خیزش زنان علیه طا لبان درافغا نستان وخیزش زنان علیه حجا ب اجباری ملا ها در ایران ، خیزش های انسا نی واسلامی وترقی خوا ها نه می با شند

بخش دوم ابرا هیم ورسجی روز چهار شنبه ، یازدهم ماه اسد ، سا ل 1402 دربخش نخست این نوشته یا مقا له ، خود داریی طا لبان از پذ یرش آزما یش ورودی زنان ودختران به دا نشگاه ها را بررسی واز نگاه اسلام وفرهنگ ودا نش وفن آوریی امروزی ، ثا بت کردم که آن ها زن ستیزها وجا هل ها ووحشی های پیشا تاریخ می با شند. دراین بخش ، هم خیزش زنان ودختران افغا نستان علیه اما رت وحشی- زن ستیز طا لبان هم خیزش زنان ایرا نی علیه حجا ب اجباریی ملا های شیعه ی صفوی درایران را منتقدا نه بررسی وسرزنش می کنم. شا ید برخی افراد این پرسش را پیش کش کنند که چرا به خیزش زنان ایرا نی علیه حجا ب اجباریی ملا ها می پردازم؟ به این گو نه پرسش ها وپرسش گران وپا سخ پرسش های آن ، ازاین نگاه علا قمند می با شم که ، به حیث یک نویسنده ی مسلمان نو اند یش ودا رای مطا لعا ت اسلامی ، هم اسلام را همنوا با منشورجها نی حقوق بشر می دا نم هم کتا ب " اسلام ، غرب وحقوق بشر" را نوشته ام هم دفاع ازحقوق زنان مسلمان را مسئو لیت اسلامی وانسا نی خود می دا نم. افزون برآن ، خیزش زنان ودختران افغا نستان علیه اما رت جا هل و قا تل وزن ستیز طا لبان وخیزش زنان ایرا نی علیه حجا ب اجباریی ملا های صفوی درایران را خیزش های حق طلبا نه ی انسا نی واسلامی دا نسته دفاع ازموضع های آن ها را مسئولیت انسا نی می دا نم. ازسوی د یگر، اسلام هرا سان غربی وشرقی ، زن ستیزیی طا لبان افغان وملا های صفوی ایرا نی را زا ده ی اسلام دا نسته می خوا هند هم به اسلام هرا سی خود چپن معقو لیت ومقبو لیت وانسا نی بپو شا نند هم می خوا هند به اسلام بنام یک د ین زن ستیزحمله ها کنند که کرده اند وادا مه هم می دهند. بنا برآن ، محروم شدن زن ها توسط طا لبان خشن وجا هل افغان ازحقوق انسا نی واسلامی شان درافغا نستان وزیرفشار قرارگرفته شدن زن ها توسط ملا ها بخا طر مبارزه ی آن ها علیه حجا ب اجباری در ایران را متضا د با ارزش های اسلامی وانسا نی ومد نی دا نسته هم نقا دا نه بررسی هم سرزنش می کنم. در پیوند به طا لبان افغان دو طرف مرز د یورند وشا خه ی ریشو- تروریست ارتش منا فق وتروریسم کار پا کستان وملا های به قد رت نصب شده درایران توسط امریکا وبریتا ینا ، برای ایجاد کمربند سبزعلیه شوروی ، می گویم که میان آن ها فرق ها وهمسا نی های وجود دا رند. فرق ها وهمسا نی های که برمی گرد ند به عقب ما نده بودن افغا نستان استعمارواستعمارزی زده درمقا یسه با ایران وارد عصر مدرن شده تو سط پهلوی های پد روپسر. به سخن د یگر ، رضا شاه پهلوی وفرز ند او محمد رضا شاه ، ایران را از قرون میا نه بیرون و وارد عصر مدرن کرده بود ند. وارو نه ی آن ها ، امیران استعمارزی افغان کشورما را درقرون میا نه نگهدا شتند! و درقرون میا نه ما ندن افغا نستان ، با عث بروز د وگرا یش اسلامی وچپی ی درظا هرترقی خواه درآن شد. طوریکه د یده شد ، گرا یش دومی به کمک شوروی سا بق به قد رت رسید وتوسط گرا یش اولی به کمک ما لی عربستان ونظا می های پا کستا نی ی زیر فرمان امریکا وبریتا نیا ، بر اندا خته شد. ازاینکه فروپا شیدن حکومت چپ گرای افغا نستان ،با عث رسیدن جهادی های افغان زیرفرمان پا کستان به قد رت نه شد ؛ وبجای آن ها ، جهادی های تاجیک نا فرمان به پا کستان درکا بل به قد رت رسید ند. بنا برآن ، نظا می های منا فق پا کستا نی کا بل را توسط گلبد ین نوکر افغان خود ویران کرد ند اما موفق در برا ندازیی دولت اسلامی زیر فرمان جهادی های تا جیک نه شد ند. بنا برآن ، طا لبان را از افغان های قبا یلی دو طرف مرز د یورند سا ختند وبه جنک وترورعلیه دو لت اسلامی گسیل دا شتند. ازاینکه جهادی های تا جیکِ مسلط بر دولت اسلامی ، فرهنگ خود فروشی ووطن فروشی ندا رند. بنا برآن ، در برا برسلطه جویی پا کستان درکشورخود ایستا د گی کرد ند. ایستا د گی که با عث جنگ های گروه گلبد ین و گروه طا لبان / شا خه های ریشو- تروریست ارتش تروریسم کار پا کستان علیه آن ها شد. درنوشته های قبلی ام هم ، بارها گفتم که ائتلاف ملا ها ونظا می ها درپا کستان هم طا لبان را برای تروریزه کردن افغا نستان ایجاد وبه آن صا درکرد هم پا کستا نی ها را ما نند افغا نستا نی ها بد بخت سا خت. در حا لیکه افغا نستان زندا نی بد ون بام د ست سا خت هند بریتا نیا وروسیه ی تزاری درپا یان بازی بزرگ شان در سا ل 1880 ترسای ، وپا کستان زا ده ی فروپا شی هند بریتا نیا وتجزیه هند درسا ل 1947 می با شد. به سخن د یگر، افغا نستان زیر اداره ی استعمارزی ها وپا کستان زیرفرمان نظا می ها وملا ها ، ازنظر تاریخی وفرهنگی ، ظرفیت توسعه وترقی وخود گردان شدن را ندارند! وا رونه ی آن ها ، ایران هم مستعمره نه شد هم شا هان پهلوی مد رنیسم / نوسازی را به آن وارد وآن را وارد عصر مد رن کرد ند. بد بختا نه ، ملا های تاریک اند یش ایران وارد عصر مد رن شده را د وباره به دوره ی پیشا مدرن برگشتا ند ند! درباره ی افغا نستان ،سند های معتبر تاریخی ، نشان می دهند که هند بریتا نیا وروسیه ی تزاری ، آن را برای مبارزه با زبان وفرهنگ فارسی سا ختند ؛ وبا تحمیل امیران جا هل افغان برآن آغازگرفا جعه ی شد ند که تا کنون ادا مه دارد. فا جعه ی که نما د بارزکنو نی آن اما رت وحشی وزن ستیز وتاریخ زده ی طا لبان می با شد. ازاین رو، تمرکز به مد رنیسم وترویج نا پخته ی آن در پا کستان وافغا نستان وپخته تر آن درایران ، ونقش ملا ها در مخا لفت با آن اهمیت ویژه پیدا می کند. ازاین نگاه که اسلام درطول وعرض تاریخ مسلمان ها ، ابزار سیا ست کاری های ظا لما نه ی خلیفه ها وسلطان ها بود ودرادا مه ی آن ها ، شاه ها وشیخ ها هم وارد این میدان بازیی سیاه کا را نه شد ند. بازیی که تکیه بر مذ هب برای عوام فریبی جوهرآن می با شد. وتاریخ فکری- فرهنگی مسلمان ها ، نشان می دهد که آن ها جز دردوره ی کو تاه جنبش معتزله / جنبش عقل گرا و فکری ندا شتند. خوشحا ل هستم که جنبشی بنام نو معتزلی ها شروع بکارکرده ومی خوا هد که با نگرش نو از متون اسلامی ، مسلمان ها را وارد عصر مد رن کند. بد بختا نه ، سنت گرا یی وعقل گریزی چنان درکشورهای مسلمان نها د ینه شده اند که متحول کردن آن ها ممکن اما زمان گیرمی با شد. متحول کردن آن ها ازاین نگاه ممکن وزمان گیرمی با شد که مستبدان شا هی وشیخی ونظا می ، ادا مه ی سلطه های ستمگرا نه ی خود را در سنت گرای وعقل ستیزیی قرون میا نه می بینند وملا ها وطا لبان هم که درعقل ستیزی شاخ ودُ م د رآورده اند! افسوس که سازمان های بنیاد گرای مذ هبی هم که تحصیل کرده های دا نشگا هی بسیار دارند درمتحول کردن سنت گرای شکست خورد ند وبا ید شکست می خورند. به این خا طرکه ، توان اجتهاد نو گرا یا نه در دین وتوان شنا خت جهان نوین غرب وعا مل های رشد وترقی ونو شدن آن را ندارند. ازاینکه خرا سان افغا نستان نا میده شده توسط استعمارهای کهنه ، حوزه درخشان فرهنگی تا جیک ها بود وتوسط افغان های استعمارزی به جهلستان تبد یل شده است ، با ید امارت زن ستیز- علم گریز طا لبان را ازشکم فرهنگ وزبان قبا یلی- افغا نی خود بیرون میکرد که به کمک پا کستان کرد. در دا خل پا کستان هم ، تنها یک دا نشگاه که دا نشگاه پنجا ب درلاهورمی با شد توان مصرف تولیدا ت علمی- فرهنگی دا نشگاه های آکسفورد وشیکا گو و... را دارد وحوزه های مذ هبی آن هم مصرف کننده های نا موفق تو لیدا ت ذهنی وفرهنگی- مذ هبی مد رسه دیوبند ودا نشگاه علیگر و...درهند می با شند. در باره ی حوزه های مذ هبی ایران هم ، اطلاع دارم که پیش ازسا خته شدن حوزه ی علمیه قم ، مصرف کننده ی تو لیدا ت حوزه نجف درعراق بود ند واکنون هم چنان می با شند. درمصرهم که تو لید کننده ی اند یشه نوگرای مذ هبی ، اند یشمندان ما نند طهطا وی وشیخ عبده و علی عبد لررازق وطه حسین ودرسا ل های پسین ،محمد سعید العشما وی می با شند. سازمان اخوان المسلمون / برا دران مسلمان که متشکل ازنوکرا یان وسنت گرا یان مسلمان می با شد ؛ خشونت جما ل نا صر ، آن را زیرحما یت عربستان دردوره فیصل قرارداد. حما یتی که سنت گرا یان اخوان را فربه ونوگرا یان آن را لاغر سا خت! دا نشگاه ازهمرهم درموردی همکا ر آن ها ودر موردی مخا لف آن ها می با شد. ازاینکه دا نشگاه ازهر دراصل یک دا نشگاه دو لتی می با شد ، مخا لفت آن با اخوان واند یشه ورزان نوگرای عرب ، به خصوص مصری های نو اند یش موجه می با شد. زیرا که ، حکومت ها هم درمصر هم در د یگرکشورهای مسلمان ، ازنو اند یشی د ینی تضعیف کننده ی سنت گرا یی د ینی هرا س دارند. حکومت ملای ایران وحکومت وها بی عربستان هم ، در قا لب های حکومتی ، کمر قشری گری را بسته کرد ند. قشری گری هم که درمحیط های همه مذ هب های سنی وشیعه به گذ شته چسپیده وبا نو خوا هی وآینده نگری دشمنی می ورزد! دروا قع ، همین گو نه قشری گری ها جمع صد ورانقلا ب اسلامی- شعاری ایران به خا ورمیا نه که وا کنش آن دا عش / دولت اسلامی عراق وشام می با شد. و تروریسم کاریی طا لبا نی ارتش منا فق پا کستان ، کمک به ایجاد طا لبان وصا درکردن آن ها به افغا نستان کرد. گروه های ما نند : الشبا ب / جوا نان درصوما لی وبوکو حرام / علم ودا نش نو حرام ، درنیجریه ونیجر وما لی و...هم ازهمین قما ش می با شند. ازاینکه طا لبان افغان را جا هلان وقا تلان وشا خه ی ریشو- تروریست ارتش منا فق وتروریسم کارپا کستان می دا نم ، درباره ی آن ها زیا د تمرکز نکرده بیشتر به بررسی کارنا مه ی سنت گرای وزن ستیزی وعلم گریزی حکومت ملای ایران می پردازم. دراین را ستا ، بهترمی دا نم که ازآغا زآن شروع کنم. دراین را ستا ، بد و پرسمان اشاره ونوشته را ادا مه وپا یا ن می دهم: تا بیستان سا ل 1358 ، درتهران بودم که هیکل روزنا مه نگار ونویسنده ی مشهورمصری برای گفت وگو با مولوی خمینی رهبر نام نهاد انقلاب اسلامی ایران به تهران رسید. درشبکه تلویزیون ایران که به سیما تبد یل شده بود ، د یدم که هیکل با مولوی خمینی گفت وگو می کند. بعد ازگفت وگوی مولوی خمینی با هیکل ، منتظر ما ندم که درباره ی فکر واند یشه ی او چه می نویسد؟ ماه ها بعد ازآن ، درمجله " المجتمع " چا پ کویت ، خوا ندم که هیکل درباره ی مولوی خمینی گفته است که او یک موشک کهنه ی قرن هفتم ترسای می با شد در قرن بیستم شلیک شده است. یعنی ایران رو به مدرن شد ن قرن بیستمی توسط ملا ها به قرن هفتم برگشتا نده شده است. یک یا دوماه بعد ازگفت وگوی هیکل با مولوی خمینی ، درسیمای جمهوری اسلامی دیدم که مهند س بازرگان رئیس دولت موقت به مولوی خمینی گفت که درپا ریس وعده های دا د ید وسخن های گفتید که اکنون خلاف آن ها عمل می کنید! ومولوی خمینی به مهند س گفت که " خد عه " فریب کاری کردم. روزبعد ترازآن ، مهند س بازرگان ازریا ست دولت موقت استعفا کرد. یعنی آنقدر با وجدان بود که به همکاری با یک فریب کارپا یان دا د! از اعترا ف مولوی خمینی به فریب کاری ، هم خرسند شدم هم تکان خوردم. خرسند ازاین نگاه شدم که به فریب کاربودن خود اعتراف کرد وغمگین ازاین نگاه شدم که با احسا سا ت پا ک مذ هبی مردم ایران بازی رنج آورکرده بود. وقتیکه مولوی خمینی به اعتراف خو د ش فریب کارازآ ب درآمد وملا خا منه ی جا نشین او بنام حجا ب اجباری زن ستیزی می کند ؛ وطا لبان اجهل / جا هل ترین افغان هم که غیر ازدا نش گریزی و زن ستیزی کارنا مه ی ندارند وخود را مبلغ ومجری شریعت هم می دا نند! ازاین رو ، به صرا حت می گو یم که شمشیر اسلام ستیزان غربی وشرقی را تیزترمی کنند! بنا برآن ، درپسین بخش نوشته ، اززنان حق طلب افغا نستان وایران ، می خوا هم که به مبارزه ی آزادی خوا ها نه ی خود علیه اما رت زن ستیز طا لبان وحکومت ملای- زن ستیزایران ، ادا مه دهند. همچنان ، ازفرهنگیان وبا سوا دان ومردم های همزبان وهمفرهنگ افغا نستان وایران ، می خوا هم که به حما یت ازمبارزه ی حق طلبا نه ی زنان هموطن خود ، یا خوا هران وهمسران ودختران خود برخیزند. وتنها دراین صورت ، می توا نند کشورهای خود را ازغرق شدن درذهنیت و افکار تاریک قرون وسطا یی طا لبان وملا ها نجا ت دهند. وازطا لبان ، می خوا هم که به مد رسه های د ینی برگشته درس بخوا نند تا ملا امام های مسجد ها شوند ؛ وازملا های ایرا نی ، می خوا هم که به اما مت مسجد ها وروضه خوا نی برگرد ند. زیرا که ، سیا ست وحکومت کردن ازتوان آن ها بیرون می با شد ودرعمل هم ثا بت کرده اند که دراین زمینه نا توان وغمبارمی با شند. درغیر آن ، منتظر د و فا جعه با شند: نخست ، تقویت د ین گریزی وفربه تر کردن اسلام هرا سان غربی وشرقی ودشمنان بومی وغیربومی اسلام. دوم ، منفور شدن بیش ازاندازه! منفور شد نی که آن ها را روا نه ی زبا له دان تاریخ خوا هد کرد!