برگرداند.
ازاین رو،برای اینکه رخ دادهای دهه ی1990میلادی- دهه ی 1370خورشیدی درافغانستان تکرارنشود،امریکاباید هم درسیاست افغانی- پاکستانی ای خود بازنگری کند وهم مانع تخریب کاری کرزی وپاکستانی ها درفرایند انتخابات ریاست جمهوریی پیش رو شود.دراین صورت،ماشاهد دونمونه ازحرکت به سوئی بهبود اوضاع افغانستان خواهیم بود:نخست،درجریان انتخابات،پاکستان ازتشویق طالبان به تروروویرانگری خود داری می کند که درواقع کمکی به روندِ نیمه جان دموکراتیک درافغانستان می باشد.دوم،کرزی ودسته ی غارتگرش ازتقلب درانتخابات مانندِ انتخاباتِ قبلی خود داری می کنند.ازاین رو،حداقل درفرایندانتخاب میان بدترین کاندیدکه گزینه ی کرزی می باشد وگزینه ی بدترکه درنمایش ناسازگارباوی می باشد،گزینه ی بدترپیش گام می شود.وقتیکه گزینه ی بدتربه حیث اخیرین چاره درشرایطِ کنونی برنده ی انتخابات شود،برغربی هابویژه امریکا وافغان هامی باشد که چنان عمل نمایند که ازبدتربه سوی بد وازبد به سوئی خوب درافغانستانِ پس ازکرزی، گام بردارند.
ناگفته نماند که گزینه ی بدترهرگزبه اندازه ی تشکیل یک حکومت انتقالی یکساله ی دیگرتاانتخابات را درست برگزارنماید،سازنده تمام شده نمی تواند.ازفعالیت های کرزی ودسته ی غارتگرش درجهت دستکاریی انتخابات به کمک وزیرداخله ی مورد نظرپاکستانی هامعلوم می شود که به گونه ی جدی کمربه دستکاری در نتیجه ی انتخابات بسته اند.اگردست کرزی بسته نشود، روشن است که درانتخابات تقلب کرده بحرانی تازه ی رابربحران کنونی کشورمی افزاید.ازاینکه، جزپول وکمک وزارت داخله که وزیرش تازه به سفارش پاکستان به این مقام برگزیده شده است،کرزی وسیله ی دیگری برای تقلب کاری ندارد،بهترین راهکاربرای مهارتقلب کاریی او،نگرانی برشیوه ی هزینه ی پول های کمک شده توسط جامعه ی جهانی برای برگزاریی انتخابات ومراقبت بردستگاه فاسدِ پولیس می باشد، تا در پروسه ی انتخابات دست اندازی نکند.درکنارتوجه به هزینه ی غرض ورزانه ی کمک های پولی جامعه ی جهانی ازطریق سازمان ملل به کمیسیون انتخابات که کرزی به بهره برداریی نادرست ازآن درجهت تقلب درنتیجه ی انتخابات کمربسته است،اگرکاندیدهای ناپسند نزدِ کرزی و دسته ی نابکارش ،انجمن هایکم خونی 420گانه ی جامعه ی مدنی واحزاب سیاسی ای106گانه ی ثبت نام شده دروزارت عدلیه، وارد میدان کارزارِحداقل تبلیغات واطلاع رسانی ای درست به مردم شوند،بخوبی می توانند هم مانع جعل کاریی کرزی شوند وهم برای پس ازدوره ی بدترین حکومت داریی کرزی نقش سازنده ی درسیاست وجامعه بازی نمایند.
افزون برمهارشیوه ی نادرست هزینه ی کمک های مالی جامعه ی جهانی به کمیسیون انتخابات وکاندیدهای ریاست جمهوری،سازمان ملل باکسب حمایت شورای امنیت،می تواند نوعی هماهنگی میان خود وکشورهای منطقه ی درست ونادرست درگیردربحران افغانستان، هماهنگی بوجود آورده مانع گسترش تروریسم دستکم درروزهای برگزاریی انتخابات شود.دراین صورت،هم انتخابات بدون درد سرآفرینی تروریست هابرگزارمی شود وهم ازتقلب کاریی کرزی درنتیجه ی انتخابات جلوگیری به عمل آورده می شود.شایان دقت است که درکنارکمک های آنچنانی برونی ها،نقش سازنده ی کاندیدها درارائه ی برنامه های قابل پذیرش برای مردم نیزمی تواند که به آنها انگیزه داده باعث شماربیشترشرکت کننده هادرانتخابات شوند.برخلاف،اگرکاندیدها برنامه های جالب ومردم گرایانه درعرصه های امنیتی،اداری،سیاسی،اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی وخدماتی پیش کش کرده نتوانند،توجه نمایند که باتقلب کاریی کرزی کمک کرده بازی رابه نفع او وپاکستان می بازند.
برای اینکه مردم افغانستان بردشواری های پیشِ روی انتخابات ریاست جمهوری ودیگردشواری هایی یادشده ویاد نشده درکوتاه مدت وبلند مدت دست بالاپیدانمایند،بیشترازکمک های مالی وسیاسی ای غربی هابویژه امریکا،نقش کنشگران سیاسی- فرهنگی – جامعه ی مدنی واحزاب سیاسی بی شمارِابرازموجودیت کرده درافغانستان، سازنده وسرنوشت سازمی باشد؛البته سازنده نه درموقعیتی که اکنون قرردارند،بلکه درموقعیتی که به آن هاکمک می کند که به سوی حزب سیاسی فراگیروجامعه ی مدنی موثرگام بردارند.وقتیکه ازحزاب سیاسی وجامعه ی مدنی کارآمد واهمیت نقش آن ها درسیاست ودموکراتیزه کاریی جامعه سخن می گویم،بیشترتوجه به ژرفنای بحران افغانستان ،خستگی وناامیدیی مردم ازحکومت کرزی وسیاست کاران همکارش وکمک آن هابه جاده سازی برای بازگشت طالبان وبی رغبتی مردم به انتخابات ریاست جمهوری وبازیگرانِ آن دارم.بی رغبتی ،نامیدی وجاده سازی برای بازگشت چانته برداران پاکستان که حکومت داریی مسخره ی کرزی وکمک کننده های بیرونی اش،بدرجه های متفاوت درآن کوتاهی بدوش دارند.
اکنون که، باوجود این همه هزینه های مالی وجانی بی شمارِمردم افغانستان وجامعه ی جهانی،کشورمابخاطربدترین حکومت داریی کرزی، به همین نقطه ی بسیارناامید کننده رسیده است؛لازم است که برای برون رفت ازآن، بدوپرسمانِ زیرتوجه جدی کرده شود:نخست،افغانستان درجایگاهی رسیده است که هم تشکیل حکومت استبدادی دشوارشده است وهم تحقق دموکراسی.به زبان روشن تر،اگرتشکیل حکومت استبدادی ممکن می بود،قانون اساسی کنونی که دست ساخت جورج بوش به پیشنهاد فاشیست های پس مانده ی پشتون ومعامله ی گریی احمقانه ی تفنگ داران جبهه ی متحدِ مخالف طالبان می باشد،چپن قانونی به حکومت استبدادی پوشانیده وآن رااستوارکرده بود.قانونی که صلاحیت های رابه کرزی نابکارداده است که کاربرد آن ها وضع غمبارکنونی می باشد.درچنان شرایطی،اگرپاکستان به کمک کرزیی مصرف شده وبدنام،می خواهد بابهره برداری ازوضع ناهنجارکنونی باردیگرطالب-القاعده-امیرالمومنین بازنماید،توجه داشته باشد که جامعه ی جهانی ومردم افغانستان مانند دهه ی1370که جهادی های فاسد شده وطالبان قرآن ناخوانده ی اکنون تروریست شده به کمک نظامی ها- اطلاعاتی های آن کشور ودیگربازگران منطقه ی دست بهرکاری تباه کارانه ی زدند،ازکنارفاجعه ی دست ساخت دیروزوامروزآن هابی تفاوت نمی گذرد.به سخن دیگر،جامعه ی جهانی درکنارافغانستانِ دموکراتیک فردامی ماند.
ازاین رو،به صراحت می توان گفت که مردم افغانستان وجامعه ی جهانی، حکومت کرزی وطالبانِ برادرخوانده اش وتفنگ بدستان بی منطق وغارتگرِشریک بدترین حکومت داریی او راپشت سرگذاشته اند.به این معناکه،حکومت استبدادی چه درقالب قبیله گرایی فاشیستی که کرزی ودسته ی فاشیستش دنبال آن می گشتند ومی گردند وچه درقالب طالبی- فاشیستی اش که ازفاشیسم به تروریسم افت کرده است، دارند به گذشته تعلق می گیرند که فال نیک است! پس اختیارِسیاسی- حقوقی که پیش روئی مردم افغانستان مانده است، حکومت دموکراتیک می باشد؛ البته، نه دموکراسی مآبی جورج بوش ودلقکش کرزی که میوه ای زهرآلودش کام مردم راتلخ ومعده شان راجراحی طلب نموده است! بنابراین،برای مردم وآگاهان افغانستان است که فرایند کمرنگ دموکراتیک کنونی را باحمایت ازانتخابات ریاست جمهوری وبدین وسیله ،عبورازبد ترین حکومت داریی کرزی به حکومت داریی بدترِجانشینش وازحکومت بدترجانشینش به ترتیب به سوی حکومت داریی بد وازحکومت داریی بد،به سوی حکومت داریی خوب که هم خواست مردم وهم بهترین وسیله ی سرکوب تروریسم وتوسعه ی اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی- سیاسی- کشورمی باشد، چنان ادامه بدهند که برون شدن ازبحران ژرف دست پخت بدترین حکومت داریی کنونی ورسیدن به گونه ی بسیارکند به سوی دموکراسی واقعی راهدف گیری کرده بتوانند.
0 comments:
Post a Comment