Friday, 26 April 2024
طا لبان زن ستیز- حقوق بشرگریز ؛ زا ده ی فقرتاریخی- فرهنگی افغان های دوطرف مرز دیورند ، یا تروریسم کاریی طا لبا نی- تجارتی پا کستان؟
بخش دوم ، طا لبان زا ده ی فقر فرهنگی افغان ها
روزشنبه ، هشتم ماه ثور ، سا ل 1403
ابراهیم ورسجی
دربخش نخست این مقا له ، طا لبان را د ستا ورد فقر تاریخی افغان ها معرفی کردم. دربخش دوم ، طا لبان را زا ده ی فقر فرهنگی افغان ها ثا بت ونما یش می دهم. برای نما یش فقر فرهنگی افغان ها ، نخست به پا کستان ود وم به افغا نستان تمرکزمی کنم. به این خا طرکه ، پا کستان دراصل زا د گاه افغان ها ودا رای جمعیت بیشتری افغان می با شد. پشتون ها / افغان ها هم که درخرا سان افغا نستان نا میده ومرزبندی شده توسط هند بریتا نیا وروسیه تزاری ،هم اقلیت می با شند هم توسط شرکت انگلیسی هند شرقی وهند بریتا نیا برخرا سان تحمیل شد ند! روسیه تزاری وشوروی جا نشین آن هم برای تا جیک یا فارسی زبان ستیزی همکار هند بریتا نیا شد ند. ازاینکه بریتا نیا وروسیه تزاری دوکشوراروپا یی می با شند و فرهنگ و زبان فارسی را رقیب زبان ها وسلطه های زبا نی وفرهنگی ، یا استعمارفرهنگی خود در جنوب ومرکز آسیا می دا نستند ، با تحمیل افغان های استعمارزی وبی فرهنگ برخرا سان و تغییر نام آن به افغا نستان ، هد ف های استعماری- استثماری خود را پیگیری کرد ند. افغان های استعمارزی از احمد ملتا نی مشهوربه ابدا لی تا طا لب غنی وزیرستا نی وطا لب هیبت الله بلوچستا نی ،از 1747 تا کنون ، به نوکریی آن ها ادا مه می دهند. ادا مه ذ لیلا نه که زبان وفرهنگ فارسی را لا غر وکمک به رونق زبان وفرهنگ افغا نی- قبا یلی خود کرده نتوا نستند! ازاینکه زبان وفرهنگ فارسی هم دا رای تاریخ درخشان هم نیرومند می با شد ،فارسی ستیزیی استعمارزی ها وبا داران بریتا نیای وروسی وامریکای وپا کستا نی شان موفق در براندا زی آن نه شد. وتا جیک ها / فارسی زبان ها هم مبارزه ی تاریخ سازفرهنگی- زبا نی برای دفاع ازهویت وتاریخ وفرهنگ درخشان خود کرد ند وادا مه می دهند! فقرزبا نی- فرهنگی افغان ها / پشتون ها هم در برا بر ایستا د گی زبا نی- فرهنگی تا جیک ها درما نده ترشد!
بنا برآن ، فقر فرهنگی افغان ها / پشتون ها را بر رسی ونما یش می دهم. دراین نما یش فقرفرهنگی- زبا نی افغان ها ، نخست ، به سراغ هند د یروز وپا کستان امروز ، یا زا د گاه فرهنگ وزبان افغا نی / پشتونی می روم. من که هم سا ل ها در پا کستان مها جربودم هم زبان های ارد و وپشتو وانگلیسی را می دا نم ؛ قا بل تذ کر می دا نم که در پشا وروکویته وجنوب کرا چی ، تنها د وکتا ب بزبان پشتو د یدم. از جنوب کرا چی ، به این خا طر که یا د کردم که در آن درمحلی بنام سهرا ب گوت ، یک جمعیت افغان / پشتون وجود دارد. و بهتر است یا د آورشوم که درسهرا ب گوت ،کتا بی به عنوان " اسلام " نوشته مولا نا کفا یت الله د یو بندی وترجمه شده به زبان پشتو را یا فتم و با خوا ندن آن ، متوجه شدم که درآن بیشتر واژه های فارسی وارد و وکمترواژه های پشتو وجود دارد. بنا برآن ، در یا فتم که آن را یک فارسی زبان به زبان پشتو ترجمه کرده است! درکویته که فارسی زبان های هزاره وتا جیک وبیشتر بلوچ وشماری کمی افغان دارد ،کتا بی بزبان پشتو نیا فتم. در شهرک " پیشین" درشما ل کو یته / زا د گاه تره کی نا بغه بی سواد افغان که درماه های: دلو وحوت 1357 زند گی می کردم ، کتا بی بزبان پشتو نیا فتم! همچنان ، درآنجا با اشخا صی گفت وگو کردم که هم صنفی تره کی تا صنف سوم بود ند ومسخره می کرد ند که آن بی سوا د درافغا نستان رئیس جمهورونا بغه معرفی شده است! بنا برآن ، به هم صنفی های تره کی ، گفتم که آن نا بغه افغان را ک گ ب / سازمان جا سوسی شوروی درکا بل به قدرت نصب کرده وخلقی نما های جا هلی هم حزبی اش اورا نا بغه نا میده اند. ازآن هم مسخره تراینکه ، زا د گاه ترکی پشین درشما ل کویته بود وبد روغ اورا ازغزنی معرفی کرد ند. معلوم است کسی که درغزنی فارسی زبان تولد شده با شد وبه فارسی سخن گفته نتوا ند ، با ید ما نند تره کی نا بغه افغان شود!
درپشاور، پیشترمرکز ولا یت سرحد واکنون ولا یت خیبر پشتو نخواه هم ، یک کتا ب به عنوان " رشتشیا رشتیا ده / را ستی را ستی می با شد، در 80 برگه ، نوشته خان ولی خان را د یدم. ازاینکه غفارخان پدرولی خان بی سوا د بود ، با ید پسرش نیمه با سوا د با شد و نیمه با سوا د بودن او را درنوشته اش د ید م! جمعه خان صوفی افغان پشتونستا نخواه وسا ل ها مهمان ظا هر ودا ود وتره کی - امین و نجیب هم ،کتا بی به عنوان " فریب نا تمام " بزبان پشتو نوشته است. کتا بیکه دربخش نخست مقا له ازآن یا د آورشدم. صوفی درنوشته ی خود اعترا ف کرده است که پشتون ها توان کتا ب خوا ندن را ندارند ؛ بنا برآن ، فریب نا تمام را بزبان ارد و ترجمه کردم تا خوا ننده دا شته با شد. چا پ سوم نوشته صوفی وپخش شده درکرا چی بزبان ارد و را پیا ده کردم وخوا ندم ؛ کتا بیکه ازپشتونستان خوا هی دروغین افغان های دوطرف مرز د یورند / یا لر وبر پرده برداری کرده است. بنا برآن، پشتونستا نخوا هان دروغین تهمت های زیا دی به او وارد کرد ند! ازحمله تروریستی طا لبان افغانِ پا کستا نی بد خترکوچولوی بنام ملا لی یوسفزی دروا دی سوا ت بخا طرمخا لفت او با بسته شدن مکتب ها بروی دختران ، بسیاری خبرنگا ران وبا سوا دان آگا هی دا رند! جا لب این است که ، ملا لی زخمی را ملکه بریتا نیا به لندن برد ودرمان کرد واکنون اوشهروند بریتا نیا وبرنده جا یزه صلح نوبل می با شد وباری هم در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرا نی وتشت رسوای طا لبان را ازبام تاریخ بزبا له دان جغرافیا اند خت! ازاینکه حقیقت گوی وحقیقت پذ یری درفرهنگ قبا یلی افغان ها د شوارمی با شد ، حق می دهم به پشتونستان خواهان بی فرهنگ - معا مله گر- خود فروش- وطن فروش که به ملا لی حمله تروریستی وصوفی حقیقت نویس وحقیقت گو را د شنام بدهند! ازاینکه ملا لی به قبیله یوسفزی تعلق دارد ، قبیله که در اصل تا جیک می با شد ، با ید ازحق تحصیل خود ود یگردختران دفاع کند! دختران افغا نستان هم ما نند ملا لی ، مصروف مبارزه با طا لبان افغان می با شند. مبارزه تاریخ سازکه درجهت تغییرسازنده وضع اسف باردختران وزنان می با شد. وضع درد نا کی که در اصل زا ده زبان وفرهنگ بد وی افغان ها درپا کستان / زا د گاه آن می با شد! بنا برآن ، بهترمی دا نم که به سراغ زبان وفرهنگ بد وی افغان ها درخرا سانِ افغا نستان نا میده شده توسط استعمارگران کهنه / با دا ران افغان های استعمارزی کهنه ونو چه دریشی پوش چه ریشو- تروریست بروم!
در دا خل افغا نستان هم ، کتا بی بزبان پشتو نیا فتم ونبود آن هم علت های دارد به بررسی آن ها می پردازم.علت عمده آن این است که استعمارزی ها از احمد ملتا نی تا دا ود ، به پشتو سخن گفته نمی توا نستند. پشتو ندا نستن آن ها را بطه بزا د گاه شان دارد وزا د گاه آن ها ملتان وچارسده ود یره دون بود. ازاین نگاه که سلطان خان طلای پدرکلان نا در غداردربخش قبا یلی ولا یت سرحد زند گی می کرد ودرحمله دوست محمد برا دری نا تنی خود ووا لی تحمیل شده برکا بل توسط شرکت انگلیسی هند شرقی ، در اشغا ل پشاوربه او کمک نکرده بو ، شرکت نا مبرده هم درچارسده هم در د یره دون به او زمین دا د. درچارسده ، خا نوا ده غفارخان ونوه ها یش ازهمان زمین ها تا کنون نان می خورند. غفار خان هم که از نوا سه های همان سلطان خان طلای می با شد. ود یگر خود فروشان افغان هم دربد ل نوکری به هند بریتا نیا ،از آن در د یره دون زمین گرفته بود ند. بنا برآن ، ان ها درافغا نستان ، بنام د یره دونی ها شهرت یا فته بود ند. قا بل یا د آوری می دا نم که ، بازما نده های همان د یره دو نی ها " پشتو تولنه " نهاد پشتو کاری در کا بل سا ختند وروزنا مه هیوا د / وطن را هم پخش کرد ند که خوا ننده نیا فت! افزون برآن ، فارسی ستیزی هم کرد ند!
بطورنمونه ، دردوره نخست وزیری ها شم خان ، شاه ولی معا ون او در روز 12 ماه حوت سا ل 1315 خورشیدی- 1937 ترسای ، فرمان فارسی ستیزی را امضا کرد ونعیم برا در زا ده اش و وزیر معا رف مسئو لیت اجرای آن را بد وش گرفت. درآن فرمان ، درج شده بود که تد ریس بزبان فارسی ممنوع وبزبان پشتو تبد یل وگسترش دا ده شود! ازاینکه حکومت جا هل ومتعصب د یره دونی ها آموزگاران بزبان پشتو ندا شت ، از 1315 تا 1346 ، جهل وبی خردی را به مردم تحمیل کرد! بنا برآن ،برخی درباری های محمد زی ها که پدرکلان ها وپد ران وخود شان را بنام استعمارزی ها یا د می کنم ، متوجه دو پرسمان شد ند: نخست ، آموزش وپرورش جبری بزبان پشتو معا رف نیمه جان افغا نستان را به سوی مرگ را نده است! دوم ، تا جیک ها در دا خل وا کنش نشان دا د ند وحکومت محمد رضا شاه پهلوی به خصوص فرهنگیان ایران هم متوجه فارسی ستیزی افغان های استعمارزی شد ند ووا کنش نشان دا د ند! بطور نمونه ، جلال آل احمد دا نشمند ایرا نی در باره ی فارسی ستیزی افغان های استعمارزی ، این گونه ابراز نظرکرد: افغان ها که نا له شان ما نند هوای بلندی های هند وکش سرد است ، بازی را تازه ازاول شروع کرد ند! یعنی روشنفکری را ازکشف حجا ب شروع کرد ند! وبا اینکه بنگاه فرا نکلین امریکای ها تا د و سه سا ل پیش کتا ب های درسی شان را یکسره در تهران چا پ می کرد ، برای خود شان پشتو بازی هم درآورده اند تا روشنفکر محتمل آینده افغان د یواری د یگری ازعدم تفا هم با همسا یگان خود دا شته با شد. اگرمی گویم همسا یگان ، به این اعتباراست که فارسی فقط در ایران رسمی نیست ، در تا جیکستان شوروی ( وازبکستان ) هم هست که همسا یه ی شما لی افغا نستان است ودرپا کستان هم هنوز روا جکی دارد که همسا یه ی جنو بی ایشان است. در حا لیکه گمان می کنم که افغان ها هم فهمیده با شند که خطراز جا نب ایران برای ایشان به همان اندازه است که از جا نب اتحاد شوروی برای ما ( در خد مت وخیا نت روشنفکران ، جلال آل احمد ، بر گه 354)! اگرچه فارسی ستیزی استعمارزی ها دردوره سیاه ها شم وحشی در ادا مه ی عبد الرحمن وحشی ونا در غدار ، ضربه ی کمرشکن بزبان فارسی وارد کرد ؛ اما کمکی به تقویت وگسترش زبان پشتو زبان اصلا هندی- پا کستا نی وتحمیل شده بر افغا نستان کرده نتوا نست! بنا برآن ، با نخست وزیر شدن شاه محمود در سا ل 1346 خورشیدی ، تد ریس جبری بزبان پشتو پا یان یا فت وبه فارسی به گونه کمرنگی اجازه تد ریس دوباره در مکتب ها ودا نشگاه دا ده شد.
جا لب این است که ، افغان های استعمارزی از احمد ملتا نی تا ها شم که از( 1747-1947) به کمک شرکت انگلیسی هند شرقی وهند بریتا نیا برخرا سان تحمیل شده بود ند ، زبان ارد و را نا قص می فهمید ند وتوان سخن گفتن بزبان پشتو را ندا شتند و برای تقویت آن فارسی ستیز کرده وطن ما را به جهلستان تبد یل ووا کنش های زیا دی علیه خود درجا معه اکثرا فارسی زبان خلق کرد ند! بنا برآن ، با نخست وزیر شدن شاه محمود در سال 1346 ،تد ریس جبری بزبان پشتو را پا یان و به تد ریس دوباره ی زبان فارسی اجازه دا د ند. راه اندازی دوباره تد ریس بزبان فارسی هم در اصل زا ده ی فشار تا جیک ها در دا خل وترس از وا کنش ایران بود. همزمان با فارسی ستیزی افغان های بی فرهنگ - د یره دو نی ، یونسکو / نهاد علمی- فرهنگی سازمان ملل ومستقر در پا ریس ، ازهمه کشورهای جهان خوا ست که مفا خر فرعلمی- فرهنگی خود را به آن معرفی کنند! بطورنمونه ، به گفته واصف با ختری فرهنگی تا جیک: درزمان نخست وزیری دا ود خان ، یونسکو ازکشورهای جهان خوا سته بود که مفا خر علمی- فرهنگی خود را به آن معرفی کنند. بنا برآن ، افغا نستان : " خوشحا ل خان ختک ،رحمن با با ، حمید با با ،شیرمحمد کا کرواشرف خان را به آن معرفی کرد." اشخا صی که هم پا کستا نی بود ند هم بر اسا س تعریف یونسکو ازچهره های علمی- فرهنگی ، چهره های علمی و فرهنگی نبود ند!
آشکار است ؛ اگر بخوا هید ملتی را به برد گی بکشید ، فرهنگ وزبان وهویت آن را در هم بکوبید! اگر فرهنگ آن ملت یا مردم غیر قا بل خرده گیری ونا بودی بود ، تا آنجا که می توا نید از تحریف ودروغ بهره برداری کنید تا آن را ازپای در آورید! اگر ابزاری در د ست ندارید ، دروغ گوی ومسخ کاری بزرگترین عا مل پیروزی تان می شود! کاری که افغان های استعمارزی به تا جیک ها وزبان وفرهنگ تاریخی- درخشان آن ها کرد ند! وقتیکه فارسی ستیزی افغان های متعصب وبی فرهنگ ، نتیجه مورد نظر شان را ندا د ، آن ها سه کار زبان- فر هنگ ستیزا نه را کرد ند: نخست ، دری بازی ومرزکشیدن میان فارسی ودری. دوم ، تحمیل واژه های جعلی پشتو به زبان فارسی وتوزیع گوا هی نا مه های درسی فارسی زبان ها بزبان پشتو. سوم ، غلط نویسی در رسا نه ها ودفترچه های حکومتی وتوزیع گوا هی نا مه ها بدا نش آموزان ودا نش جویان بزبان پشتو. بطورنمونه ، من در سا ل 1350 خورشیدی ، ازمکتب ابتدای درورسج فارغ شدم ووزارت معا رف حکومت استعمارزی ها شها د ت نا مه مرا بزبان پشتو برا یم فرستاد! زبا نیکه اطلا عی ازآن ندا شتم! بهر حا ل ، اگرچه د شمنی افغان های استعمارزی با زبان فارسی ، کمک به نا بسا ما نی آن کرد ، اما موفق در بر اندازی آن وترقی زبان پشتو نشد! و تا جیک ها هم قهرما نا نه از زبان وفرهنگ خود در برا بر تها جم استعمارزی های بی فرهنگ د فاع کرد ند! دراصل ، نیرومندی وگسترد گی زبان فارسی وایستا د گی تا جیک ها ونا توا نی زبان پشتو ، تلاش های فارسی ستیزا نه ی افغان های متعصب - استعمارزی- فارسی ستیز را زبا له کرد! نما د بارز زبا له شدن آن هم بی د ستا ورد تمام شدن تلاش های تره کی وامین وخلقی نما های بی فرهنگ همتبارشان درپیشرفت زبان پشتو می با شد.
بطور نمونه ، بعد ازکو د تای ننگین ماه ثور 1357، نشریه انقلاب دروغین ثوربزبان های فارسی وپشتو راه اندازی شد. محمود بریا لی برا در ببرک کارمل که د بیرنشریه ی انقلاب نام نهاد ثور بود ، سال ها بعد ، در دهلی به من گفت که بخش پشتوی آن خوا ننده ندا شت. بطورنمونه ، از اطرا ف هلمند و د یگر وولا یت جنوب ، بخش فارسی انقلاب ثوررا می خوا ستند وما هم برای متقا ضیان می فرستا د یم. پیشتر ازآن ،در دوره های : ظاهر ودا ود هم روزنا مه های : " انیس " و" هیواد " بزبان های فارسی وپشتوچا پ و پخش می شد ند ؛ اما دومی خوا ننده ندا شت. بطور نمونه ،کا ظم آهنگ که تحصیل خبرنگاری دا شت واستا د دا نشکده آن هم بود ودر روزنا مه های نا مبرده کارمی کرد ؛ به من گفت که دومی هرگز خوا ننده ندا شت. بنا برآن ، زبا له کرده می شد. وعبد الحی حبیبی که ما نند طا لب غنی به نا بغه شهرت یا فته بود ، " پته خزا نه " را بزبان پشتونوشت وبعد تر اعتراف کرد که جعلکاری کرده است. ازاین رو، به تاریخ نویسی دروغین بزبان فارسی روی آورد. نما د بارز تاریخ نویسی دروغین او " افغا نستان بعد ازاسلام " می با شد! دروغ های که خوا ننده نیا فتند. غبار وفرهنگ هم که فارسی زبان وکارمندان انجمن تاریخ درکا بل بود ند ، "افغا نستان درمسیرتاریخ " و" افغا نستان در پنج قرن اخیر" را نوشتند وخود را ما نند حبیبی مسخره کرد ند! به این خا طرکه ، ما خرا سان بزرگ را دا شتیم که توسط هند بریتا نیا وروسیه تزاری چند پارچه شد ودر مرکزآن افغا نستان را در سا ل 1880 ترسای به گو نه منطقه ی حا یل میان خود سا ختند. بنا برآن ، عنوان های نوشته های: غبار وفرهنگ وحبیبی ، چرند یا ت می با شند!
ازاینکه ، ازنام گذاری های نا درست حبیبی وغبار وفرهنگ به کتا ب های آن ها یا د آوری کردم ، بهتر است که نگاه دکتر نا شنا س افغان در باره زبان های فارسی وپشتو را هم بازتا ب دهم. بطورنمونه ، نا شنا س می نو یسد: درافغا نستان 32 قوم زند گی می کنند که 31 قوم این کشوربزبان پشتو بلد یت ندارند. حتا نصف زیا د پشتون ها هم زبان پشتو را نمی دا نند. زبا نی را که ده در صد مردم درست ندا نند ، زبان رسمی نه بلکه زبان محلی می با شد! زبان فارسی هم زبان ملی است وهم زبان رسمی واداری. زبان محیط (فرا گیر ) و وسیله افهام وتفهیم میان تمام اقوام افغا نستان. زبان ما دری ده قوم بزرگ کشور ما نند تا جیک ، هزاره ، ایما ق ،، اسما علیه ، سا دا ت ،تا تارپا مری، قزلبا ش، برا هوی، گجر، پشه ی حتا ازبک وترکمن. دکترنا شنا س یکی از دا نشمندان که دکترای خود را درزبا شنا سی ازروسیه بد ست آورده است که خود یک پشتون تبار قند هاری است ، می گو ید :من به سا ختارزبان پشتو متوجه ودقت بکاربردم ، این طوراستنبا ط نمودم که در خصوص این زبان هر اندازه که کار صورت بگیرد ، کا ملا بی فا یده است. او ازدولت مردان پشتون تبار تقا ضا نموده است که مصارفی که درمورد زبان پشتو صورت می گیرد آن مصارف گزا ف را جهت غنا مندی فرهنگ اصیل خرا سان بزرگ انجام دهند تا ملت ها بدا نند صا حب اصلی خرا سان کهن وبا ستا نی کی ها هستند وافتخا را تش به پشتون ، تا جیک ، ازبیک وبقیه اقوام افغا نستان تعلق می گیرد. پیام دا کتر نا شنا س به پشتون های متعصب که سر اسپ سوار هستند، این است که هر قدر به این مورد بی فا یده بتا زید خود تان را با این کار مسخره وبد نام خوا هید کرد."
درپسین بخش مقا له ، با تا یید نظرهای: جمعه خان صوفی ونا شنا س ، درباره نا بکاروتحمیلی بودن زبان پشتو ، نگاه پشتو خوا هان را به سه پرسمان / مسئله های زیر جلب می کنم: نخست ،زبان وفرهنگ پشتو درخرا سانِ افغا نستان نا میده شده توسط هند بریتا نیا وروسیه تزاری در سا ل 1880 ترسا ی ، زبان وفرهنگ تحمیلی ونا بکار و وپیشرفت نا پذ یر می با شد ؛ دوم ، طا لبان زا ده ی زبان وفرهنگ نا توان افغان های دوطرف مرز دیورند می با شند ؛ سوم ، پا کستان به حیث وا کنش به پشتونستان خوا هی استعمارزی ها طا لبان را ایجاد وبی فرهنگی خود وافغان ها را نما یش دا ده است! ازاینکه تا جیک ها که حضور شان درافغا نستان ، هم برا بربه حضورزبان فارسی می با شد هم در برا براما رت زن ستیز وحقوق بشرگریز نخست طا لبان / شا خه ریشو- تروریست ارتش پا کستان هم در برا بر اما رت دوم وآنچنا نی آن ها مبارزه ونگذا شته ونمی گذارند که سرزمین تاریخی- فرهنگی شان مسخ کرده شود ؛ بسیار خرسند می با شم! افزون برآن ، از افغان های درس خوا نده ، می خوا هم که همکار تا جیک ها درمبارزه برای نجا ت افغا نستان شوند. درغیرآن ، حما یت آن ها از طا لبان ، جنازه افغان ها وافغا نیت آن ها را برمی دارد. درحا لیکه ، می دا نم که عزم پا کستان با طا لبان کاریی تروریستی- زن ستیزدرافغا نستان ، بر دا شتن جنازه افغان ها می با شد. وارونه ی آن ، باورکا مل دارم که تا جیک ها به حیث یک قوم اکثریت برنا مه افغا نستان ستیزا نه پا کستان را زبا له ووطن تاریخی- زبا نی- فرهنگی خود را آزاد وخود گردان خوا هند کرد! ادا مه دارد.
0 comments:
Post a Comment