Friday, 27 October 2023
براسا س اطلا عا ت دروغین طا لبان دریشی پوش مقیم کا نا دا ، یک نهاد بی اطلاعا کا نا دای می کوشد مزا حم پخش نوشته های ضد طا لبا نی- ضد پا کستا نی من در فسبوک شود
ای غلام ابن غلام ابن غلام / حریت اند یشه ی تورا حرام
اقبا ل
ابرا هیم ورسجی
روز شنبه ،ششم ماه عقرب ، سا ل 1402
بیشتر ازسه ماه می شود که ، یک نها د کا نا دا یی بی اطلاع دررا بطه به تروریسم کاریی طا لبا نی پا کستان درافغا نستان ، کوشش می کند که ما نع پخش نوشته های ضد تروریستی- ضد طا لبا نی- ضد پا کستا نی من در کا نا دا شود. درحا لیکه ، نوشته های من به زبان فارسی وبرای جهان فارسی زبان می با شد نه برای کا نا دای انگلیسی- فرا نسوی زبان! بنا برآن ، این نوشته را برای آگاه سا ختن مسئولان آن نها د تهیه وارا ئه می کنم. درآغاز نوشته ، به اطلاع آن نهاد کا نا دا یی که ازنام آن یا د آورنمی شوم ، می رسا نم که نوشته های من همسازبا قا نون مد نی وآزا دی بیان ورسا نه ها درکا نا دا می با شند. ازسوی د گر، نوشته های من به زبان فارسی و برای جهان فارسی زبان ها می با شد نه برای کا نا دای انگلیسی- فرا نسوی زبان. درکا نا دای انگلیسی- فرا نسوی زبان هم که ، تا جیک ها یا فارسی زبان های افغا نستا نی هم مخا لف تروریسم طا لبا نی- پا کستا نی هم با فرهنگ ومتمدن وقا نون گرا می با شند. درحا لیکه ، مخا لفان آن ها ، یا طا لبان ریشو- تروریست وطا لبان دریشی پوش افغان / پشتون که شماری ازد ومی ها درکا نا دا وجود دارند واطلاع رسا نی دروغین به یک نهاد آن کرده اند ، پیشینه ی نوکریی- تروریستی- طا لبا نی به پا کستان دارند. همچنان ، طا لبان دریشی پوش واطلا عا ت دروغین دهنده ها به نهاد ویژه ی کا نا دا یی ، نه فارسی را درست می فهمند ونه به زبان پشتو، زبان خود شان توان نوشتن را دارند. بطورنمونه ، در خرا سانِ افغا نستان نا میده شده توسط هند بریتا نیا وروسیه تزاری درسا ل 1880 ترسا یی ، کتا بی به زبان پشتو یا فت نمی شود. درپا کستان هم که بیشترین شمار افغان ها / پشتون ها را دا رد ، تنها سه کتا ب بی ارزش به زبان پشتو یا فتم! یعنی پشتون ها / افغان ها بخا طرزند گی قبیلگی وعقب ما ند گی ذهنی وفقرتاریخی- فرهنگی ، به زبان پشتو ،زبان ما دریی خود نوشته نمی توا نند. ازاین رو ، گرفتار فقرفرهنگی واعضا ووفا دارطا لبان ودر اصل ابزار تروریسم کاریی طا لبا نی نظا می های تروریست پرورپا کستان شده اند!
بنا برآن ، به آن نهاد بی اطلاع کا نا دا یی مزا حم پخش نوشته ها یم ، پرسمان ها یا مسا یل زیر را خا طرنشان می کنم:
نخست ، طا لبان به فرمان نظا می های پا کستا نی 189 سرباز کا نا دای را تنها در هلمند درجنوب غرب افغا نستان به قتل رسا ند ند وشمار سربا زان زخمی شده ی کا نا دا یی توسط آن ها به وزارت دفاع کا نا دا معلوم می با شد؛
د وم ، همه اعضای گروه تروریستی طا لبان ، افغان ها / پشتون های افغا نستا نی وپا کستا نی وشا خه های ریشو- تروریست ارتش تروریسم کار پا کستان می با شند؛
سوم ، چند سا ل قبل ، د بیرنهاد فسبوک درامریکا ، بر اسا س اطلا عا ت دروغین طا لب زلمی خلیلزی جعلی خلیلزاد تخلص کرده ، سه بار مزاحم نوشته ها یم در فسبوک شد وبعد ترعذ رخوا هی کرد؛
چهارم ، همه رزمند گان علیه طا لبان تروریست - زن ستیز ، درافغا نستان ، تا جیک های همتبا رمن می با شند؛
پنجم ، منِ تا جیک تبار در میدان فرهنگ ورسا نه های فارسی زبان ، پرده از تروریسم کاریی طا لبا نی پا کستان بردا شته وتا پا یان تروریسم کاریی آن ادا مه می دهم ؛
ششم ، همه نوشته های من از اگست 2022 تا کنون ، افشای تروریسم کاریی طا لبا نی پا کستان درافغا نستان می با شند ؛ نوشته های که بعد تربه گو نه کتا ب در فضا های وا قعی ومجازی پخش خوا هند شد؛
هفتم ، این طا لب زلمی خلیلزی افغان پا کستا نی تبار ونا قل درافغا نستان وشهروند امریکا ، بود که با ارا ئه اطلا عا ت دروغین به سازمان اطلا عات مرکزیی آن کشوردر را بطه به طا لبان والقا عده وسلطه ی پا کستان برآن ها ،عا مل رویدا د درد نا ک یازدهم سپتا مبر2001 ، درامریکا شد. رویدا د یکه کا نا دا را هم زیا نمند سا خت؛
هشتم ، به آگا هی آن نها د کا نا دا یی بد گمان سا خته شده توسط اطلا عا ت د روغین طا لبان دریشی پوش افغان - پا کستا نی نسبت به نوشته های خود ، می رسا نم که سا ل 2011 ، پیش از سفربه افغا نستان ، گروهی از تاجیک های با شنده ی عربستان ، ازمن خوا ستند که به مکه ومد ینه بروم وازآنجا روا نه ی کا بل شوم که چنان کردم. درعربستان ، مطلع شدم که پا کستان وافغان های نوکرش ، تا جیک های مخا لف تروریسم کاریی طا لبا نی خود را به عرب ها ،شیعه معرفی کرده اند! طرفه اینکه ، اکنون ، همان گونه دروغ گوی را به شیوه ی دیگر در کا نا دا ، علیه من ونوشته ها یم کرده ومی کنند!
بنا برآن ، سفرم به عربستان هم طولا نی هم زیا رتی هم فرهنگی شد. البته این گونه که ، درگفت وگو با د و نها د مذ هبی- تبلیغی- فرهنگی عربستان ، ازمسئو لان آن ها ، پرسان کردم که امام ابو حنیفه ، پا یه گذار فقه عقلی- حنفی ، فقهی که بیشترین پیرو را درکشورهای مسلمان دارد می شنا سید یا نه؟ وآن ها به من گفتند که می شنا سند. بعدا ، به آن ها گفتم که همان امام بزرگ ، هموطن وهمتبارمنِ تا جیک من می با شد. همچنان ، درمیان تا جیک های افغا نستان که حضورشان درآن کشور برا بر به حضور زبان فارسی می با شد ، تند رو وتروریست مذ هبی- طا لبا نی وجود ندارد وفرهنگ غنی آن ها هم مخا لف تند روی وتاریک اند یشی مذ هبی- نژادی می با شد. ازاین رو ، ازآن عده فرهنگی های عربستان که با آن ها گفت وگو کرده بودم ، خوا ستم که این پیام مرا به مقام های با لای مذ هبی وحکومتی خود برسا نید وازاین طریق ضربه تروریسم کاریی طا لبا نی- پا کستا نی بزنید ؛ وروا نه ی افغا نستان شدم.
چند روز بعد ازآن درکا بل بودم وازیک رسا نه ی عربی شنیدم که ترکی فیصل وزیرخارجه ی قبلی وسفیر وقت عربستان در بریتا نیا ، گفت که امارت طا لبان را بر اسا س اطلا عا ت پا کستان برسمیت شنا ختیم. شنا ختنی که ازنظر دپلما سی- قا نو نی اشتباه بود! ازنظر ترکی فیصل ، دریا فتم که نظر مرا فرهنگی های عربستا نی به سیا سی های آن کشور رسا نده اند. بعد از اعترا ف ترکی فیصل ، یک نهاد سیا سی- فرهنگی ازاما را ت متحده ی عربی ، شماری از فرهنگیان تا جیک را ازکا بل به ابو ظبی دعوت وبه آن ها گفت که شما مرد می با فرهنگ ومتمدن می با شید. ازاین رو، اعترا ف می کنیم که با برسمیت شنا ختن اما رت طا لبان یا د شمن شما ، مرتکب اشتباه شده ایم! ازاینکه د و سا ل ود وماه ودوهفته ازعمر دومین اما رت زن ستیزوحقوق بشر گریز طا لبان وتحمیل شده برافغا نستان توسط نظا می های تروریسم کارپا کستا نی می گذ رد وعربستان واما رت متحده ،از برسمیت شنا ختن آن خود داری کرده اند ، آشکارمی شود که آن ها هم دردهن طا لبان هم دردهن پا کستان ، یا ایجا د کننده واداره کننده ی اما رت تروریستی- زن ستیز آن ها مشت های د ندان شکن کو بیده اند!
در میدان نبرد های نظا می- سیا سی- فرهنگی هم ، زنان ومردان تا جیک با رزمجویی وتبلیغا ت گسترده چهره ی سیاه اما رت تروریستی- زن ستیز طا لبان افغان- پا کستا نی را نما یش ونفرین جها نی را نصیب آن کرده اند! بطورنمونه ، کشورهای جهان که خیر ، حتا پا کستان فرما نده طا لبان جرئت برسمیت شنا ختن اما رت زن ستیزوحقوق بشرگریزآن ها را تا کنون نکرده است! خود داریی کشورهای جهان ازبرسمیت شنا ختن اما رت ضد انسا نی- زن ستیز- حقوق بشر گریز طا لبان وخیزش های مردمی به خصوص خیزش زنان اکثرا تا جیک - شهرنشین ونبرد مسلحا نه ی تا جیک ها علیه آن در دا خل افغا نستان وتبلغا ت ضد طا لبا ن درسطح منطقه و جهان ، د ستا ورد نبرد مسلحا نه و فعا لیت های فرهنگی- رسا نه ی تا جیک ها می با شد. د ستا ورد های که پا کستان تروریسم طا لبا نی کار را وا دارکرد تا رئیس ستا د ارتش طا لبان کارخود را به ترکیه ود وبی ، برای گفت وگو با همان شخصیت های اعزام کند که پیشترآن ها را جنگ سالار نا میده توهین کرده بود! افزون برآن ، چند ماه قبل ، حکومت شهباز شریف ، نخست وزیر قبلی پا کستان ، آقای امام علی رحمن رئیس جمهور تا جیکستان را به اسلام آباد قبلی وطا لبان آبا د کنو نی دعوت وازاو خوا ستارکمک درجهت مهارفا جعه ی شد که آی اِس آی / سازمان تروریسم کاری در ظا هر امنیتی کشورش بر افغا نستان تحمیل کرده است! تلا شی که بیهوده تمام شد!
بنا برآن ، ازآن نها د کا نا دا یی مزا حم نوشته های فسبوکی / رخنا مه ی ام ، می خوا هم که هم به پرسمان های جمع بندی کرده ام در با لا هم به پرسمان های زیرتوجه کند:
نخست ، افغان ها / پشتون های اطلا عا ت دروغین دهنده به شما در را بطه به نوشته های من ، طرفداران طا لبان والقا عده ونوکران آی اِس آی / شبکه ی تروریسم کار ارتش پا کستان ودراصل ازهمکا ران قا تلان وزخمی کنند گان سربازان کا نا دای درافغا نستان می با شند؛
دوم ، پشتون های افغا نستا نی وپا کستا نی گرفتار فقرتاریخی- فرهنگی - تند رویی مذ هبی نما- فاشیستی و دشمنان تا جیک ها می با شند. به این خا طرکه ، تا جیک ها هم در سنگرهای رزمی هم در سنگرهای سیا سی- تبلیغی- فرهنگی آن ها را به چا لش کشیده اند؛
سوم ، به آگا هی آن نهاد کا نا دای ، می رسا نم که من از ماه فوریه 2011 تا کنون درفضای مجازی قلم می زنم. بنا برآن ، ازآن سوا ل می کنم که چرا متوجه نوشته های من دریک یا د و سا ل پسین شده است؟
چهارم ، ازاینکه نوشته های پسین من همه درجهت افشای تروریسم کاریی طا لبا نی پا کستان درافغا نستان می با شند ، شبکه ی تروریستی ارتش تروریست پرور آن افغان های نوکر خود را در کا نا دا ، توظیف در جهت سوء ظن آفرینی در باره ی من ونوشته ها یم کرده است؛
پنجم ، به آگا هی مسئول آن نهاد کا نا دای ، می رسا نم که چند ماه قبل ، تا جیک های همتبارمن قمربا جوا رئیس قبلی ستاد ارتش پا کستان وتحمیل کننده ی طا لبان بر افغا نستان را در یکی از خیا بان های پار یس سنگ با ران کرد ند! همچنان ، درگردهما یی جاریی امسا ل سازمان ملل ، آقای فا یق نما ینده مردم افغا نستان درآن طا لب منیر اکرم نما ینده پا کستان را که ازاما رت طا لبان نما یند گی می کرد را رسوا تر کرد؛
ششم ، به حیث یک نویسنده وشهروند کا نا دا ، ازد بیرآن نها د کا نا دای ، می خوا هم که به من هم وقت تعیین کند هم آدرس خود را بد هد تا برای مطلع سا ختن اوحا ضروروشنگری درزمینه مورد نظرش بکنم ؛
هفتم ، به مسئولان آن نها د ، ثا بت خوا هم کرد که اطلاعات دروغین دهنده هاعلیه من ونوشته ها یم به شما ازنوکرانِ قا تلان وزخمی کننده های سر بازان کا نا دا یی درافغا نستان می با شند! بنا برآن ، درپسین بخش نوشته ، به آگا هی رئیس آن نهاد کا نا دا یی ، می رسا نم که اطلا عات دروغین دهنده ها به شما درباره نوشته های من ، تاریخ مملو ازدروغ گویی ووطن فروشی دا رند. مثلا، پد ر- پد ر- پد ر بزرگان وطن فروش آن ها نوکران شرکت هند شرقی وهند بریتا ینا وپد ر- پد ر بزرگان شان ، نوکران شوروی ، وپد ران شان نوکران امریکا وپا کستان می با شند! اکنون که امریکا افغا نستان را ترک کرده است ، اطلا عات دروغین دهنده ها وقبا یلی های همتبار آن ها همه غلام پا کستان ، یا غلام منفورشده ی امریکا شده اند! به سخن دیگر ، غلام غلام شده اند. بنا برآن ، غلام کا نا دا هم ما نده نمی توا نند!
Tuesday, 10 October 2023
ازتکبرتا تحقیر: ده سا عتی که اسرا ئیل را شوکه کرد، نوشته مروان بشاره ، ترجمه : کورش عرفا نی
-
گویی که این درژنتیک تاریخی صهیونیسم حک شده است که، به قول هگل، «از تاریخ می آموزیم که از تاریخ هیچ نمی آموزیم». رهبران اسرائیل در نوعی حماقت خودخواسته اصرار دارند که قضیه ای به نام فلسطین را که به اشغال و تجاوز سرزمین آنها توسط خودشان گره خورده است با توپ و خمپاره و بمب حل و فصل کنند. نزدیک به هشتاد سال است تلاش کرده اند و روی چنگیز را از حیث آدمکشی و جنایت و ستم سفید کرده اند، اما هنوز به هدف احمقانه ی خویش نرسیده اند.
نوشتار زیر نمونه ای از صد ها هزار مطلبی است که فرهیختگان در طول این هشتاد سال نوشته اند تا به این مغزفندقی های صهیونیست بفهمانند که، همان طور که هیتلر در طرح پرجنایت «راه حل نهایی» خویش با شکست مواجه شد، صهیونیسم نیز در یافتن یک «راه حل نهایی» نظامی، خشن و سرکوبگر برای مسئله ی فلسطین با ناکامی مواجه شده است. اما آیا در میان اسرائیلی ها گوشی بدهکار این سفارش ها و توصیه های فرهیختگان وجود دارد؟
نگارنده بر این باور است که این وظیفه ی اعضای جامعه ی مدنی، صلح طلبان و آزادیخواهان است که در کشورهای خود رژیم های آدمکش، احمق و ستمگر را سرنگون و با حکومت های انسان دوست و دمکراتیک و صلح طلب جایگزین سازند. اسرائیلی ها در اسرائیل، ما در ایران و افغان ها در افغانستان. هر سه یک ماموریت تاریخی داریم و باید هوای یکدیگر را داشته باشیم. صهیونیسم، آخوندیسم و طالبان رویه های متعدد یک پدیده ی مشابه هستند: دشمنی با انسان و انسانیت.
تنها چند روز پس از نطق بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در صحن سازمان ملل، جایی که وی ضمن خبر ایجاد خاورمیانه ی تازه با محوریت اسرائیل و شرکای عرب جدید، نقشه ای رویایی را ارائه داد که در آن فلسطینی ها به طور کامل حذف شده بودند، فلسطینی ها به سراغ وی آمدند و اسرائیل یک ضربه مهلک از حیث سیاسی و استراتژیک دریافت کرد.
جنبش مقاومت فلسطین، حماس، در یک حمله ی برق آسا که با دقت و به خوبی برنامه ریزی و اجرا شد از غزه، اسرائیل را از طریق هوا، دریا و زمین مورد حمله قرار دادند. همزمان با شلیک هزاران موشک به سمت اهداف اسرائیل، صدها جنگنده فلسطینی به مناطق نظامی و غیرنظامی اسرائیل در بخش جنوبی این کشور هجوم آوردند که منجر به کشته شدن حداقل 100 اسرائیلی و اسیر شدن ده ها سرباز و غیرنظامی اسرائیلی به عنوان گروگان شد. (آمارها در حال تغییر است.م)
اهداف حماس در این عملیات امری پنهان نیست: اول، تلافی و مجازات اسرائیل به خاطر اشغالگری، ظلم، شهرک سازی غیرقانونی و هتک حرمت به نمادهای مذهبی فلسطینان، به ویژه مسجد الاقصی در بیت المقدس. دوم، عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل که سبب پذیرش رژیم آپارتاید در منطقه می شود. و در آخر، امکان پذیرساختن یک مبادله زندانیان به منظور آزادی هر چه بیشتر زندانیان سیاسی فلسطینی از زندان های اسرائیل.
قابل یادآوری است که یحیی السنوار، رهبر حماس در نوار غزه که بیش از دو دهه را در زندان های اسرائیل گذرانده بود، در جریان تبادل اسرا آزاد شد. محمد دیف، رئیس بازوی نظامی حماس، مانند بسیاری دیگر از فلسطینیان، عزیزان خود را در اثر خشونت اسرائیل از دست داد - پسر نوزادش، یک دختر سه ساله و همسرش. بنابراین، عملیات هم چنین به وضوح جنبه تنبیهی و انتقام جویانه دارد.
از این نظر، حمله ممکن است به طریق غیر قابل باوری شوک آور بوده باشد اما به سختی تعجبآور است.
غروز سرانجام دامن اسراییل و رهبران متکبر آن را گرفت، همان ها که مدتهاست خود را شکست ناپذیر تصور می کردند و پیوسته دشمنان خویش را دست کم می گرفتند. از زمان حمله «غافلگیر کننده» اعراب در اکتبر 1973، رهبران اسرائیل به طور متوالی، بارها و بارها، توسط توانمندی خلق های تحت ستمشان شوکه و شگفت زده شدهاند.
آنها پس از تهاجم به لبنان در سال 1982 توسط مقاومت لبنان، در دهه 1980 و 2000 توسط انتفاضه ی فلسطینی ها و پس از بیش از پنج دهه اشغال اسرائیل و چهار جنگ پی در پی در غزه، توسط مقاومت فلسطین، غافلگیر شدند.
بدیهی است که رهبری نظامی و غیرنظامی اسرائیل نیز انتظار عملیات گسترده حماس را نداشتند، زیرا که پیروزی آن نشان دهنده یک شکست بزرگ اطلاعاتی و نظامی برای اسرائیل است. علیرغم شبکه پیچیده ی جاسوسی، هواپیماهای بدون سرنشین و فناوری جاسوسی خود، این رژیم نتوانست حمله را شناسایی و از آن جلوگیری کند.
اما خسارت وارد شده به اسرائیل در ورای یک شکست اطلاعاتی و نظامی است، این همچنین یک فاجعه سیاسی و روانی محسوب می شود. دولت شکست ناپذیر نشان داد که آسیب پذیر، ضعیف و به طرز وحشتناکی، ناتوان است و این برای طرح هایی که جهت استقرار رهبری منطقه ای خود در خاورمیانه داشت چیز خوبی نیست.
تصاویر اسرائیلیهایی که وحشت زده از خانهها و شهرکهای خود فرار میکنند، برای سالهای آینده در حافظه جمعی آنها تثبیت خواهد شد. امروز احتمالا بدترین روز در تاریخ اسرائیل بود. یک تحقیر مطلق.
نتانیاهو، متخصص چرخش، بدون در نظر گرفتن اینکه باز چگونه ماجرا را بچرخاند، نمیتواند آن را تغییر دهد. اسرائیل چنین شانسی نخواهد داشت تا آنچه را که جهان در صبح روز شنبه دید باطل کند: کشوری دچار جنون که در برابر توهمات عظیم خود شکست خورد.
نهادهای نظامی اسرائیل بدون شک تلاش خواهند کرد تا ابتکار عمل راهبردی و نظامی حماس را با وارد کردن سریع یک ضربه نظامی عظیم، پس بگیرند. همان کاری که در گذشته نیز کرده اند، بمباران های شدید و عملیات ترور را انجام خواهد داد که منجر به رنج بیشتر و تلفات بی شماری در میان فلسطینی ها خواهد شد. اما همانطور که در گذشته بارها و بارها اتفاق افتاده است، این هم مقاومت فلسطین را نابود نخواهد کرد.
به همین دلیل است که اسرائیل ممکن است به بهانه ی پایان دادن به حضور حماس و دیگر جناح های فلسطینی، به فکر استقرار مجدد ارتش خود در شهرها، شهرک ها و اردوگاه های آوارگان فلسطینی در سراسر نوار غزه و کرانه باختری باشد.
چنین تسلط کاملی، آرزوی تاریخی اعضای متعصب تر ائتلاف حاکم اسرائیل است که می خواهند تشکیلات خودگردان فلسطین را نابود کنند، کنترل مستقیم تمام سرزمین فلسطین تاریخی یا آنچه را که آنها «سرزمین بزرگ اسرائیل» می نامند، به دست گیرند و پاکسازی قومی فلسطینیان را صورت بخشند.
این یک خطای بزرگ خواهد بود. این امر منجر به یک جنگ نامتقارن تمام عیار خواهد شد و در این روند، اسرائیل مانند قبل منزوی خواهد شد. حتی رهبران غربی، که تا کنون از نتانیاهو حمایت کردهاند و همان همبستگی آشکار ریاکارانه را با آپارتاید اسرائیل ابراز میکنند، احتمال دارد در این صورت، شروع به فاصله گرفتن از دولت اسرائیل کنند.
در حال حاضر، تحقیر پراز رسوایی اسرائیل جایگاه استراتژیک و سیاسی آن را در منطقه تضعیف کرده است. از حالا به بعد، با گذر هر ساعت، رژیم های عربی که روابط خود را با اسرائیل عادی کرده و با دولت نتانیاهو به شراکت پرداختند، احمق تر جلوه می کنند.
در شرایطی که نتانیاهو که قادر به رفع فضاحت شخصی خود نبوده و ازحفظ ائتلاف شکننده ی دولتش ناامید است، به طور قطع یک واکنش بیش از اندازه از خود نشان خواهد داد. و در دل همین روند است که وی شرکای جدید و بالقوه منطقه ای خود را از خویش دور خواهد ساخت.
میراث نتانیاهو به هر سوی که رود با ناکامی برخورد خواهد کرد. شاید بد نباشد که او همتای هشتاد ساله ی فلسطینی خود محمود عباس را هم با خویش به قعر فاضلاب تاریخ برد.
عباس نیز از نظر سیاسی در حال شکست خوردن است و سعی می کند مرز بین محکومیت اشغالگری اسرائیل و هماهنگی امنیتی با آن را در هم آمیزد. چنین اقدام توازن آفرینی دیگر قابل تحمل نیست.
اما تغییری که در راه است در ورای شخصیت ها است. صحبت بر سر دو ملت به عنوان یک کل است و اینکه آیا می خواهند در صلح زندگی کنند یا در جنگ بمیرند. زمان و مکان برای هر چیزی بینابینی گذشته است.
فلسطینیها امروز به صراحت اعلام کردند که ترجیح میدهند برای عدالت و آزادی روی پای خود بجنگند تا اینکه در ذلت، روی زانو بمیرند. زمان آن فرا رسیده است که اسرائیلی ها به درس های تاریخ توجه کنند.#
مروان بیشارا مفسر ارشد تلویزیون خبری الجزیره ی در حوزه ی بین الملل خاورمیانه می باشد.
Saturday, 7 October 2023
نا برا بری ودموکراسی
iran-emrooz.net | Tue, 19.09.2023, 21:46
جوزف استیگلیتز
(اقتصاددان آمریکایی و برنده جایزه نوبل اقتصاد)
ترجمه: غنی مجیدی
۳۱ اگوست ۲۰۲۳
دموکراسیها با اجرای اصلاحات درست و منطقی قادر خواهند بود که فراگیرتر گشته و نیز پاسخگوتر به شهروندان شوند. و در مقابل به شرکتها و افراد ثروتمندی که امروزه بسیار قدرتمندند، کمتر پاسخگو باشند. اما آنچه سیاستهای دموکراتیک را نجات خواهد داد اصلاحات اقتصادی گسترده میباشد.
مقالات زیادی با دلایل متقن در مورد عقبنشینی دموکراسی و ظهور اقتدارگرایی در سالهای اخیر نوشته شده است. علاوه بر ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان، ژایر بولسونارو رئیس جمهور سابق برزیل و دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق ایالات متحده، فهرست رو به رشدی از اقتدارگراها و مستبدان احتمالی وجود دارند که شکل خاصی از پوپولیسم جناح راست را رهبری میکنند. اگرچه آنها قول میدهند از شهروندان عادی حمایت کرده و ارزشهای دیرینه ملی را حفظ نمایند، اما سیاستهایشان عملا حمایت از قدرتمندان و نیز دفاع از هنجارهای کهنه و پوسیده است. این امر ما را وادار میسازد که به تجزیه و تحلیل سیاستهای پوپولیستی آنان بپردازیم.
هر چند دلایل فراوانی برای توضیح و تحلیل سیاستهای پوپولیستی وجود دارد اما یکی از موضاعات برجسته در توضیح پوپولیسم رشد روزافزون نابرابری است. معضلی که از سرمایهداری نئولیبرال مدرن سرچشمه میگیرد. رشد و افزایش نابرابری میتواند از جهات بسیاری با فرسایش دموکراسی مرتبط باشد. نابرابری اقتصادی ناگزیر موجب نابرابری سیاسی در درجات مختلف در کشورهای مختلف شده است. در کشوری مانند ایالات متحده، که عملاً هیچ محدودیتی برای کمکهای مالی برای مبارزات انتخاباتی وجود ندارد، موضوع یک نفر، یک رأی به موضوع یک دلار، یک رأی تبدیل شده است.
نابرابری سیاسی خود را تقویت و بازتولید نموده و به اجرای سیاستگذاریهایی منجر گشته که نابرابری اقتصادی را افزایش داده است. از سوئی سیاستهای مالیاتی به نفع ثروتمندان به اجرا گذاشته میشود، سیستم آموزشی به نفع افراد دارای امتیاز اقتصادی میگردد، و از سوی دیگر عدم اجرای دقیق مقررات ضد انحصار به شرکتها اجازه میدهد تا از توان قدرت خود در بازار سود جسته و سلطه خود را بر بازار افزایش دهند.
علاوه بر این، از آنجایی که رسانهها زیر سلطه شرکتهای خصوصی متعلق به پلوتوکراتهایی مانند روپرت مرداک هستند، بسیاری از گفتمانهای جاری در رسانهها به تقویت این روند کمک مینمایند. در این میان چندی است که به “مصرفکنندگان اخبار” گفته میشود که مالیات بر ثروتمندان به رشد اقتصادی آسیب میرساند و مالیات برارث چیزی جز مالیات بر مرگ نیست.
اخیراً، رسانههای سنتی که توسط ابرثروتمندان کنترل میشوند، با اخبار و اطلاعات نادرست به شرکتهای رسانههای اجتماعی تحت کنترل دیگر ابرثروتمندان پیوستهاند. هر چند که رسانههای اجتماعی در مقایسه با رسانههای سنتی برای انتشار اطلاعات نادرست با محدودیت کمتری روبرو هستند. به لطف بخش ۲۳۰ مندرج درقانون ارتباطات که در سال ۱۹۹۶ تصویب شد، شرکتهای مستقر در ایالات متحده در قبال محتوای نوشته شده در پلاتفرمهایشان توسط شخص ثالث و نیز آسیبهای اجتماعی ناشی از آن هرگز مسئول شناخته نمیشوند.
در شرایط امروز که سرمایهداری بدون پاسخگویی در آن میتازد، از اینکه بسیاری از مردم به تمرکز فزاینده ثروت سوءظن داشته، و یا اینکه به وجود تقلب و فساد در سیستم باور داشته باشند، نباید شگفت زده شد؟ احساس فراگیر مبنی بر وجود پیآمدهای ناعادلانه در دموکراسی در میان مردم، اعتماد مردم به دموکراسی را تضعیف نموده و برخی از مردم را نیز به این نتیجه رسانده که شاید سیستمهای جایگزین قادر به خلق دستاوردهای بهتری در حوزه عدالت باشند.
هفتاد و پنج سال پیش، بسیاری فکر میکردند که آیا دموکراسیها میتوانند به سرعت رژیمهای استبدادی رشد کنند. اکنون، بسیاری همین سوال را از خود میپرسند که کدام سیستم میتواند عادلانهتر و منصفانهتر عمل نماید. قابل توجه اینکه این بحث در جهانی صورت میگیرد که در آن ابرثروتمندان ابزارهایی برای شکل دادن به تفکر ملی و جهانی با دروغهای آشکار خود دارند. مثلا از جمله دروغهای آشکار فاکس نیوز مبنی بر اینکه: “انتخابات دزدیده شد و یا “دستگاههای رایگیری دستکاری شده و در آنها تقلب رخ داده است”. دروغهایی که هزینه آن برای فاکس نیوز ۷۸۷ میلیون دلار بوده است.
یکی از دستاوردهای دروغپردازیها، گسترش دوقطبیسازی جامعه در ایالات متحده بوده است. دو قطبیسازی گسترده میتواند کارکرد دموکراسی را مختل سازد. زمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۶ با اندکی تفاوت در آرای انتخاباتی رقیب اتخاباتی خود را شکست داده و به ریاست جمهوری رسید، از آن پس شیوه سیاستورزی در ایالات متحده که زمانی متکی برحل مشکلات از طریق سازش و همکاری بود، تغییر یافت. و سیاستورزی به رقابت شدید میانحزبی مبدل شد. رقابتی که در آن حریف سیاسی مقابل (ترامپ) اعتقاد داشت که به قوانین برای نظارت بر رقابتهای سیاسی نیازی وجود ندارد.
وقتی قطبیسازی در جامعه به شکل وسیعی گسترده میگردد، هزینه پذیرش یافتن زمینههای مشترک میان سیاستمداران افزایش مییابد و سیاستمداران به جای یافتن زمینههای سیاسی مشترک برای همکاری سیاسی، تنها از ابزارهایی که در اختیار دارند برای تثبیت مواضع خود استفاده خواهند کرد. آنگونه که در انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده جمهوریخواهان آشکارا با تهدید مانع حضور فراگیر رایدهندگان شدند.
دموکراسیها زمانی میتواند بهترین عملکرد را داشته باشند که دارای بازخورد و دستاوردهایی در حد متوسط باشند و به عبارتی بازخوردها در دموکراسی نباید خیلی کم و نباید خیلی زیاد باشد. زیرا که اگر بازخورد دموکراسی خیلی کم باشد، مردم دیگر نیازی به مشارکت در فرآیند دموکراتیک احساس نخواهند کرد. مکانیسمهای برای طراحی فرآیندهای دموکراتیک وجود دارد که دموکراسیها میتوانند بر اساس آن به هدف مورد قبول یعنی بازخورد متوسط دست یابند. بهعنوان مثال در سیستمهای پارلمانی، با تشویق به ائتلافسازی در بیشتر موارد مرکزگرایان قدرت سیاسی را در اختیار گرفته و مانع قدرتگیری افراطگرایان میشوند. در موارد دیگر وجود رای الزامی و براساس رتبهبندی گرایش به مرکزگرایی را تشویق کرده است. همانگونه که وعدههای انتخاباتی درباره افزایش خدمات اجتماعی به گرایش سیاسی مرکزگرایانه کمک نموده است.
ایالات متحده سالهاست که نقش خود را به عنوان پیشقراول دموکراسی حفظ کرده است. هر چند گاه استانداردهای دوگانه در رفتار دموکراتیک ایالات متحده وجود داشته است. که از جمله استانداردهای دوگانه میتوان به رابطه نزدیک رونالد ریگان با آگوستو پینوشه، و نیز نزدیکی جو بایدن با عربستان سعودی و نیز عدم محکوم نمودن سختگیریها و گرایش افراطی ضد مسلمانان نارندرا مودی، نخستوزیر هند اشاره نمود. با این وجود ایالات متحده امریکا حداقل پیوسته مظهر مجموعهای از ارزشهای سیاسی دموکراتیک بوده است.
اما اکنون، نابرابری اقتصادی و سیاسی آنقدر افزایش یافته است که بسیاری از مردم دموکراسی را قبول نداشته و یا اینکه به کارایی آن شک و تردید دارند. این امر خود زمینه مساعدی برای اقتدارگرایی را فراهم آورده است. به ویژه برای نوعی اقتدارگرایی پوپولیسم دستراستی که ترامپ، بولسونارو و دیگرانی از این قماش آن را نمایندگی میکنند. اما چنین رهبرانی نشان دادهاند که هیچ یک از این اقتدارگرایان پوپولیست برای حل معضلات اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی را که رای دهندگان ناراضی خواهان حل آن هستند، راه حلی ندارند. بلکه برعکس این سیاستمداران، بعد از به قدرت رسیدن با سیاستهای خود، اوضاع کنونی را در مقایسه با اوضاع گذشته بحرانیتر میسازند.
اما ما به جای اینکه به دنبال جایگزینی سیستم در جای دیگری باشیم، باید در سیستم موجود واکاوی نموده و در جستجوی راه حلهای درست و منطقی باشیم. با اجرای اصلاحات درست و منطقی، دموکراسیها میتوانند فراگیرتر گشته و نیز پاسخگوتر به شهروندان شوند. و در مقابل به شرکتها و افراد ثروتمندی که امروزه بسیار قدرتمندند، کمتر پاسخگو باشند.
آنچه ضرورت دارد ما باید برای نجات سیاست دست به اصلاحات اقتصادی فراگیر بزنیم. باید بهبود منصفانه رفاه همه شهروندان را فراهم و باد را از بادبان پوپولیستها دور نموده و یا به عبارتی اختیار عمل را از آنان سلب نماییم. و این امر زمانی امکانپذیر است که نگرش و سیاستهای سرمایهداری نئولیبرال را پشت سر گذاشته و با انجام کاری مفید یعنی همانا ایجاد رفاه همگانی و مشترک که مورد تحسین و قبول همه ماست، این امر را ممکن سازیم.