Friday, 26 February 2021
چرا امریکا نتوانست حکومت های کرزی استعمارزی وغنی استعمارزی را استوار نما ید؟
ابراهیم ورسجی
نهم ماه دلو سا ل 1399
درروز پا نزدهم ماه حوت سا ل 1398 ، مقا له ای زیر عنوان : " امریکا ؛ ازجنگ علیه تروریسم تا امضای توا فقنامه با تروریستان" نوشته پخش کرده بودم. در ماه های پیشتر، مقا له های زیرعنوان های: "امریکا توا نست با هزینه یا زده میلیارد دا لر اروپای غربی ویران شده درجنگ دوم جها نی را بازسازی کند ؛ اما با هزینه 142 میلیارد دا لر،موفق دربازسازی افغانستان نشد" و"امام علی رحمن رئیس جمهورتا جیکستان با هزینه چهارمیلیارد دا لر ازدرآمد کشورکم درآمد خود بزرگترین بند برق جهان را ساخت ؛ وارونه ای او، کرزی ،غنی وعبد الله ، باکمک 142 میلیارد دالری امریکا وحد اقل 20 میلیارد دا لرکمک های کا نا دا واروپای غربی ود یگرکشورها، نتوانستند سرک های کا بل را پخته کاری کنند؛" نویشته وبه نشر رسا ندم. نوشته ای کنونی هم درادامه آن ها ودراصل تکمیل کننده ای آن ها ودوام دارمی با شد. ازاین نگاه که ، به د وستان فسبوکی / رخنا مه ای ام وبا سوا دان وفرهنگیان هموطنم گفته بودم همه یا بیشترکتاب های نویشته شده توسط سیا ست مدا ران ونویسند گان امریکا یی بازتاب دهنده نگاه های آن ها درباره افغانستان وجنگ علیه تروریسم ودشواری های کشورخود شان درآن را ازیک کتاب فروشی دست دوم ود یگرکتا بخانه ها به قیمت های ارزان خریداری کرده ام ؛ بنا برآن ، بهترمی دانم که به علت های بیرونی ودرونی شکست امریکا درحکومت سازی وبازسازی وطن جفا کشیده وفاشیسم وتروریسم افغا نی زده ای خود بپردازم.
به همه آگا هان منطقه وجهان آشکارهست که خوشبختی مردم ها وکشورها پیوند را ست واستوار به شکل گرفتن ملت ها وسا ختن حکومت های مردمی وملی برخا سته از اراده وخواست آن ها دارد. پد یده های اجتما عی وسیا سی واقتصادی وفرهنگی وتاریخی که مردم افغانستان از نبود آن ها دررنج وشکنجه بود ند ومی با شند. تاریخ سیا سی نا شاد کشورجفا کشیده ای ما هم نشان می دهد که استعمارزی های کهنه ونو افغان بسیار ازملت شدن ومستقل بودن افغانستان سخن گفته اند ؛ سخن های متنا قض با واقعیت قبیله گریی افغان ها وستم های فراموش نا شد نی آن ها بر فارسی زبان ها وترک تباران وبلوچ ها و...وتقسیم زمین های آن ها به قبا یلی های خود شان که بسیاری شان ازمنا طق قبا یلی پاکستان به افغانستان آورده شده بود ند تا هم به نفوس قبا یلی ها افزوده شود هم پشتونستانخوا هی علیه پاکستان کنند. طوریکه د یده شد ومی شود، پاکستان ازپشتون های به افغانستان برده شده ای خود وبازگشته دردوره حضور ارتش سرخ ،طا لبان تروریست را سا خت به کشورما صا در وهمه قوم ها حتا پشتون ها را قربا نی تروریسمی طا لبا نی کرد وکند. تروریسمی که مهارآن حتا ازعهده امریکا ونا تو هم بیرون شده است!
بنا برآن ، بهترمی دا نم که به علت های شکست امریکا دراستوارساختن حکومت های کرزی استعمارزی وغنی استعمارزی وعبد الله نیمه استعمارزی بپردازم ؛ وعبد الله را ازاین نگاه نیمه استعمارزی نویشتم که پد رش افغان وما درش فارسی زبان پنجشیری می با شد. پس ، نیمه استعمارزی بودن او به افغان بودن پدرش پیوند دارد! بطورنمونه ، تاریخ هم درخراسان سده های هژده ونزده که مورد هجوم روسیه تزاری وهند بریتا نیا قرار گرفت ودرمرکزآن افغانستان پوشا لی توسط آن ها سا خته شد هم درتاریخ سیاه افغانستان دست سا خت آن ها ونگهداری شده توسط شوروی وپس ازآن گرفتارپاکستان وافغان های تروریست نوکرآن شده ؛ واکنون بزیرسلطه امریکا ونا تورفته، نشان نمی دهد که یک فارسی زبان یا ترک زبان این سرزمین بارکش استعمارهای کهنه ونو شده با شد! یعنی همه بارکش های استعمارها درخراسان ،ازاحمد ملتا نی مشهوربه احمد شاه با با تا شیرعلی خان ، نوکران شرکت هند شرقی وهند بریتا نیا ودرافغانستان دست سا خت همان استعمارگران ، ازعبدالرحمن خان وحشی تا غنی وزیرستا نی ، همه نوکران هند بریتا نیا ،شوروی وپاکستان واکنون نوکران امریکا وانگلیس می با شند ودردهلی نو هم برای تحویل گرفته شدن دراسلام آباد، پرسه می زنند. ادامه سلطه استعمارهای رنگارنگ وابزار آن ها شدن استعمارزی ها ، بیانگر شکل نگرفتن ملت درافغانستان می با شد. ازاینکه افغان ها قبا یل ما نده اند وقوم نشده اند وبرخی سران قبیلگی آن ها با خود فروشی ووطن فروشی تباه کاری کرده ومی کنند ، با ید افغان ها قبیلگی می ما ند ند وقوم نمی شد ند وقوم نشدن آن ها عامل عمده بد بختی خود شان وبد بخت ترساختن دیگرقوم ها توسط استعمارزی های برخاسته ازآن ها می با شد.
با درنظرداشت هنرمندی استعمارزی ها دربارکشی وخود داریی فارسی زبان ها وترک زبان ها ازبارکشی، پاکستان با بهره برداری ازافغان های بارکش خود ، کا بل فارسی زبان را ویران وبعد ازآن با ساختن طا لبان تروریست ازقبا یلی های افغان والقاعده از قبا یلی عرب ، شما لی فارسی زبان وبخش های ازشما ل فارسی زبان وترک وترکمن زبان را ویران کرد! ازبد شا نسی پاکستان تباه کننده ای افغانستان، تروریستان قبا یلی افغان وعرب تحمیل شده بر بخش بزرگ افغانستان تو سط آن عا مل رو یداد های تروریستی یازدهم سپتا مبر 2001 درامریکا شد ند. رویداد های تروریستی که جاده سازی به جنگ امریکا علیه تروریسم درافغانستان واعزام طا لبان ریشو- تروریست به پاکستان وسا ختن حکومت پوشا لی طا لب کرزی متشکل ازطا لبان دریشی پوشی پیشترهتلچی درامریکا وبریتا نیا وتبلیغات چی های طا لبان ریشو-تروریست درپاکستان وامارات متحده وعربستان شد.
به گواهی تاریخ سیا سی کشورهای جنگ زده ، حکومت سازی وبازسازی درآن ها به سیا ست مد اران ومد یران ورزیده وکارکشته ووطن دوست پیوند نا گسستنی داشت ودارد. افغانستان که هم جنگ زده هم تروریسم زده می با شد ، حکومت سازی درآن به سیا ست مدا ران ومد یران پخته کارنیازمبرم دا شت وهنوزهم دارد. وارونه ای آن ، جورج بش رئیس جمهور امریکا وتیم اوکه به گفته ستف کول نویسنده " جنگ های اشباح" آگا هی راجع به جنوب آسیا ندا شتند. بنا برآن ، سه اشتباه بزرگ را درافغانستان ومنطقه مرتکب شد ند:
نخست ،طا لبان ریشو- تروریست را بد ون خون کردن بینی شان روا نه ای پاکستان کرد ند وآی اِس آی هم ازآن ها با گرمی درمرزمشترک افغانستان با استان های سر حد وبلوچستان پاکستان پذ یرای کرد؛
دوم ، طا لبان دریشی پوش وقبلن هتلچی در غرب وفعال درپاکستان را به مشوره پرویزمشرف رئیس جمهورنظا می پاکستان ، بنام تکنوکرات درکا بل به حکومت رسا ند ند؛
سوم ، پا کستان تروریست پروررا به حیث عضو کمپ مبارزه علیه تروریسم پذ یرفتند.
شنا ختی که ازهتلچی های پسوند وپیشوند تکنوکرات گرفته وارگ نشین ووزیران ورئیسان سا خته شده توسط با داران غربی وپاکستا نی شان دارم ؛ بیانگراین هست که بسیاری شان دانشگاه نا د یده وتنها به مشکل لیسه خوانده بود ند. همچنان، شماری ازآن ها بخاطر زند گی هتلچی گرا نه در غرب وپودرکاری درپاکستان ،آشنای نیم کاره بازبان انگلیسی پیدا کرده بود ند. ازاینکه امریکای ها آشنای با افغانستان و زبان های فارسی وپشتو ندا شتند ،به چنان انگلیس دان های نیمه کاره نیاز مبرم پیدا کر د ند. شا یان یاد آوری می دانم که ، بسیاری هتلچی های نصب شده بقدرت به شمول کرزی وغنی ، درپشاور وکویته ، مواد مخدر کاری و نهاد کاریی غیر دولتی ، یا ان جی اوکاری می کرد ند. بطورنمونه ، پدرکرزی وخود ش وبرا درش پودرکا ران مشهور درکویته بود ند وغنی هم که نهاد کاری غیر دولتی در اسلام آباد وپشاور بود. خلیلزاد استعمارزی وافغان پاکستا نی تبار که درامریکا درس خوا نده بود وشهروند آن هم شده بود ،سخن گوی هتلچی های بعد ترتکنوکرات جعلی شده در کا بل ، در شورای امنیت ملی امریکا شد.
طوریکه د یده شد ،جورج بش بی خبر ازامورافغانستان وپا کستان ، هتلچی ها وپودر کار ها را بنام تکنوکرات درافغانستان حاکم سا خت. تکنوکرات های جعلی وپودرکاران ونهاد کا را نی که همه افغان بود ند ورا بطه با افغان ها نداشتند. را بطه ندا شتن آن ها با افغان های خود شان باعث شد که آی اِس آی ازطریق طا لبان درمیان قبا یل افغان هم رخنه هم نوکر وسرباز گیری کند. من که درآن زمان مصروف نوشتن "جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ " در پشاور بودم ؛ چند بار به مرکز نهاد های با صطلاح غیر دولتی افغان ها رفتم ودرباره شان کسب اطلاعات کردم ؛ برا یم ثا بت شد که اکثر شان جا سوسان آی اِس آی بود ند. بنا برآن، وقتیکه جورج بوش این پودر کا ران ونهاد کاران را بنام جنگ علیه تروریسم به افغانستان تحمیل کرد ،ازدونگاه بسیار احمقا نه زمینه سازی برای شکست جنگ خود علیه تروریسم درافغانستان کرد :
نخست ، هتلچی ها وپودرکا ران دست نشا نده ای او توان حکومت سازی درافغانستان فروپا شیده را ندا شتند؛
دوم ،آی اِس آی درسا ختار حکومت پوشا لی دست سا خت جورج بش متشکل از طا لبان دریشی بوش وپودرکارها، ستون پنجم خود را درآن سا خت. ستون پنجم هم ما موریت دا شت که دوکاررا در افغانستان انجام دهد:
نخست ،سنگر درونی حکومتی برای طا لبان تروریست شوند؛
سوم ، افراد بارز دیگر قوم ها به خصوص تا جیک ها را ترور کنند. بطور نمونه ،همین گونه تروریستان استاد ربا نی وده ها تا جیک سرشناس د یگررا ترور کرد ند. ترور های که تا کنون ادامه دارند وغنی عزم مبارز علیه آن ها را ندارد. غنی که باری گفته بود که همه زندا نی ها به یک قوم / قوم یا قوم خود ش تعلق دارند ؛ حق به خود می دهد که کمک به ترورافراد برجسته ای دیگر قوم ها به خصوص تا جیک ها برای ادامه حکومت فا سد ونا بکار خود کند.
بنا برآن، آی اِس آی با استفاده ازسیا ست نا درست جورج بش حتا با کمک های ما لی نظا می آن ، دوسنگرتروریستی علیه جنگ او علیه تروریسم سا خت:نخست ، ستون پنجم یا سنگر درون حکومتی متشکل از طا لبان دریشی پوش ؛ دوم ،سنگربیرون حکومتی یا طا لبان ریشو- تروریست. طوریکه در عمل د یده شد، طا لبان دریشی پوش ضربه به حکومت پوشا لی دست سا خت بش ازدرون زد ند که طا لبان ریشو- تروریست ازبیرون زده نتوانستند. بطور نمونه ،حکومت افغانستان به شمار نیم میلیون سرباز وپولیس وافراد امنیتی دارد وشمار تروریستان هم که بین پنج تا ده هزارتروریست می با شد. نا توانی ارتش ووزارت داخله وریا ست امنیت ملی حکومت های کرزی وغنی با چنان نیروی بزرگ دفاعی- امنیتی در سرکوب ده هزار تروریست ؛ بیانگراین هست که دشمن دردرون خا نه سنگر فعال دارد.اگرچنان سنگردرونی نمی دا شت، مدت ها قبل جنازه تروریسم برداشته شده بود.
بیاد دارم که سا ل ها قبل، ژنرا ل پتریوس ژنرا ل امریکای فرما نده نا تو درکا بل گفته بود که :" حکومت افغانستان اتحاد یه جنا یت کاران می با شد!" وبا ب ودوارد نویسنده ای مشهورامریکای درکتاب خود" جنگ اوبا ما" نوشته است که : " تاریخ افغان ها با حکومت داریی خوب بیگا نه می با شد." یعنی حکومت های افغانستان همواره حکومت های فا سد ونا بکاربو د ند ومی با شند. طرفه اینکه ، حکومت های کرزی وغنی- عبدالله که دست نشانده امریکا می با شند ، هم فا سد ترین هم نا بکارترین ثا بت شد ند که نماد کوچک آن وجود دوازده کارمند ومعلم وصد ها مکتب موهومی می با شد! اگرحکومت های دودهه فا سد ترین ونا بکارترین نمی بود ند ، بازسازی که خیرازعهده آن ها بیرون می با شد حد اقل با پنج صد هزار نیروی امنیتی ودفاعی ده هزارتروریست را سرکوب می کرد ند. نا توا نی حکومت های فا سد ونا بکار هم با عث امضای توافقنا مه ترامپ با تروریستان دردوحه شد هم تروریسم آن ها را مشروعیت داد! دراین را بطه ، مقا له ای زیرعنوان :" ترامپ وطا لبان دورخ یک سیکه ثا بت شد ند" ؛ نوشتم!
طوریکه د یده می شود ، با رفتن ترامپ ازکا خ سفید وآغازکارجو با یدن درجای او، هم پاکستان بسیارغمگین شده است هم طا لبان / شا خه ای ریشو-تروریست ارتش آن وبا ید غمگین شوند! به این خاطرکه ، با یدن دوباره همکاری با نا تو را آغازکرد وکشورهای عضو آن همه گفتند که تا صلح درافغانستان تا مین نشود، حضورآن ها برای مهارتروریسم ضروری می با شد. درست است که حضورنا تو برای تا مین صلح درافغانستان ضروری می با شد ؛ اما پرسان این هست که ضرورت تا چه زما نی؟ یعنی نا تو نمی تواند تا پا یان تاریخ درافغانستان بما ند. بنا برآن ، به نفع کشورهای عضو نا تو می دا نم که علت های شکست خود در استوارساختن حکومت ومهارتروریسم درافغانستان را بررسی تازه نموده راه بیرون رفت محترما نه برای خود جستجو نما یند وراه مورد نظر نویسنده هم ایجاد حکومت داری خوب درافغانستان می با شد.
بنا برآن ، دراخیر مقا له ، به نفع حکومت جو با یدن ود یگر حکومت های عضو نا تو ومخا لفان تروریسم می دا نم که سیا ست های نا درست نزده سا ل وچیزی کمترازپنج ماه گذ شته خود درافغانستان وپذ یرش پاکستان تروریست به حیث عضو کمپ مخا لف تروریسم را بازنگری وکمک به ایجاد حکومت داریی خوب درکشور حکومت داریی فاسد وتروریسم زده ای ما کنند. حکومت داریی خوب هم که بدون مرخص کردن هتلچی ها ازادارات حکومت فا سد ولرزان کنونی نا ممکن می با شد. پس بهترمی دانم که ،حکومت فا سد ودرما نده ای افغا نستان مرخص شود وبه آمدن حکومت خوب چه موقت چه دراز مد ت زمینه سازی شود. درغیرآن ، طا لبان ریشو-تروریست وطا لبان دریشی پوش دریک اتحاد با همی بیشترازپیش مسلمان کشی خوا هند کرد! ادا مه دارد.
Saturday, 20 February 2021
بمنا سبت روزجها نی زبان مادری ووضع نا هنجارزبان پارسی دررسا نه های افغانستان
مسعود که یافت عزوجاه ازلاهور/ تا بید چونورصبحگاه ازلاهور
سالارسخن ورا ن به تازی ودری است/ خواه ازهمدان با شد وخواه ازلاهور
رهی معیری
ابراهیم ورسجی
سوم ماه حوت سا ل 1399
درگذ شته های دور ونزد یک واکنون، پرسمان زبان ها وتهد ید به نا بودی شدن برخی ازآن ها به یک پرسمان بسیارمهم وقا بل توجه درسیا ست های ملی، منطقه ی وجها نی تبد یل شده است. اگر به گذ شته دورنرم، درگذ شته ای نزد یک ،پس ازفروپا شی امپراتوریی چند قومی- زبا نی اتحاد شوروی- کمونیستی، پرسمان زبان ها وپیوند آن ها باهویت های ملی- قومی بیشترازپیش بالاگرفت وبه پرسمان داغ جها نی تبد یل شد که سازمان ملل ، بویژه بخش فرهنگی آن هم به اهمیت زبان ها ونگهداری آن ها هم به نقش سازنده ی زبان ها وفرهنگ ها درتا مین مناسبات دوستا نه میان کشورها وفایده ی رسا نی آن ها به صلح وثبات جها نی تا کید ورزید. همزمان با تاکید بخش علمی- فرهنگی سازمان ملل متحد / یونسکوبه نگهداری زبان ها وفرهنگ ها وما نع شدن ازمرگ آن ها،کشورهای هم که به گونه ی زبان شان درگذ شته مورد بی مهری توسط دولت های باصطلاح ملی قرارگرفته بود، نسبت به این پرسمان حسا سیت ودلچسپی بیشتری نشان داد ند.
بطورنمونه، کشوربنگله د یش / پاکستا نی شرقی د یروز که تا پیش ازجدای ازپاکستان غربی درروز16ماه د سا مبر1971میلادی ،زبا نش مورد بی مهری حت ادشمنی ای نخبه گان سیا سی- نظامی ای پاکستان غربی قرارگرفته بود، بیشترازدیگرکشورها درباره ی زبان ما دری واهمیت تد ریس وتقویت آن هم درسطح تدریس آن درسا ما نه ی آموزشی- پرورشی هم گفت وگو های عا میا نه کشورها درسازمان ملل توجه ژرف نشان داد. دراین راستا، کشوربنگله دیش اولین کشوری بود که درماه نوامبرسال1999، پیشنهاد خود مبنی برنام گذاری روز21 فوریه بنام روز روززبان مادری را به یونسکو/ بخش فرهنگی سازمان ملل پیش کش نمود. پیشنهاد پیش کش شده توسط بنگله د یش که حما یت انجمن جها نی طرفداران زبان ما دری را نیزبه همراه داشت. بنا برآن، درسی مین نشست عمومی سازمان یونسکوبه تصویب نما یند گان همه کشورهای عضوآن رسید. ازآن روزتا کنون، روز21 فوریه-3حوت به حیث روزجها نی زبان مادری درهمه کشورهای عضویونسکوبرگزارمی شود. طرفه این که، دانشمندان وآگاهان عرصه ی فرهنگی و روانشنا سی آموزشی- پرورشی به این نتیجه رسیده اند که دانش آموزان ودانشجویان بهتروبیشترازد یگرزبان ها درزبان مادری شان می توانند مفاهیم علمی وآموزشی را درک ویاد بگیرند.
با اینکه، اهمیت زبان ما دری دردریا فت مفاهیم علمی-آموزشی توسط دانشجویان ودانش آموزان به یک اصل پذ یرفته شده جها نی مبد ل شده است. بد بختا نه، سیا ست کاران متعصب - قوم گرا- فا شیست درکشورهای چند قومی وچند زبا نی نمی خواهند به این واقعیت تلخ تن دهی نمایند. درواقع، گریزسیا ست کا ران متعصب ازپذ یرش اهمیت زبان ما دری د یگران نشانگری بی خبری ونا دانی آن ها ازماهیت وارزش زبان می باشد. دررابطه به اهمیت زبان، لازم است که به سراغ ها نس گیورک گادامردانشمند شنا خته شده ای آلما نی برویم. گادامردانشمندی که درسال1960 ، بانوشتن وپخش مهم ترین اثرخود "حقیقت وروش" شهرت جها نی یافت. کتا بی که درآن پرسیدن، پاسخ دادن، گفت وشنید ودرک متقا بل درشمارپرسمان های می با شد که گادامربه آن ها پرداخته وبه این نتیجه رسیده است که "زبان بهترین روشی است که با آن می توان به معنای زند گی وواقعیت هستی پی برد. بطورنمونه ، اوزبان را بنیاد ناشناخته ها می داند وباوردارد که زبان آخرین افق هستی شنا سی هرمنیوتیک برای فهم وشناخت جهان می با شد. معنای هرمنوتیک دربنیاد چیزی نیست مگر"فهمیدن". درواقع، کسی که قصد شناخت وفهم د یگران را دارد، با ید توان وهنراین را داشته باشد که نخست پیش پندا شته های خود ر ادستکم درهنگام گفتگوبه کناربگذارد وبتواند به سخن مخاطب خود گوش دهد. اوبه این باوراست که هدف ازگفتگونمی تواند صرف شرکت درجدل برای پیروزی درآن چیزی با شد که به سود ما است، بلکه قصد ما یاری رسا ندن به یک د یگربرای نزد یک شدن هرچه بیشتربه حقیقت است. طرف های گفت وگو، درجستجوی حقیقتی هستند که هرکدام به تنها یی قا دربه دسترسی به آن نیستند."
برخلاف گفته ی گا دامر، پاکستان البته پیش ازآن افزون براین که نه خواست زبان بنگا لی های خود رابشناسد. بطور نمونه ، درسا ل 1948، درجهت کمرنگ کردن یا ازمیدان بیرون نمودن زبان بنگا لی ها یا اکثریت نفوس آن کشورمبا درت ورزید که نتیجه ی آن دوپارچه شدن آن کشوربود، وترکیه به این نام که همه شهروندان ترکیه ترک هستند، کوشید که ازهویت کرد ها انکارنماید. پرسما نی که برای ترکیه به کابوس تبد یل شده است واکنون می کوشد که به گونه ی ازآن بیرون شود. ازسوی د یگر، پیوند استواری میان زبان وفرهنگ وهویت های ملی- قومی وجود دارد که نا د یده انگا شتن آن می تواند به فاجعه بینجامد. بطورنمونه، پاکستان درسا ل 1948 به بالاکشیدن زبان اردوبه حیث زبان ملی وانکارزبان بنگا لی گام نخست درجهت تجزیه ی خود رابرداشت. باوجود این که، پرسمان زبان چه به حیث زبان مادری وچه به حیث زبان فرهنگی وهویت سازیکی ازستون پا یه های هویت های قومی وملی می باشد، امادربسیاری کشورهای چند زبا نی- چند فرهنگی مورد بی مهری یا دشمنی سیا ست کاران پس مانده ویکسان سازقرارگرفته ومی گیرد. سیا ست وشیوه ی نگرشی نا درست به زبان وفرهنگ که نقش منفی ای آن دربرهم زدن فرایند ملت سازی یک اصل پذ یرفته شده می باشد. نه تنها درضربه زدن به فرایند ملت سازی، بلکه به توسعه ی علم، زبان وفرهنگ هم زیا نبارتمام می شود. به گفته ی علیزاده ی توسی،"اگرزبان راخراب کنیم، ادبیات ازبین می رود، اگراد بیات ندا شته با شیم، زبان نا توان وفقیرمی شود. وزبان واد بیات که ازارزش واعتباربیفتند، قومیت وتاریخ وفرهنگ ماهم دیگرقدرت وغیرت وهمتی نخواهند داشت که بتوانند خود شان را توی این د نیای ازاسب واصل هردوافتاده، زنده وپیشرووسربلند نگهدارند! فرانسوی ها زبا نشان را کتابی می نویسند ولی محاوره ی یاعامیا نه می خوانند. وای به روزی که ماهمه مان بخواهیم هم محاوره ی بنویسیم، هم محاوره ی بخوانیم. هرکسی هرجوری که دلش خواست! هرج ومرج مطلق"! وضعیتی ناهنجاری که درافغانستان سال ها است که ادامه دارد وممکن است تا آینده ی نامعلوم بخاطرنافرهیخته بودن سیا ست کاران ونا توانی نویسند گان وفرهنگیان ادامه داشته باشد.
اگربخواهیم زیان رسا نی های نگاه وبرخوردعصبا نی وقبیله گرایا نه به زبان وفرهنگ را بررسی نما ییم، به صراحت می توان ابرازنمود که نمونه ی برجسته پیشِ رومان افغانستان می باشد. درافغانستان، بدو دلیل ،نگاه وبرخورد عصبا نی- قبیله زده با زبان پارسی دری همواره زیا نبارتمام شده است:نخست، پس ازجنگ جها نی دوم که دوره ی کهنه استعمارگری پا یان ودوره ی برآمدن دولت های تازه برخاسته ازشکم آن آغازشد، سران کشورهای تازه سربرآورده اغلبن ازقشرآموزش د ید گان وفرهیختگان بود ند. اصل فرهیخته بودن آن ها ونیازشان به فربه نمودن زبان وفرهنگ ملی،اهمیت هردو را دوچندان ساخت. ازاین رو، فرهنگ سراها تشکیل داده شد تازبان وفرهنگ ملی تقویت واززبان وفرهنگ آقایانِ دیروزدوری گزیده شود. دوم، نافرهیخته بودن زمام دا ران قبیلگی افغانستان ودشمنی پنهان وآشکارشان بازبان پارسی دری زیا نبارتمام شد.
دررابطه به اصل نخست، با ید گفت که افغانستان برخلاف بسیاری کشورهای مستعمره، بجای افتادن بدامن استعمارمستقیم، بدامن استعمارغیرمستقیم گرفتارشده بود که ویرانگریی آن درعرصه فرهنگ، زبان، هنروپیشرفت به مراتب زیا نبار ترازافتادن بدامن استعمارمستقیم بود. روشن است که درافغانستان، زمام داران پس مانده وقبیله گرا، درعرصه ی علم وفن آوری به کشورزیان رساند ند و درعرصه ی زبان ، فرهنگ وهنر، به زبان دری زیان های فراوانی وارد نمود ند. زیان ها یی واپس گرایا نه ی که بدوبها نه ی زیرصورت گرفت:نخست، بخاطرتوسعه ی زبان پشتوکه درپاکستان/ زادگاهش روبمرگ داشت واکنون ازنگاه نوشتاری تقریبن جان باخته است. بطورنمونه، روزی ازیک جوان پشتوزبان پاکستا نی پرسان کردم که به زبان پشتونوشته می توا نی یا نه؟ درپاسخم گفت که : نه! بازپرسید م که چرا؟ پاسخ داد که پشتو"برای من نان داده نمی تواند"! دوم، جدا ی انگاری میان حوزه ی فرهنگی- زبا نی ایران وافغانستان. بی خبرازاین که ، زبان وفرهنگ مرزنمی شناسند ؛ وبه گفته ی رهی معیری، شاعرفرهیخته ی ایرا نی، سالارسخن وران به تازی و دری است / خواه ازهمدان باشد وخواه ازلاهور.
درواقع، جدا ی انگاری میان حوزه ی فرهنگی- هنری- زبا نی ایران وافغانستان ازنهایت حماقت ونادانی زمام داران تحمیلی ونیمه فرهنگیان قبیله گرای افغانستان حکا یت می نماید. به این خاطر که، آن ها گمان کرده اند که فرهنگ وزبان هم پیرومرزهای مصنوعی کشیده شده توسط استعمارهای کهنه ای روپا یی می باشد. ناآگاه ازاین که زبان ها، فرهنگ ها، د ین ها واید ئولوژی ها نمی توانند تا بع مرزهای جغرافیای ومصلحت های سیا سی حکومت ها شوند. ازجانب د یگر، این نابخردی ازنا آگاهی تاریخی هم الهام می گیرد. البته، ازدونگاه:نخست، هرزبان وفرهنگی حوزه ی تاریخی- پیدا یشی خاصی خود را دارامی باشد وبیا بان گردان تفنگ بد ست و بی فرهنگ نمی توانند درمرزهای آن ها دیگرگونی ایجاد نمایند. بطورنمونه، ازشمال به جنوب، سرزمین فراخی میان خجند درشما ل تاجیکستان وگرد یزدرجنوب افغانستان، وازشرق به غرب،ازتاج قرغن ، یا بخش پارسی زبان دردامنه ی هما لیا، یا درمرزمشترک پاکستان وچین ، تا بحرین، امیرنشین جنوب خلیج فارس، قلمروزبان دری یا پارسی می باشد. ازآن هم جا لبتراین که، تا برآمدن استعماراروپا یی، ازتا تارستان درجنوب روسیه، تاحیدرآباد دکن درجنوب هند وازارومجی مرکزولایت سیکیا نگ چین تا دریای مد یترا نه، زبان پارسی دستکم درحوزه سیاست مداران وفرهنگیان دست بالائی داشت.
بد بختا نه، درمنطقه ی میان خجند وآمودریا،بلشویک های جنایت کارروسی به این بهانه که درافغانستان وایران زبان پارسی دری وجود دارد وچه نیازی به وجود آن دراین بخش ازجنوب شوروی می باشد، تامرزنابودی زبان زبان پارسی درازبکستان کنونی به پیش رفتند وزبان نیمه جان دری که درتاجیکستان کنونی وجود دارد، نتیجه ی ایستادگی صدرالد ین عینی ود یگرفرهیختگان تاجیک می باشد؛ ورنه، این حالت نیمه جان هم وجود نمی داشت! ازآن هم غمباررتراین که، درکشورازبکستان تاکنون سیاست پارسی ستیزیی بلشویک ها ادامه دارد! با وجود همه نا انصافی ها وزبان ستیزی ها، زبان دری یا پارسی درتاریخ خود نشان داده است که چه مصیبت ها وفاجعه های را پشت سرگذاشته وزنده مانده است. بطورنمونه،نخست، مورد تهاجم زبان عربی قرارگرفت. پرسما نی که به د ین اسلام ربطی نداشت. به این خاطرکه، دردوره ی خلافت ، خلیفه ها کاری به زبان نومسلمان ها، چه آن های که به زورمسلمان ساخته شده بود ند وچه آن های که به رضایت مسلمان شده بود ند؛ نداشتند. برخلاف، درسال685 میلادی، یعنی 25 سا ل پس ازدوره ی خلیفه ها،عبدالملک ابن مروانِ اموی زبان دری را برانداخت وبه زورزبان عربی را زبان دفتری درخراسان بزرگ ساخت. سیاست زبان - فرهنگ ستیزانه ی که دستاورد آن خیزش شعوبیان دری زبان علیه عرب ها بود.خیزشی که دربیشترازنیم سده بعد ریشه دود مان حکومت گروغاصب اموی را برانداخت وحکومت عبا سیان راروی کارآورد که نیمه عرب ونیمه پارس بود. به زبان روشنتر، به انحصارسلطه ی عرب ها درخراسان بزرگ پا یان داده شد.
به گواهی تاریخ ، با پا یان پذ یرفتن حکومت انحصاریی عرب های اموی، دردوره ی عبا سیان، خاندان هایی بویه، صفاری، طاهری، سا ما نی ، غزنوی ، سلجوقی وغوری ، درپارس وخراسان سربلند کرد ند. از خا ندان های نامبرده ، با وجود این که بویه ها، طاهری ها،صفاری ها وسامانی ها دری زبان بود ند؛ ازمیان آن ها، تنها ساما نی ها چنان زبان دری یا پارسی را بالاکشیدند که با دوره ی ساسانی همترازی می کرد، وپس ازآنهاغوری های پارسی زبان درگسترش زبان پارسی وفرهنگ اسلامی درهند کارها یی شایسته ی انجام داد ند. خوشبختا نه، سا مانی ها زبان دری را آنقدرنیرومند ساخته بود ند که خلیفه ی بغداد با بالاکشیدن غزنویان متعصب که به بهانه ی شیعه - قرمطی ستیزی، پارسی زبان هایی آگاه را می کشتند که کشتن حسنک وزیریک نمونه ی بارزآن می باشد هم نتوانستند جلوآن رابگیرد. ازبد رخدادها، با برآمدن مغلان بیا بان گرد، خراسان بزرگ وزبان دری وفرهنگ وهنرشا یسته ی آن زیان ها ی نیست کننده ی رامتحمل شد. ازآنجاکه مغلان، بیا بانگرد وبی فرهنگ بود ند، به گفته ی خواجه نصیرتوسی درزبان وفرهنگ نیرومند پارسی ذوب شد ند. ازجانب د یگر، آل کُرت پارسی زبان که درمرکز خرا سان / افغانستان کنونی حکومت می کرد، ما نع ازبسیاری ویران گری های مغلان شده بود ودرادامه ی آن هاخاندان تموری یا ترک های پارسی زبان شده هم خدمت ها ی به زبان پارسی نمود ند. بد بختا نه، با برآمدن صفویان وقاجاری ها وهم زمان با دومی ها برآمدن افغان ها درخراسان بزرگ، واژه های عربی برزبان دری تحمیل کرده شد. وعلت تحمیل واژه های عربی بزبان پارسی این بود که ملایان زیاد قدرت گرفتند. ملایا نی که افزایش واژه های عربی به دری یا پارسی را نمونه ی رشد اد بی وازنظرمذهبی ثواب می پندا شتند. دردوره ی افغان ها، افزون بررخنه ی بی مورد واژه های عربی به زبان دری، پرسمان د یگری که به نا توان سازیی زبان وفرهنگ دری کمک نمود، گرفتارشدن کشوردردام جنگ های قبیلگی بود. جنگ های کوری که کشورماهنوزهم با پس مانده های ریزودرشت آن ها دست وپنجه نرم می کند.
درشرا یطی که، جنگ های قبیلگی مرکزخراسان بزرگ، یا افغانستان را ازنظرفرهنگی- هنری- زبا نی وعلمی ازنفس انداخته بود، درایران هم زمان باجنبش ترک های جوان، انقلاب مشروطه رقم خورد. انقلابی که متا ثرازتجربه ی رنسا نس/ نوزا یی ونهضت روشنگری اروپا یی ونگرش نوبه زبان وفرهنگ وهنربود. باوجود اینکه، انقلاب مشروطه ی ایران شکست خورد، اما نواند یشی درعرصه ی زبان وفرهنگ وهنررونقی بیشتری یافت. البته، بدودلیل:نخست، رضا شاه پهلوی، شاه نوگرای ایران توانست با ایجاد فرهنگ سرا نوسازی را درعرصه ی زبان وفرهنگ تشویق نماید. فرهنگ سرای که اهمیت آن را حکومت آخوند یی کنونی هم انکارکرده نمی تواند. دوم، روشنفکران وفرهنگیان ایرانی ای دانش آموخته درغرب به این خاطرکه ازشکست انقلاب مشروطه وآشوب برخاسته ازآن نا امید شده بود ند، ازپرسمان آزادی وآزاد اند یشی صرف نظرکرده به نوگرای ونوسازیی رضا شاه که همتا یان اودرآغازغرب مدرن ودربخش ها ی ازجهان پس مانده به استبداد روشنفکرا نه یا استبداد منورشهره شده بودند، کمک کرد ند.
درحقیقت، فرهنگ سرای رضا شاه پهلوی پس ازدوره ی ساما نی که به حق عصررنسا نس/ نوزای درفرهنگ اسلام وایران بزرگ بود، دومین گام سازنده وسرنوشت ساز درجهت رشد وپیشرفت زبان پارسی به شمار آید. به سخن د یگر، آنچه ما امروزبنام زبان دری یاپارسی نوداریم، تا اندازه ی بسیاری دستاورد فرهنگ سرای رضا شاه پهلوی می باشد. درحا لی که درایران فرهنگ سرای رضا شاه پهلوی مصروف نوسازی وبه روزکردن زبان پارسی بود، درافغانستان زمام داران نادان وقبیله زده به بها نه ی تقویت زبان پشتووجدا ی انگاری میان حوزه ی فرهنگی ایران وافغانستان ، کمربه نا بود کردن زبان دری بستند. سیا ست فرهنگ - زبان ستیزا نه ی که دستاورد آن کمرنگ کردن زبان وفرهنگ دری برای تقویت زبان پشتو بود که درزاد گاهش / پاکستان روبه مرگ دارد! طوریکه د یده شد ومی شود، پا یه نگرفتن زبان پشتووتضعیف زبان پارسی ، افغانستان را در جهل ونا دانی بی سا بقه فرو برد. اگر،امروزافغانستان ازنظرتوسعه وپیشرفت مادی ، فرهنگی ، فن آوری وصنعتی درسطح جها نی ، همتا ی مغلستان،بوتان در آسیا و سوما لی، جنوب سودان درافریقا وجنگلی های امازون درقاره امریکا قراردارد، برمی گرد د به سیا ست هایی علم - فرهنگ وزبان ستیزا نه ی زمام داران قبا یلی تحمیل شده برآن نه عامل های د یگر.
خوشبختا نه ، زبان دری همان گونه که باعربی سازیی اموی ها ودسته های بی فرهنگ پس ازآن ها مقا بله کرد وموفق ازآب درآمد، سیا ست دری ستیزا نه ی زمام داران پشتوگرا وقبیله زده ی افغانستان راهم خنثی نموده است. با این که زبان دری ازبسیاری کوره راه ها یی پرخم وپیچ درزاد گاهش گذ شته است، اما با چا لش ها ازگونه ی د یگری روبرومی می باشد که دونمونه ی آن درافغانستان بخاطرنبود فرهنگ سرا ما نند ایران ومصروسیا ست کا ران نافرهیخته مود روزمی باشد:نخست، کاربرد زورمدا را نه وتحمیلی واژه ها یی پشتو درزبان رسمی- دری - درباری افغانستان. دوم، هجوم زبان جها نی سازی یعنی انگلیسی. دررا بطه به اصل نخست، بهتراست یاد آور شوم که نافرهیختگی وقبیله گرای سیا ست کاران ویرانگری ها ومسخ کاری های بسیاری درزبان پارسی درافغانستان کرده است.مسخ کاری های که درعصرگسترش آزاد یی رسانه ها وابزارآگاهی رسا نی به همه، تنها کاری که می کند ایجاد نفرت درمنا سبات قومی درکشورچند قومی- چند زبا نی وزیان رسا نی به همگرای میان قومی بسیارشکننده ی که داریم می باشد نه چیزی دیگری. دررابطه به اصل دوم، این گونه می توان سخن گفت که تنهاراه کارپناه جستن به آیین یا دستورزبان می باشد ودستور زبان دررا بطه به هردواصل نخست ودوم کاربرد می تواند داشته باشد.
بطورنمونه، واژه ها ازیک زبان به زبان د یگرازسه طریق وارد می شوند:نخست،ازطریق د ین واید ئولوژی های سیا سی. دوم، ازطریق تجارت ومنا سبات ما لی وداد وگرفت میان کشورها. سوم، ازطریق گسترش علم وفن وصنعت دریک زبان وترویج فن آوری وصنعت وپیدا واروابسته به آن درکشورهای دیگر.اگرواژه های زبان عربی به فراوانی درزبان دری یا پارسی یا فت می شوند، عامل آن را با ید تنها دردی ن اسلام جستجونمود تاچیزهای د یگری؛همچنان،اگرواژه های نومانند:کمونیسم، سوسیا لیسم، لیبرالیسم، هومان یسم، رنسا نس، ما تریا لیسم، فیمینیسم و...درزبان دری رخنه کرده وکاربرد دارند، برمی گردد به اید ئولوژی ها یی سیا سی جهان نو.همچنان، اگرصدها واژه اززبان انگلیسی وارد زبان دری شده است ومی شود، پیوند تنگا تنگ پیدا می کند به رشد علمی وفن آوریی نودرجغرافیا یی این زبان ومنا سبات تجاریی کشورهای انگلیسی زبان باجهان ازجمله افغانستان. درافغانستان هم که عامل هائی نامبرده دررا بطه به زبان پشتویا فت نمی شود، وحکومت های قبیلگی- تاریخ زده بزورکوشید ند ومی کوشند که واژه های ترجمه شده ازفارسی به پشتورا به زبان پارسی بارنمایند. سیا ستی زبان ستیزانه ی که نتیجه ی جز دامن زدن به نفرت درمنا سبات قومی درجا معه چند قومی ما درعصرجها نی سازی دستاوردی د یگری نمی تواند داشته باشد.
با توجه به گفته های بالا، روشنی اندازی دردوزمینه سازنده می باشد:نخست، واژه های بیگا نه را زبان ها به گونه ی عادی ونارمل ازخود می کنند نه بزوروفشاربه گونه ی که درافغانستان رواج دارد. دوم، برای این که ماهیت زبان گیرنده ای واژه های بیرونی د یگرگون نشود، آیین یا دستورخود رابرگردن واژه ها یی بیرونی سوارمی کند. بطورنمونه، واژه های که با حرف ها یی ص، ع، ذ، ض، ظ ث، ح درزبان دری کاربرد دارند، همه عربی می باشند. با این که زبان دری دربرا برسازی دشواری ندارد وبسیاری واژه ها یی عربی را یج درپارسی را دا را می با شد؛ با وجود آن ، حا لت روزمرگی پیدانمودن واژه ها یی عربی درپارسی، تلاش درجهت برابرسازی را به گفته مولوی ها "تحصیلِ حاصل"ساخته است. ازسوی د یگر،صدای حرف های عربی را یج درپارسی را پارسی زبان ها د یگرگون کرده اند. بطورنمونه، ض، ظ، ذ ، صدای ز راگرفته وص وث صدای س را گرفته وع هم صدای الف را گرفته است که ازنظرعرب ها نا شناخته می باشند. به سخن د یگر، این سوارکردن دستورزبان پارسی برشا نه وگردن واژه های بیرونی می باشد.عین سوارکاری دستوری برواژه های وارد شده ازد یگرزبان ها درپارسی هم کاربرد دارد.
دراخیر، این پرسش را ازهم وطنان پشتوزبان خود می کنم که سیا ست بارکردن واژه های پشتوبر زبان دری چه فا یده ی تا کنون به زبان پشتوداشته است؟ اگردرشهرکا بل یک کتاب علمی به زبان پشتویافت نمی شود، وکتاب ها یی درسی ای را یج در لیسه ها ودانشگاه های کشورماهم که با محتوا وجوهرعلمی- فنی فاصله ی آسمان- زمینی دارد، برمی گردد به چشم پوشی حکومت های قبیلگی - فاشیستی ازپرسمان رشدی علمی ، زبان ، فرهنگ ودانش درکشورجفا کشیده ای ما. برای این که، به بیهود گی سیا ست زبان ستیزانه ی رسمی دررسا نه های حکومتی درافغانستان پی برده شود،بسنده می کند که نگاهی به سخن رانی های کرزی،غنی ونشرات باصطلاح رادیووتلویزیون ملی واکاد می علم ستیز"علوم"انداخته شود! دراین راستا، روزی دریک چاپ خا نه درکا بل روزنامه ی انیس را به خوانش گرفتم. ناگهان درآن، نظرم بد وپرسمان خورد:نخست، سخن رانی کرزی. دوم، بازتاب یک گردهما یی دروزارت اطلا عات فرهنگ. ازسخن رانی کرزی که خیر، به بی دانشی نامبرده همه معترفند وغنی هم که با نواسه تراشی برای خدا به جهل خود مهر تا یید ثبت کرد، اما درگردهما یی وزارت فرهنگ،ازسخنرانی وزیرفرهنگ این عنوان ازهمه برجسته بود: "جامعه ی مد نی جوانان افغانستان"! زما نی که نا آگاهی مسئولان وزارت اطلا عات وفرهنگ را دررا بطه به جامعه ی مد نی و تعریف جامعه ی مد نی وکاربرد آن دریافتم، دانستم که وضع زبان، دانش وفرهنگ درافغانستان درچه سمتی سیرمی نما ید؟ بنا برآن، مسئولیت فرهنگیان ، نویسند گان وروشنفکران می باشد که بکوشند کشوررا ازاین وضعیت غمبارفرهنگی- زبا نی بیرون نما یند.
Thursday, 18 February 2021
نقض توافقنا مه دوحه توسط طا لبان ؛ باعث ادامه حضورنا تو درافغانستان می شود
کسی که به وعده ی خود وفا نمی کند د ین ندارد وکسی که اما نت را نگهداری نمی کند ایمان ندارد
سخن گهربارپیشوای معظم اسلام
ابراهیم ورسجی
روزنخست ماه حوت ، سال 1399
طوریکه در مقا له های پیشترنوشته بودم ، روز 29 ماه فوریه 2020 برا بر به روزدهم ماه حوت سا ل 1398 ، طا لبان با خلیلزاد نما ینده وزارت خار جه امریکا دردوحه ، توافقنا مه امضا کرده بود ند. در توافقنا مه نا مبرده ، سه اصل برجسته می با شد: کا هش خشونت توسط طا لبان و آغازگفت وگوهای صلح بین آن ها وحکومت کا بل ، وبیرون رفتن سربا زان امریکای از افغانستان. در شرا یطی که امریکا به فرمان ترامپ ،موافق توافقنا مه دوحه، تخلیه ای سربازان خود ازافغانستان را شروع وشماری بیشتری سربازان خود را ازآن بیرون کرد. وارونه ای آن ، طا لبان بیشتر از پیش به خشونت ها وترورها علیه مردم ملکی وسربازان وپو لیس ها افزود ند! افزا یش خشونت ها وترورهای طا لبان بر خلاف توافقنا مه ، با عث شد که برخی مقام های وزارت دفاع وسازمان اطلاعات مرکزی وشورای امنیت ملی امریکا وسازمان ملل ابراز نگرانی کنند. ازاینکه ترامپ گمان کرده بود که با بیرون کردن سربا زان امریکای از افغانستان ، در انتخابا ت ریا ست جمهوری ماه نوامبر 2020 بهره برداری می کند ، به نقض توافق نامه دوحه توسط طا لبان چشم پوشی کرد. چشم پوشی ترامپ به ترورها وخشونت های طا لبان برخلاف توافقنامه دوحه، کمک به افزا یش تروروتوحش آن ها ونفرت مردم ازتوافق کاران کرد.
وقتیکه ترامپ هم در انتخا با ت ریا ست جمهوری شکست خورد هم نتیجه انتخا با ت را نه پذ یرفت ، مقا له ای به عنوان " ترامپ وطا لبان دورخ یک سیکه می با شند" نوشتم. ازاین که ترامپ علیه دموکراسی درامریکا شمشیر کشید وطا لبان برخلاف اسلام ، به کشتار مسلمان ها زیر فر مان فرمانده تروریست پرورارتش پا کستان بیشترازپیش درافغانستان ادامه دا د ند ،مقا له نوشتن زیر عنوان نا مبرده لازمی بود. طوریکه د یده شد ، ترامپ بر خلاف خوا ست کشور های عضو نا تو ،شمار سربازان امریکای درافغانستان را به 2500 سرباز کا هش داد واگردرانتخا بات ماه نوامبر پیروز می شد ، درروزاول ماه مه برا بر به روزدهم ماه جوزای سا ل 1400 خورشیدی ،با قی مانده سربازان امریکای را به کشور خود برمی گشتا ند.
از بخت بد ترامپ و طا لبان ، اولی در انتخا بات ریا ست جمهوری ماه نوامبر شکست خورد ودومی ها از جوبا یدن رئیس جمهورتازه امریکا خوا ستند که توافقنا مه دوحه را رعا یت نما ید. ازاینکه طا لبان توا فقنا مه دوحه را نقض کرده اند ، خواست شان از جا نشین ترامپ خنده آورحتا غمبار وضد اسلامی وضد انسا نی می با شد. بطور نمونه ،در زیر عنوان مقا له ، سخنی از پیشوای اسلام را نوشتم که مطا بق آن طا لبان بخاطر نقض توا فقنامه دوحه خود را هم بی د ین هم بی ایمان ثا بت کرد ند! طرفه اینکه ، در عهد شکنی ،طرف مقا بل طا لبان ، نه مسلمان ومومن ،بلکه یک مسیحی یا اهل کتاب مطا بق تعریف قرآن می با شد. بنگر ید! یک مسیحی به عهد خود وفا می کند وطا لبان مد عی تطبیق شریعت ،خلاف د ین خود آن را هم زیر پا می کنند هم به قتل وکشتارمسلمان ها ادامه می دهند.
بنا برآن ، نظر مولانا مرغوب الرحمن مهتمم مدرسه د یو بند درهند ونظردکتر محمد طیب رئیس دانشگاه ازهرمصر،دو دانشمند مسلمان را درباره طا لبان بازتاب ونوشته را ادامه وپا یان دهم. بیا د دارم که درماه آوریل 2001 ، ژنرال پرویز مشرف رئیس جمهورنظامی پاکستان وفرمانده طا لبان ، توسط شماری ازمولوی های پاکستا نی طرفدار طا لبان ،گرد هما یی درشرق پشاوربرگزار وازمولانا مرغوب الرحمن مهتمم مد رسه د یوبند هم دعوت کرد ند. هدف برگزاریی گردهمای ، اسلامی نما یش دادن امارت تروریستی طا لبان درکا بل بود. برخلاف توقع پرویزمشرف ومولوی های زیرفرما نش ، مولانا مرغوب الرحمن اداره طا لبان درکا بل را یک اداره تروریستی ووحشی ومتضاد با ارزش های اسلامی نا میده به شد ت سرزنش کرد وتروریستان طرفدارارتش پاکستان درکشمیررا هم مانند طا لبان افغان سرزنش کرد.
طوریکه دررسا نه ای نوشتاری آن روز درپاکستان خواندم ، مشرف ود بیر آی اِس آی ومولوی های زیر فرمان شان از مولانا مرغوب الرحمن خشمگین شد ند وعزم زندا نی ومجازات اورا کرد ند. خبرزندانی کردن مولا نا مرغوب الرحمن به دهلی نو رسید ووزارت خارجه هند دریک اعلامیه ای بسیارتند به پاکستان هشدارداد ومولا نا محترما نه به لاهوررفت وازآنجا ازطریق مرزوا گه وارد پنجاب هند شد. سا ل ها بعد ازآن که طا لبان تروریست بنام جنگ علیه تروریسم توسط جورج بوش از کا بل وقندهاربیرون وبه کویته وپشاوررانده شده بود ند، دکترمحمد ایازنیازی استاد دانشکده شرعیات دانشگاه کا بل وامام مسجد وزیر اکبرخان را که منتقد شان بود ترورکرد ند. با شنیدن خبر شهادت دکترنیازی شاگرد قبلی دانشگاه ازهرتوسط طا لبان ، دکتر محمد طیب رئیس دانشگاه ازهر مصر، طا لبان را قا تلان مسلمان ها اعلام وازمولوی ها خوا ست که به مرده های آن ها نمازجنازه ادا نکنند! زیراکه ، تروریستان وقا تلان مسلمان ها می با شند وادای نمازجنازه به مرده ها وکشته شده های آن ها جوازد ینی ندارد!
سا ل ها بعد ازفتوای مولانا مرغوب الرحمن درباره تروریست بودن طا لبان وبعد از آن فرمان دکتر طیب درباره تحریم جنازه های طا لبان مردارشده ، آی اِس آی فرمانده طا لبان، مولوی جلال الد ین حقا نی مفتی طا لبان ومهتمم مد رسه حقا نیه دراکوره ختک درشرق پشاوررا که تاریخ مصرفش سپری شده بود، درراولپندی مردار وبه هردو عا لم نامبرده نما یش داد که ارتش پاکستان وآی اِس آی ، را بطه به طا لبان تروریست ندارند. می دا نم ؛ چنان تشت تروریست پروریی ارتش پاکستان وآس اِس آی / شبکه اطلاعا تی زیر فرمان آن ازبام تاریخ به زباله دان جغرافیا افتاده است که ترور جلال الد ین حقا نی مفتی طا لبان توسط آن ها درکنارمقرفرما ند هی شان درراولپندی چیزی را فراچنگ شان نمی کند. افزون بر اینکه تشت رسوای فرمانده ارتش پاکستان وآی اِس آی آن ازبام بزیر افتاده است ، جای ترامپ یا دوست شان را جوبا یدن درکاخ سفید گرفت وبه غم های آن ها افزود.
ازاین نگاه که ازروز بیستم ماه ژانویه – اول ماه دلو، روزی که جو با یدن وارد کاخ سفید ، تا کنون ، بیا نیه های اوووزیرخارجه ووزیردفاع ورئیس سیا / سازمان اطلا عات مرکزی امریکا را پیگیری می کنم ، برایم ثا بت شده است که موافق طا لبان نوازی ترامپ نمی با شند. تغییریکه با عث افسرد گی طا لبان ونظا می های پاکستا نی شد ووزیر خارجه پاکستان خواستاررعا یت توا فقنامه دوحه توسط حکومت جد ید امریکا شد. توافقنا مه ای که ده روزکم یکسا ل ازامضای آن می گذرد وطا لبان / شا خه ریشو- تروریست ارتش پاکستان آن را لگد ما ل کرده است! بطور نمونه ، آگا هان که خیرحتا افراد عادی می دا نند که طا لبان برخلاف توا فقنا مه دوحه به تروروتوحش درافغانستان ادامه داده ومی دهند! ازاین رو، بهتراست که میان ترامپ وبا یدن ،مرزکشی شود. بطور نمونه ،شنا ختیکه ازترامپ وجوبا یدن دارم ؛ بیانگراین اصل می با شد که اولی راجع به افغانستان وجهان نا آگاه ودومی آگا هی گسترده راجع به جهان ورخ داد های افغانستان وکمک نظامی های پا کستا نی به طا لبان درجهت ادامه تروریسم آن ها درآن دارد.
بطورنمونه ، ترامپ یک تا جر گمنام در سیاست بود؛ در حا لیکه با یدن 36 سا ل سنا توردرمجلس سنای امریکا وهشت سا ل معاون رئیس جمهور بارک اوباما بود ویک ماه پیش ازآنکه اوبا ما وارد کا خ سفید شود، اورا به پاکستان وافغانستان فرستاد وتوسط اوبه آصف زداری وکرزی اطلاع داد که د یگرتلفون های آن ها درکا خ سفید شنیده نمی شوند. دراین باره ، یک مقا له هم نوشته بودم که در سا یت " اند یشه " دردسترس خوا نند گان می با شد. بعد ازآنکه جو با یدن وارد کاخ سفید شد، درسخنرانی های نخست ودوم خود اشاره ای به افغانستان نکرد. بنا برآن ، فرمانده ارتش پا کستان کمان کرد که طرفدار ادامه سیا ست افغا نی ترامپ می با شد. برخلاف توقع فرمانده ارتش پا کستان ، بلینکن وزیر خارجه درحکومت با یدن ، گفت که توافقنا مه دوحه را بازنگری می کند. بازنگریی که باعث نا امید یی فرمانده ارتش پاکستان وطا لبان / شا خمه ای ریشو- تروریست آن شد.
بر خلاف توقع طا لبان وفرمانده ارتش پا کستان ،چند روزی ازسخن وزیرخارجه ای امریکا مبنی بر بازنگریی توا فقنا مه دوحه نگذ شته بود که خود جو با یدن تما س تلفونی با ینس استولتنبرگ د بیر نا تو گرفت وهردو درباره ادامه حضورسربازان نا تو وامریکا وگسترش خشونت ها وترورهای طا لبان درافغانستان گفت وگو کرد ند. ازگفت وگوی با یدن ود بیر نا تو ، معلوم شد که تخلیه سربازان آن ها ازافغانستان مطا بق خوا ست طا لبان وفرمانده ارتش پا کستان به پیش نمی رود. بنا برآن ، امیرکویته نشین طا لبان به فرمان فرمانده ارتش پاکستان دوکاررا کرد: نخست، گفت وگوهای دوحه را متوقف کرد؛ دوم، یک هیات به ریا ست ملا برا در به گمان اغلب خلقی سا بق وطرف امضای توافقنامه دوحه با خلیلزاد را به تهران ، فرستاد تا خواستارحما یت تروریستان توسط حکومت ملای ایران شود. ازاین نگاه که رابطه خصما نه ای میان امریکا وآخوند یسم ایران بخاطرحما یت دومی ازتروریسم در افغانستان وعراق وجود دارد وپاکستان هم که درفهرست سیاه تروریسم توسط امریکا قرارگرفته است، بازنگریی توافق نا مه دوحه وادامه حضورنا تو درافغانستان هم درکاخ سفید هم درمقرفرماندهی نا تو دراروپا ، مورد بحث قرارگرفت.
بطورنمونه ، روزهای هفدهم وهژدهم ماه فوریه برا بر به روزهای بیست ونهم وسی اُم ماه دلو، وزیران دفاع 21 کشورعضو نا تو، درباره ماندن یا بیرون کردن سربا زان خود از افغانستان ، ازطریق فضای مجازی گفت وگو دا شتند. طوریکه در رسا نه ها پیگیری کردم ، برایم آشکارشد که ما ندن ورفتن سربازان نا تو ازافغانستان ،به گسترش تروریسم وخشونت طا لبان درآن گره زده شده است. یعنی تا زما نیکه طا لبان هم با القاعده درارتباط با شند هم به تروروخشونت درافغانستان ادا مه دهند ، ادامه حضور نا تودرآن ضروری می با شد. بنا برآن ، به صرا حت می گویم که ، همان گونه که تروریسم طا لبان والقاعده درافغانستان وحمله های یازدهم سپتامبر2001 توسط دومی درخاک امریکا ، با عث جنگ علیه تروریسم وآمدن نا تو به افغانستان شد،نقض توا فقنا مه دوحه توسط طا لبان زمینه سازما ندن سربازان آن درکشورما می با شد. فشرده سخن ها اینکه ، طا لبان هم جاده صاف کن غا لبان بود ند هم عا مل ما ندن سربازان آن ها درافغانستان می با شند. این است دست آورد امارت تروریستی دیروز وتروریسم امروز طا لبان برای مردم افغانستان.
Monday, 15 February 2021
کوریای جنوبی ؛ با حکومت خوب واستفاده ازحضورنظامی امریکا ، توا نست کشورویران شده خود درجنگ جزیرنمای کوریا را بازسازی کند؛ اما افغانستان ، بخاطرحکومت فاسد ، نتوانست با استفاده ازکمک هنگفت مالی امریکا وحضورنا تو،گامی درجهت بازسازی ومهارتروریسم بردارد!
بخش دوم
ابراهیم ورسجی
بیست وهشتم ماه دلو سا ل 1399
دربخش نخست این مقا له ، یاد آورشده بودم که دکترستارسیرت کا ند ید شاه سا بق برای دوره موقت پسان تروریستی طا لبان- القاعده بود. بد بختا نه ، خلیلزاد به حیث نما ینده ای امریکا ونوکران پا کستان ونما ینده یک دسته ای جنا یت کارجهادی نما ، دربن ،با هم سازش کرده طا لب کرزی را بجای اورئیس اداره موقت وبعد تردو دوره پنج سا له رئیس جمهورافغانستان سا ختند. رئیس اداره موقت وبعد تررئیس جمهوردو دوره ای که همه اعضای کا بینه ای او را طا لبان دریشی پوش قبلن هتلچی درغرب که پسوند وپیشوند تکنوکرات را به خود چسپا نده بود ند وچند فرد جهادی نما شکل می دا د ند. طا لبان دریشی پوش وجهادی نما های تباه کارکه غیرازغارت کمک های خارجی ومنا بع ما لی دا خلی ومواد مخدرکارکاریی ما فیا یی، توان اداره سازی وبازسازی ومهارتروریسم مورد حما یت پاکستان را ندا شتند. خنده آوراین است که ،غنی بی سواد هم بنام تکنوکرات همکار کرزی در حکومت سیزده سا له ونه ما هه ای او بود هم تیم خود را درانتخابات ریا ست جمهوری سا ل 1393 ،تیم دولت سازنا مید. به این معنا که ،در 13 سا ل ونه ماه گذ شته دولت وجود نداشته واوبهوده پرسه زده وتازه می خوا هد دولت سازی کند. عبد الله رقیب جهادی نمای اوهم تیم خود را تیم سازند گی نا مید ؛وهردو تیم پنج سال بهوده پرسه زد ند ودرانتخا بات ریا ست جمهوری سال 1398 هم تجربه قبلی خود را تکرارکرد ند ودوسال ازانتخابات ریاست جمهوری شان گذ شته وکا بینه سا خته نمی توانند. وقتیکه دوتیم دولت ساز وسازنده کا بینه سا خته نمی توانند وبا وزارت های سرپرستی دولت پوشا لی خود را فلج کرده اند، امید بستن به دولت سازی وسازندگی آن ها تلف کردن وقت می با شد. ترامپ رئیس جمهورقبلی امریکا هم که از نا توانی آن ها در حکومت سازی وبازسازی ومهارتروریسم ومصرف بهوده کشور خود ش در افغانستان خشمگین شده بود ،درروزدهم ماه حوت سا ل 1398 با تروریستان در دوحه توافقنا مه امضا وبه تروریسم آن ها مشروعیت بخشید ومشوق ترورها وانسان کشی های بیشتری آن ها درکشور جفا کشیده ای ما شد!
ازاین نگاه که ضعف ونا توا نی وفساد پیشگی ای هتلچی های تکنوکرات پسوند گرفته وجهادی نما های پس خورده خورشان وبازی های دوگا نه پا کستان به کمک ما لی عربستان وامارات متحده ای عربی درافغانستان را ازپیش می دانستم ، طرفدار ریا ست سیرت برای دوره موقت ورئیس جمهورشدن او دردوره بعدی بودم وعلت طرفداری ام ازاو این بود که رابطه نزد یک با عربستان داشت ومی توا نست دروازه کمک گیریی پاکستان ازآن ها برای تروریسم کاری درافغا نستان را بسته کند. بد بختا نه ، چنان نشد! ووارونه ای آن ، نا لایقان دراداره سازی وبازسازی وموفقان دردزد یی کمک های هنگفت امریکا واروپا ود یگرکشورها که توسط توسط جورج بوش رئیس جمهورامریکا وتونی بلیرنخست وزیربریتا نیا بنام جنگ علیه تروریسم درافغانستان به قدرت نصب کرده شد ند ونا تو هم با طول وعرض خود به کمک شان رسید ؛ بدبختانه ،اداره سا خته نتوا نستند! وپاکستان که ازطریق جهاد کاری علیه ارتش سرخ درافغانستان ، دارای سلاح اتومی شده بود وحضورنظا می امریکا ونا تو به ویژه اولی را به زیان خود می د ید ، به کمک ما لی عربستان واما رات متحده ای عربی ، طا لبان والقاعده را بازسازی وبا بهره برداری از حکومت داری ضعیف وفا سد کرزی وبه گفته ای رابرت گیتس وزیر دفاع امریکا ، به کمک او ، طا لبان را دو باره به افغانستان صادرکرد.
معلوم است که درصورت حکومت داریی خوب درافغانستان ، کمک های ما لی امریکا وحضورنظامی نا تو درآن سا زنده وبرای پاکستان مرگبارتمام می شد. وارونه ای آن ، حکومت های فا سد کرزی وغنی وعبدالله ، هم بزیان افغانستان هم بزیان امریکا تمام شد ند. پاکستان که درمیان افغان ها نوکران بسیاری چه ازجهادی نما ها چه ازطا لبان نما ودراصل تروریست ها را سا خته بود ؛ درافغانستان دنبال دو مسئله می گردد: شکست جنگ امریکا علیه تروریسم ووادارکردن آن به اینکه افغانستان را به آن تسلیم وبرود وبنام بازسازی ومبارزه با تروریسم به او کمک های ما لی ونظامی هم بکند تا هم دستگاه اتومی خود را نگهداری هم با استفاده از تروریست پروری درآن موقعیت تروریستی خود را درکشمیر علیه هند تقویت نما ید! بنا برآن ، دراین نویشته ، بررسی ازنگاه سیا ست مقا یسوی ارزشمند یی بیشتری پیدا می کند. در سیا ست مقا یسوی به سراغ جنگ کوریا ( 1953- 1956) ، بین امریکا وشوروی وچین ،می روم.
به گواهی تاریخ ، درجنگ کوریا در سا ل های ( 1953-1956) که درآن امریکا در برابر شوروی وچین برای مهارکمونیسم درشرق دورمی جنگید ،هم کوریا به جنوب زیر سلطه خود ش وشما ل زیرسلطه ای شوروی وچین تقسیم شد هم برای لگام زدن به کمونیسم پا یگاه نظامی خود را تا کنون درکوریای جنوبی نگهداری کرده ست. درحا لیکه 31 سا ل پیش شوروی وفات کرد وچین هم د یگر توان صادرکردن کمونیسم به بیرون را ندارد وبنام کمونیسم ودر اصل کارگزاری تا جای موفق در سرما یداری تجارتی در جهان شده است. با وجود آن ، امریکا به پا یگاه نظامی خود درکوریای جنوبی ادامه می دهد. وحکومت دموکراتیک کوریای جنوبی به این دلیل حا می حضور امریکا در قلمرو جغرافیای خود می با شد که از حضور نظامی آن در سرزمین خود ازبودجه دفاعی کا سته ومی کا هد وبه بودجه خود برای توسعه اقتصادی ورفاه مردم می افزاید. به سخن د یگر، کوریای جنوبی با استفاده از حضورنظا می امریکا در قلمرو خود توسعه اقتصادی ورفاه ملت خود را کمای کرده است. از اینکه سیاست مداران کوریای جنوبی در حکومت داری های خوب ودموکراتیک سرآمد روزگار درآسیامی با شند ،نگذا شتند ونمی گذارند که امریکا به حضورنظا می خود در قلمروشان پا یان دهد.
ازسوی د یگر، معلوم است که حضور نظا می امریکا در کوریای جنوبی برای مهار کمونیسم سرخ وزرد بود. حضوری که بعد از وفات کمونیسم های نامبرده، حکومت دموکراتیک کوریای جنوبی آن را به ابزار توسعه اقتصادی خود تبد یل کرد. طرفه اینکه ، امریگا در کوریای جنوبی تنها پا یگاه نظامی دارد وبه آن کمک اقتصادی نمی کند وحکومت این کشور به چنان کمکی نیاز هم ندارد. وارونه ای کوریای جنوبی ، امریکا بنام جنگ علیه تروریسم هم درافغانستان پا یگاه نظا می دارد هم در 19 سا ل ویک ونیم ماه گذ شته 142 میلیارد دالربرای نیروهای دفاعی وامنیتی وبازسازیی آن کمک کرده است. کمکی که درتاریخ کمک های امریکا ازدوره پساجنگ جهانی دوم به کشورهای اروپای وآسیای- افریقای تا کنون بی سا بقه می با شد! جا لب این است که کمک بزرگ نامبرده دستاورد در خورتوجه درافغانستان ندارند! ازاین نگاه که افغانستان نه در گذ شته سیاست مداران ومد یران کار فهم دا شت ونه اکنون دارد وتنها افرادی بنام سیا ست کار ومد یر داشت ودارد که قبیله اند یش ودشمن ملی گرای ووطن خوا هی ورفاه مردم وبیشتریا همه شان جا سوسان استعمارهای کهنه وسرخ ونو حتا جا سوسان پا کستان یا غلام های غلام بود ند ومی با شند؛ با ید کمک های هنگفت امریکا به افغانستان را غارت وجاده سازی برای تروریستان همتبارخود می کرد ند که کرد ند! همین که هتلچی های تکنوکرات پسوند وپیشوند گرفته ای افغان اکنون نوکران امریکا وانگلیس ودروقت تروریسم طا لبان علیه دولت اسلامی مجا هدان که مخالف پاکستان ،اعضای طا لبان و نوکران پا کستان هم بود ند وطا لبان تروریست افغان اول نوکران امریکا وانگلیس وبعد ازآن که ازدربارآن ها رانده شد ند نوکران حلقه به گوش پاکستان وعربستان شد ند واین روز ها درتهران هم پرسه می زنند تا حلقه ای غلامی خود را به گردن شان آویزان نما ید ؛ امید بستن به اینکه آن ها از حضورنا تو وکمک های هنگفت امریکا واروپای غربی مانند سیاست مداران ومد یران کوریای جنوبی ،برای توسعه ای اقتصادی ورفاه مردم خود بهره برداری کنند تلف کردن وقت یا کوبیدن آب به آونگ می با شد!
بنا برآن ، افغانستان برای توسعه وپیشرفت سیا سی واقتصادی خود ، به حکومت داریی خوب ومردمی ما نند کوریای جنوبی نیازمبرم دارد. زیرا که ، بد ون حکومت داریی خوب وتوسعه سیا سی ، توسعه اقتصادی ورفاه مردم میسرنمی شود. به این خاطرکه، مردم دارای آگاهی سیا سی اول آزادی فردی پیدا می کنند ودوم ملت می شوند. وقتیکه ملت شد ند، حکومت خود را می سازند وازحضورنظامی خارجی ما نند حضورنظامی امریکا درخاک خود ما نند کوریای جنوبی بهره برداری درتوسعه اقتصادی ورفاه مردم خود می کنند. وارونه ای کوریای جنوبی، مردم افغانستان ، درحکومت داری های د یروزوامروزخود، قبا یلی های استعمارزی افغان را داشتند ودارند که به کمک استعمارهای کهنه وسرخ ونو درارگ کا بل نصب شد ند وبه کمک آن ها مخالف خواست مردم حکومت نامردمی کرد ند ومی کنند ومردم را بد بخت ترسا ختند! طرفه ای اینکه ،استعمارزی های نو ازکرزی تا غنی وعبدالله ،هم کمک های هنگفت امریکا را غارت هم تروریسم طا لبان همتبارخود را به مردم تحمیل وآن ها را بد بخت ترسا ختند. یعنی حکومت داری های فاسد کرزی وغنی وعبدالله ،وتروریسم طا لبا نی زاده حکومت داری فاسد آن ها مردم افغانستان را چنان بد بخت سا خته اند که به زودی توقع بهبود درآن ها موهومی به نظرمی رسد. ازاین رو، به نفع مردم به خصوص آگاهان افغانستان می دانم که کمردرجهت مبارزه برای ایجاد حکومت داریی خوب بسته کنند. زیراکه ، حکومت داریی خوب درمان درد ها ورنج های آن ها می با شد. درغیرآن ،ادامه حکومت داریی فا سد کنونی وتروریسم رو به گسترش زاده فساد ونا توانی آن کمک به بد ترشدن هرچه بیشتراوضاع می کند!
Friday, 12 February 2021
امام علی رحمن رئیس جمهور تا جیکستان با مصرف چهارمیلیارد دالرازدرآمد کشور خود بزرگترین بند برق جهان را سا خت؛ اما کرزی وغنی وعبدالله ، با گرفتن 142 میلیارد دالرازامریکا ودستکم20 میلیارد دالراز کا نادا واروپای غربی،نتوانستند سرک های کا بل را پخته کاری کنند
ابراهیم ورسجی
بیست وپنجم ماه دلو سا ل 1399
نزده سا ل ویک ماه ودوازده روزمی شود که درافغانستان هم جمهوری اسلامی داریم هم سربازان امریکای ونا تو را در کا بل وولایت ها داریم هم تروریسم رو به گسترش طا لبان اکثرا نا توان از تلاوت را داریم هم فقرروبه گسترش هم تولید روبه افزایش تریا ک وتبد یل آن به هیریین توسط ما فیای مواد مخدروافزایش روز افزون شمار معتا دان را داریم هم بیشترازچهار میلیون آواره درپاکستان وایران و...داریم هم بد ترین حکومت داری را درتاریخ نا شاد کشورپوشا لی دست سا خت استعمارهای کهنه و تحمیلی برخود داریم ؛ حکومت داریی که بنام فا سد ترین حکومت داری درجهان حتا توسط تمویل کنند گان غربی اش شنا خته شده است! مردم افغانستان هم معلوم است که ازفا سد ترین حکومت های تحمیل شده بر خود به ستوه آمده اند ؛ و ترامپ رئیس جمهور قبلی امریکا که ازنا توا نی وفساد حکومت تحمیل شده برکشورما ومصارف هنگفت کشور خود ش برای حما یت از آن به تنگ آمده بود ، درروزدهم ماه حوت سا ل 1398 ،توا فقنا مه ای دوحه را با تروریستان امضا وبه تروریسم آن ها مشروعیت بخشید. طا لبانِ تروریستِ هم افتخارکرد ند که با امریکا توافقنامه امضا کرده اند و به کشتن مسلمان های افغانستان بیشتر ازپیش ادامه می دهند.
بنا برآن، بهتراست که در باره ای فساد حکومت های تحمیلی ونا توا نی آن ها درتا مین امنیت واداره سازی وبازسازی وجاده سازیی آن ها برای بازگشت تروریستان به کمک پا کستان ، بررسی وابراز نظر کنم. البته که پا سخ به این پرسش که چرا با وجود کمک های هنگفت ما لی ونظا می امریکا ود یگر کشورهای غربی وحضورنا تو / شا خه ای نظا می آن ها درکشور جفا کشیده ای ما ، نه حکومت کارآمد سا خته شد ونه تروریسم مهارکرده شد ؛ جا یگاه ویژه خود را دارامی با شد! وقتیکه مقام های امنیتی ودفاعی امریکا فشار برپاکستان بخاطر حما یت آن از طا لبان تروریست وارد می کنند ، دپلمات ها وسیا سی ها ونظا می های پا کستا نی به آن ها می گو یند که درافغانستان حکومت تامین کننده ای حاکمیت برخاک آن وجود ندارد ودرنبود چنان حکومتی هست که طا لبان ترورمی کنند وحکومت لرزان کا بل ، ما را متهم می کند تا ضعف ونا توا نی خود را در حکومت داری پنهان کند. دراین شکی نیست که نظا می های پا کستا نی به طا لبان تروریست کمک می کنند، اما به این اصل با ید توجه کنیم که اگر حکومت های پوشا لی ودزد تحمیل شده بر افغانستان از کرزی استعمارزی تا غنی استعمارزی وعبدالله نیمه استعمارزی ، توان حکومت داری را می دا شتند واز کمک های امریکا واروپا وهند وترکیه وروسیه، بهره برداری منا سب کرده می توا نستند ، هم پاکستان کمک به تروریستان را قطع می کرد هم اکنون این قدرتشویش ونگرا نی برای مردم به خصوص زنان بخا طر بیرون شدن سربازان امریکا یی وباز گشت طا لبان تروریست وزن ستیز در وطن استعمارزی وتروریسم زده ای ما خود نمای می کرد!
بنا برآن ، بهترمی دانم که با استفاده از سیا ست های مقا یسوی وضع فاجعه بار کنونی افغانستان را بررسی وبه مردم به ویژه با سوادان وفرهنگیان هموطنم بگو یم که ریشه مشکل کنونی درپا کستان می با شد یا دردرون کشورخود مان؟! دراین را ستا ،به سه پرسمان تمرکز ونوشته را ادامه وبه پا یان می رسا نم:
نخست ، چرا امام علی رحمن رئیس جمهور تا جیکستان توانست با مصرف چهار میلیارد دالر ازدرآمد کشورکم درآمد خود بزرگترین بند برق در سطح جهان را بسازد؟
دوم ، چرا حکومت های پوشا لی افغانستان در نزده سا ل ویک ماه ودوازده روز گذ شته اعمار بند برق درسرزمین پُر دریا وپُر آب افغانستان که خیر ازعرضه وتوان شان بیرون می با شد حتا موفق نشد ند سرک های کا بل را که قبلن به کمک شوروی پخته کاری شده بود ودرجنگ های سه دهه اخیرتخریب شد را بازسازی کنند؟
سوم ،چرا پا کستان ازبا دار خود / امریکا که با دار کرزی وغنی وعبدالله نیز می با شد ، اطا عت نکرد وبا کمک به طا لبان تروریست افغان دروطن ما به ویرانگری ادامه هم می دهد؟
چهارم ، در ایجاد وضع فاجعه بار کنونی افغانستان، حکومت های دزد وغارتگرتحمیل شده بر آن زیاد مسئول وقا بل سرزنش می با شند یا پا کستان؟ این سخن فارسی که " خانه ای خود امن بسازوهمسا یه را بدزدی متهم نکن" درباره وضع نا بسا مان افغانستان ونقش پا کستان در آن کاربرد دارد. یعنی اگر حکومت های پوشا لی افغانستان توان تا مین حاکمیت را می دا شتند ، پا کستان ونوکران طا لبا نی اش بازار تروریسم را درآن رونق بخشیده نمی توا نستند! حکومت ملای ایران هم با استفاده از ضعف حکومت های پو شا لی افغانستان ، بازی با ورق طا لبان تروریست علیه امریکا را شروع کرده است. وطا لبان تروریست گمان کرده اند که درحکومت جوبا یدن ما نند حکومت ترامپ ازآن ها پذ یرای نمی شود ؛ بنا برآن، به فرمان نظامی های پاکستانی که با دار وتولید کننده شان می با شند ؛ رفت وآمد به ایران وکشورهای آسیای مرکزی را شروع کرده اند تا دوباره مورد توجه کاخ سفید واقع شو ند. ازاین رو، تمرکز به سیا ست های مقا یسوی دراین نوشته اهمیت ویژه پیدا می کند.
درسیا ست های مقا یسوی ،پرسمان های زیر دارای اهمیت ویژه می با شند:
نخست، حکومت های پسا استعماری در کشور های جنگ واستعمارزده ای ما نند چین ،الجزایر وویتنام ، چگونه اداره سازی وباز سازی کرد ند؟
دوم ، چراحکومت های افغانستان نتوانستند چنان کند؟
درچین والجزایر وویتنام ، رهبران بزرگ ما نند: مائو زیتنگ ، بن بلا وهوچی مینه ، سر بلند کرد ند ودر کشورهای جنگ وآشوب واستعمارزده ای خود اداره سازی وتا مین امینیت وپیشروی به سوی پیشرفت اقتصادی واجتما عی وفرهنگی وسیا سی را شروع کرد ند وکشورهای خود را وارد تاریخ جهان مدرن کرد ند. وارونه ای آن ها ، فرهنگ افغا نی هم قبیلگی ما نده هم موقع به ظهورچنان رهبرا نی را نداده ونمی دهد. بنا برآن ، امیران استعمارزی افغانستان هم درسده گذ شته نوسازی کرده نتوانستند هم وابسته به شوروی شد ند. وابستگی آن هابه شوروی ، علت پیاده شدن ارتش سرخ به افغانستان وقوت گرفتن جهادی های مخا لف آن به کمک امریکا وعربستان ازطریق پاکستان شد. پاکستان هم که بخاطرپشتونستانخوا هی استعمارزی های کهنه ای تحمیل بر کا بل ، حس انتقام گیری پیدا کرده بود هم ازجهادی ها هم ازطا لبان بهره برداری های خود را علیه منا فع مردم ووطن ما کرد ومی کند. طرفه اینکه ، درپاکستان شا هد بودم که پشتونستان خواهان مخالف پا کستان ، وفا دار به تحریک نا دان وتروریست طا لبان افغانی - پاکستا نی شده زیر فرمان نصیرالله با بر وزیر دا خله پا کستان ،علیه دولت اسلامی جهادی ها که رئیس آن استاد ربا نی فارسی زبان بود جنگ وترور راه اندازی کرد ند! دستاورد حکومت طا لبان هم تروریسم واشغال افغانستان توسط امریکا بنام جنگ علیه تروریسم وایجاد حکومت های فا سد وغارتگر ازکرزی تا غنی- عبدالله می با شد. حکومت نا توان وفا سدی که با وجود کمک های هنگفت امریکا واروپا وحضورنا تو ،دراداره سازی وبازسازی ومهارتروریسم شکست خورد ند و مردم را بد بخت ترسا ختند. دراین باره که چرا حکومت های فا سد وغارتگردر دودهه نتوانستند کاری به نفع مردم کنند ، سخن های بسیاری دارم که برای طولانی نشدن نو شته به به بررسی مختصرمهم ترین آن ها بسنده می کنم. درزمینه ، واقعیت تلخ این است که کشورما همیشه حکومت های قبا یلی ووطن فروش واستعمارزی داشت ودارد نه حکومت های مردمی. حکومت های قبا یلی- وطن فروش واستعمارزی افغانستان هم معلوم است که به کمک استعمارهای سیاه وسرخ ونو که به موقعیت استرا تژیک وطن ما درمنطقه نیازداشتند ودا رند ،درارگ کا بل نصب ولرزان با قی ما نده اند. دراین بازی، امیران استعمارزی تنها از کمک های ما لی ای استعمارهای گونه گون جیب های خود را پُر کرد ند وجیب های مردم را خا لی وکمک به ایجاد وضع فاجعه بار کنونی هم کرد ند وبا ید می کرد ند.
به این خاطر که ، درحکومت ها وامیران قبا یلی- فاشیست افغان تنها چیزی که وجود ندا شت وندارد احساس وطن دوستی وترقی خوا هی می با شد. فرهنگ قبیلگی امیران ریشو وریشکل - دریشی پوش افغان هم که غرق شدن در تعصب وفاشیسم قبیلگی وبیرون شدن ازوطن خوا هی ومردم دوستی می با شد. اگر امیران کهنه ونوافغان متعصب وفاشیست ووطن فروش نمی بود ند ، حد اقل کمک به بهتر شدن اوضاع مردم بویژه قبیله های افغان خود می کرد ند! منظورم از کاربرد فاشیسم درباره امیران کهنه ونو افغان ، د یگر ستیزی وخود انگاریی آن ها می با شد ، نه نو خواهی های را یج در فاشیسم ایتا لیا ونازیسم جر منی وبلشویسم روسی. طرفه اینکه ،امیران افغان که نوکران هند بریتا نیا بو د ند ؛ بعد ازظهورهند وپا کستان ، نوکران بلشویسم روسی شد ند؛ اما از نوسازی های کمرنگ وپُر رنگ آن ها درهند وآسیای مرکزی ، دوهمسا یه ای جنو بی وشما لی وطن ما استفاده کرده نتوا نستند. زیرا که ، فرهنگ افغا نی آن ها توان چنان استفاده ای را به آن ها داده نتوانست. فرهنگ فارسی هم که توان پذ یرش نو خواهی را داشت ودارد ؛ مورد تا یید فاشیسم افغا نی تحمیل شده برخراسان نبود ونمی با شد. بنا برآن، فا شیسم وتروریسم افغا نی هم در قا لب نوکری به هند بریتا نیا هم در قا لب نوکری به کمونیسم روسی هم در قا لب اسلام گرای دروغین ودراصل تروریستی وبارکشی پاکستان وعربستان، هم در قا لب بارکشی امریکا که لرزان ادامه دارد ،کشور ما را بد بخت ترین کشوردرمنطقه وجهان سا ختند! اینجا ست که تمرکز بر توان مندی رئیس جمهور تاجیکستان در خد مت به کشورش وتوانمند یی استعمارزی های افغان در خیا نت به کشور خود شان اهمیت ویژه پیدا می کند.
دراین را ستا ، من که هم سیا ست هم تاریخ خوانده ام هم به سیا ست های مقا یسوی آگا هی وعلاقمندی دارم ؛ درشرایط حساس کنونی ، به مقا یسه کارکرد های رئیس جمهور تاجیکستان ورئیس جمهورهای استعمارزی افغانستان ارزش بیشتر می دهم. بطورنمونه ، رئیس جمهور تا جیکستان توا نست با مصرف چهارمیلیارد دالر از منا بع داخلی کشورخود بزرگترین بند در جهان را بسازد وبه وطن بد بخت ما برق بفروشد که اکنون بخاطر کمبود آب دراثرخشک شا لی درحا ل قطع شدن می با شد. بر خلاف او، کرزی وغنی ،رئیس جمهورهای استعمارزی تحمیل شده برافغانستان ، توانستند کمک های 142 میلیارد دالری امریکا ومیلیارد ها دالر کمک های کا نا دا واروپای غربی ومنا بع داخلی را غارت وگامی در جهت بازسازی برندا شتند! علت نا توا نی استعمارزی ها درباز سازی افغانستان این است که ،هم دزد ووطن فروش می با شند هم استعداد حکومت کردن در شرایط د یروزوامروز را نداشتند و ندا رند. همین که با وجود کمک های هنگفت امریکا واروپا وحضورنا تو، نو استعمارزی ها هم اداره سا خته نتوانستند هم کمک های غرب را غارت کرد ند هم کمک در گسترش تروریسم طا لبان تروریست همتبار خود در وطن جفا کشیده ما کرد ند ،بیا نگر این است که فا شیسم افغا نی به پا یان خط رسیده است وتنها به کمک نیروهای خارجی به عمر سیاه وننگین خود درارگ ووزارت های وطن جفا کشیده ای ما ادامه می دهد. افزون بر اینکه فا شیسم وقبیله سالاریی استعمارزی افغا نی با وجود کمک های هنگفت ما لی ونظا می یاد شده حکومت کرده نتوا نست ،کمک دربازگشت تروریسم طا لبان همتبار خود برای کشتار د یگر قوم ها به خصوص تا جیک ها هم کرد. طا لبان تروریست افغان هم براست یا دروغ شماری ازافغان ها را هم کُشت تا نشان دهد که قبیله سالارنیست! بنا برآن ، فرقی میان فاشیسم افغا نی وتروریسم افغا نی نمی بینم. ودلیل های فراوا نی هم وجود دارند که غنی استعمارزی ودارودسته ای او ، یا طا لبان دریشی پوش وغارتگرکمک های خارجی ومنا بع دا خلی ، در حا ل ائتلاف با تروریستان بنام صلح علیه مردم می با شند. درصورت تن ندادن طا لبان تروریست به سازش با طا لبان دریشی پوش وغارتگر، معلوم است که دومی ها کا بل را به اولی ها تحویل وبه پاکستان وغرب رفته میلیارد ها دالر دارای دزدی کرده ای خود را نوش جان ومردم را گرفتارجنگ دا خلی بی پا یان می کنند.
بنا برآن ، به نفع مردم به وِیژه آگا هان وبا سوادان هموطنم می دانم که برای انجام کارهای زیر خود را آماده کنند: نخست ، دقت نما یند که صلح را درافغانستان ، حکومت داریی خوب تا مین می کند نه گفت وگو های صلح نام نهاد دردوحه با تروریستان ؛ دوم، حکومت فا سد وغارتگرکنونی به هیچ صورت قا بل اصلاح وتبد یل شدن به یک حکومت خوب نمی با شد ؛ سوم ، غنی رئیس حکومت پوشا لی این روزها ازنظریه حکومت موقت که ازگفت وگوهای باصطلاح صلح دوحه برخا سته است ترسیده دروازه مخا لفان ورقیبان خود را تق تق ومنافقت خود را نما یش می دهد ؛ چهارم، طا لبان تروریست همتبارغنی ، قبلن نشان داده اند که قبیلگی ووحشی ووطن فروش ودشمن مردم می با شند. به سخن دیگر، طالبان دریشی پوش تحمیل شده بر ارگ وطا لبان ریشو- تروریست کویته نشین وپشاورنشین ، دشمنان وقا تلان مردم می با شند. بنا برآن ، ادامه حکومت داری وتروریسم آن ها ادامه غارت وتروروتوحش وبد بختی های بیشترمردم می با شد. ازاین رو، مسئولیت دینی وتاریخی وسیا سی مردم به ویژه آگا هان آن ها می دانم که کمربه مبارزه دوام داردرجهت ایجاد حکومت داری خوب وخود گردان وممثل اراده مردم بسته کنند. درغیرآن ، فاشیسم وتروریسم افغانی وطن آن ها را نا بود می کنند.
Thursday, 4 February 2021
غنی استعمارزی ناتوان درمبارزه با تروریسم ؛ با تفرقه انگیزی درپارلمان وجنگ قبیلگی دربهسود ،کمک به بازگشت امارت تروریستی طا لبان می کند
ابراهیم ورسجی
شا نزدهم ماه دلو سا ل 1399
ازطریق رسا نه ها ، آگاه شدم که آقای رحما نی رئیس مجلس نما یند گان از حکومت موقت حما یت وبا عث خرا بی ذهن پریشان غنی استعمارزی شده است. غنی استعمارزی ذلیل ونا توان درحکومت کردن وتا مین امنیت جان وما ل مردم وگسترش دهنده ای تروریسم طا لبان / برا دران نا راض خود ش شماری از افراد پول خور در مجلس نما یند گان را تحریک به مخا لفت با رئیس منتخب خود شان کرده است. ازاین که غنی استعمارزی دست نشا نده سازمان اطلا عات مرکزی امریکا وآی اِس آی / شبکه امنیتی-اطلا عا تی ارتش پا کستان می با شد وحکومت پو شا لی او مشروعیت ندارد ، به اعضای وطن دوست مجلس نما یند گان وآگاهان هموطنم پیشنهاد می کنم که درباره پرسمان ها / مسئله های زیر ریز بینا نه دقت ودرروشنای آن ها تصمیم منا سب بگیرند:
نخست ، درروز ششم ماه میزان سا ل 1397 ، انتخا بات ریا ست جمهوری بر گزار شد وتا امروز که پا نزدهم ماه د لوسا ل 1399 می با شد، بخاطر نزاع میان غنی استعمارزی وعبدا لله نیمه استعمارزی ومخا لفت اعضای مجلس نما یند گان با بسیاری وزیران پیشنهادی ارگ ، کا بینه تکمیل نشده است ووزیران سرپرست مصروف غارتگری در حکومت پو شا لی- غنی استعمارزی می با شند؛
دوم ،غنی استعمارزی وزیران بهداشت / صحت وما لیه را که تا یید یه ای مجلس نما یند گان را گرفته بود ند برطرف وبه وزارت های نامبرده وزیران سرپرست معرفی کرده است؛
سوم ، طرح / پیشنهاد حکومت موقت به حیث راه کاربرای کمک به پیشرفت گفت وگوهای صلح دردوحه ارایه شده است؛ مسئله ای که با عث تنش میان غنی استعمارزی ومیررحمن رحما نی رئیس مجلس نما یند گان شده است؟
چهارم ، اگر حکومت فا سد غنی استعمارزی درادامه حکومت فاسد طا لب کرزی استعمارزی ،کار آمدی ازخود نشان می داد ، نیازبه پیش کش شدن حکومت موقت پیش نمی شد؛
پنجم ، طا لبان تروریست وآی اِس آی زی / برا دران نا راض غنی استعمارزی ودشمنان سوگند خورده ای مردم ، گفته اند که تنها درصورت استعفای غنی ، با حکومتِ بعد ازاو آتش بس وگفت وگو می کنند؛
ششم ، خلیلزی استعمارزی طرح / راهکار سه فقره ی زیررا به غنی استعمارزی وعبدالله نیمه استعمارزی ود یگر سیا سی های استعمارزی وغیر استعمارزی پیش کش کرده است:
نخست ، سپردن حکومت به طا لبان تروریست ؛
دوم ، سهیم سا ختن طا لبان تروریست در حکومت ؛
سوم ، ایجاد حکومت موقت.
طوریکه رسا نه ها گسترا نده اند ، طا لبان تروریست وآی اِس آی زی / برا دران نا راض غنی استعمارزی ، اصل شرکت در حکومت اورا رد کرده اند. خبر های بیرون شده از درون گفت وگو های خلیلزی با غنی پوره استعمارزی وعبدالله نیمه استعمارزی ود یگر سیا ست کاران استعمارزی وغیراستعمارزی، بیا نگراین است که غیراز ارگ نشین های استعمارزی گوشت های گونه گون خورکه گند کوشت خوری های 30 میلیون دالری خود شان وافراد کا سه لیس شان از بام بزیر افتاده است ، د یگران نگاه مثبت به اصل سوم / حکومت موقت نشان داده اند. من که تاریخ وسیا ست خوانده ام وآگاهی درباره سیا ست های مقا یسوی در کشورهای جنگ زده وفروپا شیده دارم ، درشرایط نا بسا مان کنونی افغا نستان،حکومت موقت را بهترازادامه ای حکومت ذلیل وفا سد وتروریست پرور ونفاق انگیزغنی استعمارزی می دانم. البته به شرطی اینکه ، درحکومت موقت مورد نظر،دزدان وتیکه داران سهم دار درحکومت های فا سد ودرمانده ای کرزی استعمارزی وغنی استعمارزی وعبدالله نیمه استعمارزی درآن سهم داده نشوند.
شا یان یاد آوری می دا نم که ، نظرهای برخی مخا لفان حکومت موقت دربیرون ودرون مجلس نما یند گان را شنیدم ودریا فتم که سواد سیا سی ندارند وتنها برای پُرکردن جیب های کلان وکُشاد خود مخا لف آن شده اند. تاریخ سیاه استعمارزی های کهنه ونو تحمیل شده برخرا سانِ افغانستان نا میده شده توسط هند بریتا نیا وروسیه ای تزاری درسا ل 1880 ترسای هم مملو ازاین گونه جیب پُرکردن ها ازبا نک مردم وزمین بخشی ها اززمین های تا جیک ها وهزاره ها وترک تبارها به قبا یلی های طماع خود شان می با شد. دستاورد جیب پُرکردن ها وزمین بخشی های کهنه ونو استعمارزی ها هم معلوم است که تروریسم طا لبان افغان زیر فرمان ارتش پا کستان ومسخره نما یان شدن نا سیو نا لیزم افغا نی آن ها می با شد.
با درنظر دا شت جمع بندی ها وگفته های یاد شده ، به آگا هی مردم بویژه با سوادان وفرهنگیان واعضای خوب پارلمان وحکومتی های پاک وراست کارما نده وغرق نشده دردزدی های نو استعمارزی ها ، می رسا نم که ریز بینا نه وواقع بینا نه وبی طرفا نه به دشواری های جاری افغانستان بنگر ند نه آن گونه که شبکه ها ورسا نه های دروغ گووتحریف گر حکومتی درباره آن ها یا وه سرای می کنند. اگر چه دشواری های کشورجفا کشیده ای ما بسیار می با شند ، برای طولا نی نه شدن مقا له ،دشواری ها را به گونه زیر بررسی وبا ارایه ای راه بیرون رفت ازآن ها نوشته را پا یا ن می دهم:
نخست ، حکومت های فا سد ونا بکارطا لب کرزی استعمارزی وطا لب غنی استعمارزی وعبدالله نیمه استعمارزی ، دشواریی درجه اول مردم ما می با شند ؛
دوم ، تروریسم طا لبان افغان زیر فرمان ارتش پا کستان دشواری درجه دوم مردم ما می با شد؛
سوم ،پشتونستان خوا هی کهنه استعمارزی ها وبا طل اعلام کردن مرز د یورند توسط آن ها ، پا کستان را دشمن افغانستان سا خت. طرفه اینکه ، ظاهرشاه استعمارزی وداود استعمارزی ، با طل اعلام کننده های مرز د یورند ، مرزی که پد ران وپیشینیان استعمارزی شان هم نوکران استعمارهای سیاه وسرخ بود ند هم مرز دیورند را با آن امضا کرده بود ند ، به توصیه ای آریا مهر پاد شاه ایران به پای ژنرال ایوب خان رئیس جمهور وذوالفقار علی بوتو نخست وزیر پا کستان افتاد ند. به پای رهبران پا کستان افتادن کهنه استعمارزی ها با توصیه شاه ایران ،با عث شد که مسکو جمهوری پوشا لی داود استعمارزی را که خود ش سا خته بود به جمهوری دموکراتیک خلق نما تعویض وصفحه سیاه را برای خود ومردم وطن ما رقم بزند. صفحه سیا هی که تا کنون جای خود را به صفحه سفید نه سپرده است!
بنا برآن ، به اعضای پارلمان وانجمن های 4020 گا نه ای جا معه ای مد نی وحزب های سیا سی کمرنگ 56 گا نه ودسته های جهادی دارای گرایش های گونه گون وروزنا مه نگاران وحقوق دانان وفرهنگیان وبا سوا دان افغانستان ، می گویم که غنی استعمارزی که جان کری وزیر خا رجه پیشین امریکا هم رئیس جمهورسا زنده ای اوبود هم او را پا را نویه / د یوا نه وقبیله اند یش ومتعصب نا میده است! دیوا نه ای که ازروی نا دا نی ونا توا نی وغرض ورزی وقبیله گرای درکشمکش با رئیس مجلس نما یند گان ودر حا ل زیرپا کردن قا نون وگسترش تروریسم وتحویل دهی افغانستان به طا لبان تروریست همتبار خود می با شد. بنا برآن، مبارزه برای تعویض حکومت فریب کار وتباه کاراونیاز مبرم زمان می با شد. ازاین نگاه که غنی استعمارزی دردوره دولت اسلامی مجا هد ین ، بنام فعا لیت های ان جی اوی / نهاد کاریی غیر دولتی در پا کستان، مصروف کمک به امارت تروریستی طا لبان والقاعده بود. طرفه اینکه ، طا لبان همکار وهم قبیله وهمفکرش نه تنها کمک درجهت استوار شدن حکومت پو شا لی او نکرد ند ، بلکه زیر فرمان آی اِس آی آن را بی ثبات تر هم کرد ند . بی ثبات سازیی حکومت پوشا لی غنی استعمارزی توسط طا لبان وبادارشان / آی اِس آی ، با عث شده است که او برای پا یگاه قبیلگی پیدا کردن ، قبیله سالاری ودشمنی با تا جیک ها وهزاره ها وترک تباران و... را شروع کرده است. قبیله سالاریی که هم در گذ شته میوه تلخ داده هم امروز وفردا میوه تلخ تر به مردم می دهد.
ازاین رو ، با درنظرداشت دو مسئله : حکومت های پوشا لی وتباه کار ووطن فروش کرزی استعمارزی وغنی استعمارزی وطا لبان تروریست آی اِس آی زی، هرسه به قبیله های افغان تعلق دارند وتنها چیزی را که ندارند وطن دوستی وحس وذهن خود گردا نی وکمک به وحد ت وترقی وپیشرفت کشور استعمارواستعمارزی زده وبد بخت ما می با شد. کمک استعمارهای سیاه وسرخ ونوبه ادامه حکومت های تباه کار استعمارزی های کهنه ونوهم برای بهره برداری از موقعیت استرا تژیک افغانستان علیه منافع مردم آن می با شد. ووضع نابسامان کشوری حکومت داری فا سد وتروریسم وفقرزده ای ما هم دستاورد استعمارزی ها وبا دا ران نووکهنه شان می با شد. بنا برآن ،به نفع مردم بویژه آگا هان آن ها می دانم که با قدرت وارد میدان سیا ست واداره کشور خود شو ند ونگذارند که استعمارزی های نو وتروریستان همتبارشان به تروروفاجعه آفرینی ادامه دهند. طرفه اینکه ، نو استعمارزی های فاشیست وتروریست ، می خوا ستند که به کمک امریکا وانگلیس وپا کستان وعربستان ، حکومت فا شیستی- وحشی عبدالرحمن خان را بنام تطبیق شریعت وجمهوریت اعاده ودوباره مردم ما را اسیر وتاریخ واقتصاد وفرهنگ آن ها را نا بود کنند. ماموریتی ضد بشری وتاریخ زده که میوه نداد. با توجه به شکست فاشیسم وتروریسم افغا نی با وجود حضورنا تو ونظامی های جنا یت کارپاکستا نی در پشت سر شان ، راه بیرون رفت از وضع فاجعه بارکنونی ، وارد میدان سیا ست شدن آگا هان ومبارزه دوام دارآن ها برای مردم شماری زیر نظربخش توسعه ای سازمان ملل ، تعیین واحد های اداری بر اساس شمارمردم وتحقق دموکراسی فد را لی می با شد. درغیرآن ، فاشیسم وتروریسم افغانی به فا جعه آفرینی وترورها وکشتار ها وفقرآفرینی ها درجهت تکه-پاره کردن سرزمین فرهنگی - زبا نی- سیاس-تاریخی ما ادامه وخود ود یگران بد بخت ترین ها درمنطقه وجهان می سازند!