امریکا برنوکران خود درعربستان سخت گرفته است

ابراهیم ورسجی
دوم عقرب 1397
این تحلیل؛ درپیوند به گزارشی زیرعنوان:" امریکا شماری ازمقامات سعودی را تحریم کرد"، نشر شده درسایت فارسی بی بی سی بتاریخ 24 ماه اکتوبر 2018 برابر به دوم عقرب 1397 خورشیدی، ارایه شده است. ازاین که درصفحه فسبوکم پخش شده است، لازم دانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود تا خوانند گان ازآن مستفید شوند. تاریخ نشان می دهد که ملک عبدالعزیز را که حاکم یک حکومت قبیلگی- محلی بود؛ استعمارانگلیس درسال 1936 به همه بخش های عربستان حاکم ساخت وبعد ازجنک جهانی دوم که امریکاجانشین استعمارنامبرده درجهان شد،نگهداری آن حکومت مسخره را بدوش گرفت. مثلا،وقتیکه درماه فوریه 1945 ، روزولت رئیس جمهور امریکا بعد ازتقسیم جهان با استالین درجزیره مالت ،روانه مدیترانه بود،کشتی حامل او که کوینسی نام داشت درساحل دریای سرخ توقف وخد یو مصر،شاه حبشه وملک عبدالعزیز امیرعربستان را که هرسه دست نشانده انگلیستان بود ند ، درداخل کشتی به حضورپذیرفت. درگفت وگوبا امیرعربستان که بتاریخ 14 فوریه 1945 صورت گرفت،اونفت عربستان را برای نگهداری حکومت قبیلگی خود به امریکا داد ورئیس جمهور روزولت پذیرفت ونگهداری حکومت بدوی او وفرزندانش را بدوش گرفت. معلوم است که بعد ازوفات اتحاد شوروی،اهمیت عربستان نزد امریکا کاهش یافت.ازاین رو، عربستان باکمک نظامی های پاکستانی تروریسم طالبان والقاعده را به وجود آورد وخطرآن را برای امریکا درخاورمیانه بزرگ ساخت تا اهمیت خود را نزدآن زنده داشته باشد که چنین شد.درادامه ای چنان شرایطی، رخ داد یازدهم سیپتامبر 2001 صورت گرفت که درآن 14 شهروند عربستان سهم داشتند. مسئله ای که ایجاد بد گمانی راجع به عربستان درکاخ سفید کرد.عربستان که می دانست بادار بد گمان شده است، به خدمات نفتی خود به آن افزود. خد ما تی که تاماه سیپتامبرسال جاری ادامه یافت.
برخلاف توقع شاه وولی عهد عربستان،قتل بی رحمانه ای جمال خاشقجی روزنامه نگاروتحلیل گر منتقد عربستانی ومقیم امریکا درکنسولگری عربستان دراستانبول بتاریخ دوم اکتوبر،دوسیه ای قطوری سیاسی- امنیتی- حقوق بشری و...برای حکومت قبیلگی ریاض ساخت که پشت معرکه انداختن آن دشواربه نظرمی رسد. درحالیکه عربستان ازسهم شهروندان خود درتباه کاری 11 سیپتامبر 2001 درخاک امریکا رهای یافته بود،برخلاف،قتل خاشقجی وضع بد تری برایش ایجاد کرد که مهارآن دشواربه نظرمی رسد. بطورنمونه،قتل خاشقجی بتاریخ دوم اکتوبر صورت گرفته بود وتا تاریخ بیستم اکتوبرعربستان اظهار بی خبری کرد.اما خبرنگاران جهان ،نهاد های حقوق بشری، شورای حقوق بشر سازمان ملل وشورای حقوق بشر اتحادیه اروپا وشخص منشی عمومی سازمان ملل ورئیس جمهور ترکیه برتحقق دقیق موضوع اصرار وخواستارکمک جدی عربستان شد ند. عربستان که زیرفشارافکارعامه درجهان قرارگرفته بود؛ دوکاررا کرد:نخست، جویای حمایت متحدان عرب وغیر عرب شد؛دوم، اعتراف کرد که خاشقجی دردرگیری با افراد مسئول درکنسولگری دراستانبول کشته شده است ومسئولان قتل او زندانی شده اند.رئیس جمهور ترکیه دیروزطی سخنرانی درگردهمای حزب خود خواستارتحویل دهلی متهمان به قتل خاشقجی ومحاکمه ای آن ها درکشورخود شد.رئیس جمهورترکیه که یک روحانی مسیحی- امریکای را زندانی کرده بود رهاکرد وجلب توجه رئیس جمهورترامپ راکرد.ترامپ هم که زیرفشارفضای فرهنگی جهانی آشفته ناشی ازقتل خاشقجی قرارگرفته بود ،هم وزیرخارجه خود را به ریاض وانقره فرستاد هم محمد بن سلمان ولیعهد عربستان را مسئول قتل خاشقجی دانسته روزسه شنبه 23 اکتوبربا سخت ترین جملات تروردرکنسولگری ریاض دراستانبول را سرزنش کرد! همچنان،امریکا واروپا گردهمای داوس صحرارا تحریم کرد ند. گردهمای که بن سلمان برای ایجاد عربستان مدرن تا سال 2030 راه اندازی کرده است. فشاربین المللی وتحریم داوس صحرا توسط شرکت ها وکشورهای غربی بخاطرقتل خاشقجی، نشان می دهد که برای عربستان یک راه باقی مانده است وآن اینکه شهزاده سلمان را ازمقامش برطرف وعاملان قتل خاشقجی را برای محاکمه به ترکیه تحویل دهد.درغیرآن، حکومت بدوی ملک سلمان با خطر فروپاشی مواجه می باشد.

واژه افغان ونام گذاری افغانستان درجای خراسان زاده سیاست های هند بریتانیا وروسیه تزاری می باشند؛ ازاین رو،نمی توانند آینده داشته باشند

ابراهیم ورسجی
بیست وچهارم ماه میزان 1397
این تحلیل ؛ درپیوند به گزارشی زیرعنوان:" قوانین جنجا لی درافغانستان؛ ازافغان بودن یا نبودن تا مخالفت با زنان" تهیه شده توسط زینب محمدی ونشرشده درسایت فارسی بی بی سی بتاریخ 24 ماه میزان 1397 ارایه شده است. ازاین که درصفحه فسبوکم پخش شده بود، لازم دانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود تا دوستان ازآن مستفید شوند. واژه افغان را شرکت انگلیسی هند شرقی دردوره شاه شجاع وطن فروش وارد فرهنگ خراسان کرد ،اما تادوره حکومت انگلیسی شیرعلی خان توسط حاکم های وطن فروش برآن اصرارنه شد. به این خاطرکه، پشتون ها هم درخراسان بسیارکم بود ند هم خود را پشتون می نامید ند ومی نامند نه افغان.اما، وقتیکه درسال 1870م، بسمارک ولایت های چند گانه دولت پروس را متحد وامپراتوری آلمان را رقم زد. بخاطر قدرت محوری اروپا درجهان ونقش فزاینده آلمان درآن ،هند بریتانیا وروسیه تزاری ترسیده درآسیاسی مرکزی وجنوبی به بازی بزرگ پا یان داده اولی هند را بزیرسلطه درآورد ودومی آسیای مرکزی وشمال قفقاز را گرفت ومرکز خراسان را درسال 1880بنام افغانستان مرزبندی وسیاست خارجی آن به لندن سپرده شد. بلی، علت تکه- پاره کردن خراسان بزرگ وساختن افغانستان به حیث منطقه ای حایل وکوچک ساختن فارس توسط روسیه وانگلیس این بود که آن ها با بزرگ ساختن خرده فرهنگ ها ومبارزه علیه زبان وفرهنگ فارسی منافع استعماریی خود را درمنطقه تامین کرد ند.
اگرچه انحطاط فرهنگی خراسان با ترور مشکوک نادرافشار بعد ازقتل پشتون های هوتکی دردهلی وبزرگ شدن احمد خان ملتانی افسرزیردستش که ابدالی را درجای ملتانی گذاشت ، با ویران شدن شهرقندهاربخاطرتاجیک بودن اکثرباشند گانش توسط او شروع شده بود! باوجود آن، ازواژه افغان خبری درمیان نبود! ازاینکه امپراتوری احمد خان ابدا لی پوشالی بود،توسط تمورشان پسرمفسدش تضعیف وتوسط نواسه هایش متلاشی وشرکت هند شرقی دوست محمد خان را درجای شاه شجاع خان نشاند ند. سلسله ای دوست محمد خانی های بی فرهنگ وبی تاریخ تا جمهوری مسخره داود خان ادامه وخراسان را ازدانش وفرهنگ خالی کرد. درآن مدت بیشتر ازدو قرن، اول که شناسنامه درمیان نبود ووقتیکه تذ کره / شناسنامه مطرح شد، درآن نام قوم ها درج شد. حکومت های روسی باصطلاح خلقی وپرچمی هم همان شناسنامه دوست محمد خانی هارا بکاربرد ند وافغان گری نکرده همه را بنام خلق مسمی کردند.
درباره قانون ووجود آن درافغانستان ، همه آگاهان می دانند که حاکمان مزدوراستعمارهای کهنه - سرخ ونو به یگانه چیزی که باورنداشتند وندارند قانون بود ومی باشد! بلی، ازاینکه درترکیه اتاترک وایران دوره رضاشاه پهلوی مسئله قانون درجای فقه وملا مطرح شد وکارهم درجهت آن صورت گرفت، امان الله خان بی سواد هم فهمید که قانون هست وباید درافغانستان رایج شود.ازاین رو، بنام قانون چیزی را ساخت وخودش مسئولیت برای خود مطابق قانون قایل نشد وگریخت. حبیب الله کلکانی هم خود را خادم دین نامید ووقتی نیافت که قانون بسازد. بعدازاو، وقتیکه انگلیس ها نادرغداررا آورده جنازه استقلال را برداشتند،اوهم قانون مآبی کرد وخود را مسئول ندانست. قانون هم معلوم است که مسئولیت پذیری حاکم وسامان دادن به امورمردم و مسئولیت های دوطرف را تعیین می کند. متاسفانه ، به این معناهرگزدرافغانستان قانون نداشتیم ونداریم. ظاهرخان هم که دراخیرقانون آورد ، خود رادرآن غیرمسئول وواجب الاحترام نامید. قانون جمهوری داود خان هم خود اورا غیرمسئول وواجب الاحترام دانست وبعد ازاو تا حال جنگ وتجاوزخارجی داریم که پاکستان تروریسم را به آن افزوده است.در17 سال ونه ماه و16 روزگذ شته ، خنده داراین است که حکومت های کرزی وغنی هم درسربیضه های سربازان امریکا وناتو زنده هستند هم افغان گری می کنند وپاکستان هم برخی افغان هاراتروریست ساخته به جان مردم انداخته است.ازاین رو، به صراحت می گویم که پشتون ها همان افغان ها هستند وقبایل هستند وقوم هم نه شده اند. بنابرآن، به نفع همه قوم های افغانستان می دانم که دوکاررا بکنند:نخست، حکومت را فشاردهند که مطابق قانون احوال نفوس تصویب شده درپارلمان تذ کره توزیع کند. دوم، برای افغانستان وخراسان همه پرسی کنند. هرنامی که اکثریت گرفت شود نام کشور تا ازبحران هویت رها شویم! درغیرآن، با شعاروحکومت زنده برسربیضه های سربازان ناتو افغان سازی جزمسخره کردن خود معنای ندارد!دررابطه به وضع اسفبارزنان درافغانستان،همین قدر می توانم بگویم که حکومت های قبیلگی وفرهنگ ستیزیی آن ها هم عقب ماند گی اجتماعی- فرهنگی هم تروریسم مذهبی- قبیلگی هم ملاهای زن ستیز را تولید کرده است؛ پدیده های که غیراززن ستیزی بنام دفاع ازدین مسئولیت دیگری برای خود قایل نیستند.

خلیلزاد ، کرزی، غنی وطالبان ؛ دورخ سیکه ای کهنه ای فاشیستی- قبیلگی می باشند

ابراهیم ورسجی
بیست دوم ماه میزان 1397
این تحلیل ؛ دررابطه به گزارشی زیرعنوان:" نما یند گان طا لبان با زلمی خلیلزاد گفتو گو کردند " نشرشده درسایت فارسی بی بی سی بتاریخ 21 ماه میزان 1397 ارایه شده است. ازاینکه درصفحه فسبوکم پخش شده بود، لازم دانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود، تا دوستان ازآن مستفید شوند. رابطه وگفت وگوی طا لب خلیلزاد با طالبان مطلب تازه نیست؛ به این خاطرکه ، اولی عضو دومی زیرفرماندهی ارتش پاکستان بود ومی باشد. مثلا، درماه اکتوبر2016، ابوالحسن بنی صدر،اولین رئیس جمهورایران گفت وگوی داشت با شورای فرهنگی دانشگاه هاروارد. بنی صدر درآن گفت وگو بیان کرده بود که بی نظیربوتو نخست وزیرقبلی پاکستان درسال 2001 درمصاحبه با لوموند دیپلماتیک فرانسه، گفته بود که طالبان را سازمان جاسوسی انگلیس وسازمان جاسوسی امریکا ساختند وتطبیق پروژه طالبانی را به ارتش پاکستان سپرد ند.احمد رشید نویسنده ای پاکستانی درکتاب "طالبان" نوشته است که معاش وبودجه حکومت طالبان درکابل را سازمان اطلاعات مرکزی امریکا / سیا ازطریق وزارت خزانه داریی پاکستان می پرداخت.احمد رشید دریک نوشته دیگرخود فاش کرد که پرویزمشرف مرا احضاروبسیارتهدید کرد وگفت جائو طالبان طالبان بند کرو/ برو وافشاگری درباره طالبان را متوقف نما! درباره طالب بودن خلیلزاد، درکتاب "جنگ های اشباح"نوشته ستیف کول، آمده است که خلیلزاد به حکومت امریکا بارها گزارش داده بود که طالبان تنها گروهی می باشند که می توانند صلح را درافغانستان تامین نما یند.ازاین رو، امریکا نباید با جبهه متحد مخالف طالبان که تاجیک ها ودیگرقوم هامی باشند رابطه برقرارنماید. درکتاب "جنگ بوش" نوشته با ب ود وارد، آمده است که خلیلزاد به امریکا وعده داده بود که نیروی مخالف طالبان را ازپشتون ها درپشاورمی سازد؛ بنابرآن ، نباید به جبهه متحد درباره جنگ علیه طالبان تماس گرفته شود! وقتیکه بعد ازرخ داد یازدهم سیپتامبر 2001، زمان حمله بوش به طالبان والقاعده فرا رسید،او به طالب خلیلزاد گوفت که چه شد نیروی پشتون مخالف طالبان درپشاور ؟ وطالب خلیلزاد باشرمساری سرخم کرد! بعد ازآن ، بوش فرمان داد به فرمانده جنگ که رابطه با جبهه مخالف طالبان برقرار وحمله را شروع کند! مسئله جالب وخنده آوراینکه ، درسال 2011 ، جان کری رئیس کمیته روابط خارجی سنای امریکا با ژنرال پرویزکیانی فرمانده ارتش پاکستان درراولپندی گفت وگو داشت ودرپایان گفت وگو فرمانده به او گفت که اگراطمنان بدهید که مزاحم برنامه اتومی پاکستان نمی شوید، اجازه نمی دهم که یک طالب وارد افغانستان شود! وجان کری بدون اطمنان دادن جلسه را ترک گفت.ازاین رو، طالبانِ ساخت سیا وانتلجنس سرویس انگلیس ، شده اند شاخه ای ریشوی ارتش پاکستان وابزارنگهداری دستگاه اتومی آن کشوردربرابرحمله واقعی یا خیالی زاده حضورنظامی امریکا درافغانستان بر آن.معلوم است.اگرطالبان بر نبود نیروی نظامی امریکا درافغانستان به حیث پیش شرط صلح اصراردارند درواقع پروژه ارتش پاکستان را پیگیری می کنند. خلاصه اینکه ،خلیلزاد وطالبان ابزارارتش پاکستان برای تحکیم حکومت قبیلگی پشتون های فاشیست ریشو ودریشی پوش درجهت عمق استراتژیک آن درافغانستان می باشند! متاسفانه ، شورای نظاری ها ی مانند نیمه ملا یونس قانونی ونیمه ملا فهیم وعبدالله خوش لباس تهی مغزبه نما یندگی دروغین ازتاجیک ها وکریم خلیلی ودانش ازهزاره ها با تن دادن به قرارداد ننگین بن درجهت رئیس جمهورساختن طالب ودرادامه ای او طالب غنی،درخد مت پروژه آی اِس آی وخد مت گاری خلیلزاد به آن به نماینده ای سازمان سی آی اِ قرارگرفته کمک به بازگشت فاشیسم قبیلگی درافغانستان کردند.

دین اگر ازچنگال سیاست وقدرت آزاد نشود،خد متی برای دین داران کرده نمی تواند

ابراهیم ورسجی
بیست ویکم ماه میزان 1397
این تحلیل درپیوند به مقاله ای زیرعنوان:" دین چه چیزی به ما می دهد که علم نمی تواند بدهد"؟ نوسنده : استیونی. اسما ،مترجم، پروانه حسینی ، نشرشده درسایت آسو بتاریخ 17 میزان 1397 ارایه شده است. ازاین که درصفحه فسبوکم پخش شده است، بهتردانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود، تا دوستان ازآن مستفید شوند. این که دین چه چیزی به ما می دهد می دهد که علم داده نمی تواند؟ پاسخ آن رابطه تنگا تنگ دارد به پیام دین واستفاده ای که حکومت ها وپاپ ها وملا ها ازدین درجهان دیروز و امروزکرده ومی کنند. دراین راستا،ناگزیر هستم نگاهی به تاریخ بیندازم. نگاهی به تاریخ نشان می دهد که دین نقش ابزاری دردست قدرت وسیا ست داشت ودارد. نقشی که اکثرا ضد بشری وضد علم بود ومی باشد. مثلا،دراسلام، حکومت خلیفه های مشهور به راشد ین به مرگ خود شان وظهورخوارج یا القاعده- طالبان- داعش وولایت فقیه وحکومت وحشی عربستان کنونی منجرشد! وحکومت جنایت کاراموی نواسه های پیامبررا درکربلا کشت وحکومت عباسی ها علیه عقلانیت جنبش معتزله رزمید وابوحنیفه ومنصورحلاج وده ها متفکررا شهید کرد وخودش توسط هلاکوی مغل بدریای فرات انداخته شد وکسی هم برایش اشک نریخت! این که سرنوشت نا شاد اسلام حکومتی درجهان اسلام می با شد. درجهان مسیحیت ،امپراتوریی مقد س روم (800-1806م)،بی شمار توحش کرد وتنها درجنگ های مذهبی (1618-1648) ، شش میلیون انسان را کشت وخوب شد که خود ش توسط نهضت روشنگری ونهضت اصلاح مذهبی به زباله دان تاریخ انداخته شد. بنا برآن،هرگونه پیشرفتی که اروپا تا کنون داشته است ،نتیجه راندن مسیحیت ازسیاست وحکومت می باشد.
معلوم است.اگرجهان مسیحی پیشرفت کرده است وجهان اسلام پس رفت کرده است،علت عمده ای آن ابزارسیاست وقدرت شاه وشیخ شدن دین اسلام می باشد. دررابطه به پیام مسیحیت واسلام به انسان ، می توانم بگویم که اولی ازمحبت ودوستی ومهربانی سخن گفت ودردومی روشن است که قرآن راجع به سیاست وحکومت کمترسخن ندارد اما این پیام روشن را دارد که امورمسلمان ها با ید به شورومشورت باهمی شان حل وفصل شود. برخلاف، بعد ازپیامبر نه خلیفه ها با شورومشوره مردم خلیفه شد ند ونه امورجمعی مسلمان ها با شورومشوره حل وفصل شد ونه ازعدالت وقسط مورد نظرقرآن درسیاست وحکومت داری مسلمان ها خبری بود ومی باشد. اگراکنون جهان اسلام هم گرفتارحکومت های مستبد، فقر،جهل، عقب ماند گی وحکومت ها وگروه های مانند: حکومت وحشی عربستان وحکومت وحشی ولایت فقیه ایران وگروه های مانند:طالبان،القاعده، داعش های شیعه وسنی درعراق وسوریه،بوکوحرام ،حزب الله و...می باشد،بیانگراین است که ابزارسیاست وقدرت شدن دین، بی پیامی آن برای مردم را به نمایش می گذارد.ازاین رو، به نفع مسلمان ها می دانم که با بهره برداری ازتجربه مسیحیت، نهضت روشنگری ونهضت اصلاح مذ هبی بیاورند. درغیرآن، حکومت های مستبد مسلمان نما وگروه های تروریستی- مذ هبی چیزی برای خود شان ودین شان با قی نمی گذارند.div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">

کسانیکه بنام مبارزه با تروریسم حقوق بشررا نقض می کنند ؛ کمک به گسترش تروریسم می نما یند

ابراهیم ورسجی
بیستم ماه میزان 1397
از رخ داد فاجعه باریازدهم سیپتامبر 2001 تا کنون ، درباره خطر تروریسم ومبارزه علیه آن بسیارسخن ها گفته شد ، اما ازنقض حقوق بشر بنام مبارزه علیه تروریسم سخنی گفته نه شده است. ازاینکه حکومت های مستبد شیخی- شاهی- نظامی- سکولارمآ ب مسلمان هم خطر تروریسم را برای سرکوب مخالفان خود برجسته کرد ند هم بی شمارنقض حقوق بشر کرد ند وجورج بوش وتونی بلیرهم که پیشگام دروغین مبارزه علیه تروریسم شده بود ند ؛ بطوربی سابقه ای حقوق بشر سوزی کرد ند ، ودرادا مه آن ها ، بارک اوبا ما هم علیه حقوق بشرچنگ ود ندان نشان داد! ازاین رو، به صراحت می گویم که هم پیشگا مان غربی مبارزه علیه تروریسم هم زمام داران غیرمسئول وخود کامه ای مسلمان یا مسلمان نما موفقا نه جنازه حقوق بشررا برداشتند ونه تنها موفق درمهارتروریسم نه شد ند بلکه آن را جها نی هم سا ختند.
بنا برآن، با معرفی ودرجه بندی دشمنان حقوق بشر درکشورهای مسلمان ، نوشته را ادامه می دهم: نخست، زمام داران مستبد وتحمیل شده بر مسلمان ها ؛ دوم ، سازمان های بنیاد گرا وتند رو وتروریست مسلمان. ازاینکه ، دررابطه با همنوای اسلام ومنشورجها نی حقوق بشر ، درکتاب " اسلام، غرب وحقوق بشر" نظر خود را ارایه کرده ام ، دراین نوشته بیشترتمرکزبه دشمنان حقوق بشردرجهان به خصوص کشورهای مسلمان آن هم بنام مبارزه با تروریسم می کنم. دررابطه به نقض حقوق بشرتوسط جورج بوش ، تونی بلیروبارک او باما ،قا بل تذ کر می دانم که آن ها دربیرون کشورهای خود حقوق بشررا نقض کرده اند نه دردرون آن ها. اگرتوان می داشتند ، شا ید حقوق بشریی شهروندان کشورهای خود را هم نقض می کرد ند.
ازاین نگاه که آزا دی فردی وآزا دی رسانه ها وآزاد ی دستگاه عد لی درامریکا وانگلیستان درسطح با لای وجود دارند ، نقض حقوق بشر توسط حکومت ها ممکن نیست. مثلا، ژنرال دیوید پترییوس ، ژنرال امریکای فرمانده جنگ علیه تروریسم درعراق وافغانستان را یک داد گاه امریکای بخاطر یک خطا کا ری صد هزاردالر جریمه کرد واو هم جریمه را پرداخت وپشت سرخود را خا ریده ازبانک بیرون شد. به مسترجورج بوش افرادی عادی چند بار درتکزاس حمله فیزیکی نا موفق کرد ند ودربریتا نیا وقتیکه تونی بلیر می خواست دریک کتاب فروشی یا مارکت کتاب نوشته خود را عرضه کند ،خوشبختانه ، معترضان اجازه اش ندا د ند وبا نها یت شرمند گی صحنه را ترک کرد وگریخت. متا سفانه ، آن های که درکوچه وبازار کشورهای خود ازترس معترضان گشت وگذار کرده نمی توانند ،درکشوری بی صا حبی مانند افغانستان هم مد عی ترویج دموکراسی ودراصل مروج تروریسم شده ومی شوند! بد بختانه ، تا وان درظاهر مبارزه آن ها علیه تروریسم ودراصل تقویت تروریسم را مردمان بی گناه از افغانستان تا لیبی پرداخته ومی پردازند.
ازاین نگاه که تا وان جنگ امریکا وانگلیس علیه تروریسم را مسلمان ها پرداخته ومی پردا زند ، بهتراست که علت های آن را درپیوند به سیاست ها وحکومت ها وسازمان های مذ هبی کشورهای مسلمان جستجو کنم. طوریکه دیده شد، مبارزه علیه تروریسم درکشورهای مسلمان وسیله شد برای زمام داران تحمیلی تا حقوق بشر ومخا لفان مذ هبی وسیا سی خود را سرکوب کنند. ازاین رو ،بهتراست که ازپاکستان شروع کنم. درپاکستان ، معلوم است که نظامی های کو د تا چی بیشترین نقض حقوق بشررا به حمایت امریکا وانگلیس مرتکب شده اند.
بطورنمونه ،جمی کارتر رئیس جمهور امریکا از1977 تا 1980 ، بسیار حقوق بشر مآ بی کرد. ازاین رو، ژنرال ضیاء الحق کود تاچی زیرفشارقرارگرفت. خوش شانسی ژنرال ضیاء الحق این بود که ارتش سرخ وارد افغانستان شد وکاخ سفید دوسیه نقض حقوق بشریی اورا بست وجیب ها یش را ازدالر پُرکرد تا با بازی به خون ارزان جهادی های احمق افغانستان کمونیسم را بکوبد! بعد ازژنرال ضیاء الحق، ژنرال پرویزمشرف کودتا کرده حکومت منتخب میا نوازشریف را برکنارواعلام حکومت نظامی کرد. اگرچه بل کلنتن رئیس جمهورامریکا نظرمناسب درباره مشرف وکود تای او نشان نداد ، اما این قدرکرد که نوازشریف را اززندان اوبیرون وروانه عربستان کرد. جالب این بود که پیاده شدن ارتش سرخ به افغانستان ابزار تجارت ضیاء الحق با امریکا وجنگ امریکا وانگلیس علیه تروریسم درافغانستان ابزارتجارت پرویز مشرف با آن ها شد.
مثلا ، من که درآن روزها درپاکستان بودم ؛ بیاد دارم که مشرف هم تجارت دالری کرد هم حقوق بشررا بطوربی سابقه لگد مال کرد! یک نمونه بی شرما نه ای حقوق بشرستیزیی مشرف ،فروش شماری ازافغان ها ، پاکستانی ها وعرب ها بنام تروریست به جورج بوش بود ! خنده داراینکه ، مشرف بن لادن رهبر تروریستان القاعده را درمهمان خانه ارتش درایبت آباد مهمان نوازی وملا عمر آخوند را درکویته نگهداری وخرده تروریست های فریب خورده را دربدل دالر به جورج بوش فروخت تا آن ها را او در زندان گوانتانامو زندا نی کند. معلوم است که جورج بوش واوباما ازمهمان خانه های محل زیست لادن وعمر اطلاع داشتند؛ اما ازاینکه تاریخ مصرف شان تمام نشده بوده بود ، مزاحم شان نه شد ند. افزون براینکه مزاحم مهمان ها ومیزبان شان نه شد ند ، به میزبان دالرهای زیادی هم داد ند تا افغانستان را تروریزه نما ید که کرد.هرچند اوباما ، بن لادن را درماه مه 2011 کشت ؛ معلوم شد که تاریخ مصرف او وپرویزمشرف تمام شده بود.
دراین راستا ، دانالد ترامپ بر بوش واوبا ما برتری دارد! به این خاطرکه ، هم دراستراتژی جنوب آسیای خود که درماه اگست 2017 پخش شد،پاکستان را بنام حامی تروریسم زیرفشارگرفت. افزون برآن، درسال 2018 به گونه ای قهرآمیزبه حکومت آن گفت که :" 33 میلیارد دالرازما بنام جنگ علیه تروریسم گرفتید و کاری علیه تروریستان نکرد ید"! نها یت خرسند شدم ازاینکه طا لب عمران خان نخست وزیرگزینش شده توسط نظامی ها بخاطرهشداررئیس جمهورامریکا که توسط وزیرخارجه ای او دراسلام آباد تقدیم او شده بود ، جرئت نکرد درمجمع عمومی سازمان ملل حاضر وسخنرانی کند. همچنان ، طا لب غنی ، رئیس جمهور نصب شده توسط وزیرخارجه اوبا ما هم ازترس بی میلی ای رئیس جمهورترامپ به نیویارک نرفت.
بهر حا ل، درگرد همای امسال مجمع عومی سازمان ملل که بتاریخ 25 ماه سیپتامبر 2018 با سخنرا نی آنتینیو گوتیرز ،منشی عمومی سازمان ملل شروع شد، او درسخنرا نی خود گفت که :" آن های که بنام مبارزه علیه تروریسم حقوق بشررا لگد ما ل می کنند؛ کمک به گسترش تروریسم می نما یند"! ازاین رو، همین سخن نغزاو را عنوان نوشته ای کنونی ساختم! بلی ، درپاکستان وافغانستان ، نقض حقوق بشر توسط نظا می ها ودسته های بنیاد گرا وتروریستان مذهبی چنان گسترش پیدا کرده است که همه را به وحشت اندا خته است. بنا برآن ، به همین قدرتوضیح درباره نقض حقوق حقوق بشردرآن ها بسنده کرده به بررسی نقض حقوق بشردردیگربخش های جهان اسلام می پردازم. درایران ،معلوم است که حکومت دردست ملا های افراطی شیعه می باشد! ازاین رو ، به نقض حقوق بشری سنی ها وبهائی ها حتا نو گرایان وملی گرایان شیعه پرداخته ومی پردازد.
درعربستان وهابی یا حریف حکومت شیعه ای ایران ، خا ندان السعود حکومت می کند. حکومتی که نه قانون دارد نه حزب سیاسی دارد نه جامعه ای مد نی نه رسانه های آزاد وحقوق بشررا کفرهم می داند! همین که حکومت ما قبل تاریخی- بربری عربستان هم آزادی بیان را نمی پذ یرد هم بنام اجرای شریعت سرودست فقیران را به تهمت های دزد وقا تل بدون وکیل مدا فع قطع می کند وبتاریخ دوم ماه اکتوبر ،نظربه گزارش حکومت ترکیه به حکومت امریکا دراخیر روزیازدهم اکتوبرکه توسط جان هید رین خبرنگارواشنگتن پست بیان ودراخبارساعت دوازه شب یا آغاز روزدوازدهم اکتوبر توسط تلویزیون الجزیره پخش شد. بیانگراین است که ، یک دسته امنیتی عربستان جمال خاشقجی روزنامه نگار منتقد را که برای گرفتن سند طلاق زنش به کنسولگریی آن کشور دراستانبولرفته بود، اول اورا تفتیش بعدا کشته وجسد ش را تکه - پاره کرده اند! ازاین رو، به صراحت می گویم که قتل وحشیانه خاشقجی ، دشمنی حکومت وهابی عربستان با حقوق بشررا به نما یش می گذارد.
دریمن ، عربستان ودرسوریه ، رقیبش حکومت آخوندی ایران متفقانه جنازه حقوق بشررا برداشته اند. درعراق که داعش شیعه داعش سنی را ایجاد کرده بود، خوب شد که دومی بی سرزمین شده وعراقی ها علیه اولی مبارزه را شروع کرده اند. کمی دورترازآن، حکومت نتانیاهو،نخست وزیراسرائیل دربرخورد وحشیانه با فلسطینی ها نما یان کرده است که شاخ ودمی تیزتروکوتاه ترازحکومت اپارتا ید / جدای نژادی افریقای جنوبی پیشا ماند لا ندارد! درمصر نظا می- کود تا زده ،همه می دانند که ژنرال سیسی دوازده میلیارد دالر ازعربستان واما رات متحده گرفت وبا حمایت اسرائیل وامریکا کود تا علیه محمد مرسی اولین رئیس جمهور منتخب مصر کرد ودرنقض حقوق بشرعلیه اخوا نی ها وسکولارها وفعا لان جامعه مد نی ومدا فعان آزادی بیان کاری کرده است که مبارک دیکتاتورنظامی سلفش هم نکرده بود! مثلا، درآ غازماه اکتوبر، حکومت بربری سیسی ، خانم امل فتحی مبارزحقوق زنان را به این خاطردوسال زندا نی کرد که گفته بود:"حکومت درمبارزه علیه تجاوزجنسی به زنان شکست خورده است"! بلی، این سخن خانم فتحی در فرهنگ های سیاسی - حقوقی انتقاد است نه گناه! افزون بر مجازات خانم فتحی،سیسی بخاطرعید رمضان یا قربان گذ شته چند زندا نی سیاسی را عفو کرده بود که همه متعلمه های دانش آموز بود ند! این است وضع اسفبارحقوق بشردرمصر!
متا سفا نه ، درالجزایروضع حقوق بشر مانند مصر سیاه وتاریک است. درمراکش واردن که گرفتار استبداد شاهی می باشند، نقض حقوق بشرچیزی کمترازمصر ادامه دارد ودر سودان وضع ازمصربهتراست. درلیبی حکومت ضعیف مورد تایید سازمان ملل در ترابلس هم حاکم نیست ودردیگر بخش های آن کشورجنگ میان خلیفه هفتر ازبقایای حکومت قذافی واسلام گرایان مسلح جریان دارد ورسانه ها ازنقض حقوق بشر توسط هردو گروه سخن ها زیاد نشر کرده اند. درسومالی وضع مانند لیبی است واز چاد تاما لی- نیجر- کامرون ونیجریه ، بوکوحرام تضعیف شده است که کمک به بهبود حقوق بشر می باشد. درهمسایگی سومالی، میان حبشه وایریتیره آشتی صورت گرفته است که کمک به بهبود حقوق بشرمی کند ودرجیبوتی رسا نه ها ازنقض حقوق بشر کمترسخن می گویند. دربنگله دیش،وضع حقوق بشربهترازپاکستان می باشد.اما نقض حقوق بشریی مسلمان ها توسط حکومت چین رسا نه ای شده وتوحش نظامی های بودای برما با عث پناهنده شدن هفت لک مسلمان به بنگله دیش شده است. مسلمان های هند هم که ازهند و گرایی بیش از اندازه ای نخست وزیر نریند را مودی شکا یت بسیاردارند!
دراخیر، با کمال مسرت می گویم که وضع حقوق بشر در اند ونیزی وما لیزی بسیار خوب است وعلت آن دومسئله می باشد:نخست،اسلام به آن کشورها توسط عرفان،تبلیغ وتجارت رفته است نه توسط فتوحات عرب های بد وی. دوم، نوعی نو اند یشی انسان گرا یا نه دراین دوکشور رونق یا فته است که هم کمک به رونق فرهنگ حقوق بشر کرده هم ملاگریی زیر تاثیر وهابی گری عربستان را کمرنگ سا خته است.ازسوی دیگر،جمعیت های بودای وهند و وچینی درهمراهی با مسلمان ها کمک به فرهنگ مدارا وکثرت گرای کرده است که سا زنده برای رعایت حقوق بشرمی باشد. درجنوب فیلیپین که قبلا نزاع میان مسلمان ها وحکومت ما نیل بود به آشتی انجامیده است که برای مدا فعان حقوق بشرهمسازمی باشد. ازاین رو،تروریسم ابوسیاف یا پدر شمشیر درجامعه مسلمان جنوب آن کشور پایه گرفته نتوانست. شکا یت های مسلمان های جنوب تا یلند هم ازحکومت مرکزی کاهش یافته ویک زن محجوبه ای مسلمان رئیس جمهور سنگاپورشده است. خلاصه اینکه درجنوب شرق آسیا ازاندونیزی تا سنگا پور نقض حقوق بشر بازار گرم ندارد.

درگردهمای امسال سازمان ملل ، نخست وزیربنگله دیش، ازمسلمان ها خوب نما یند گی کرد

ابراهیم ورسجی
دوازدهم میزان 1397
ازایجاد سازمان ملل بعد ازجنگ جها نی دوم تا کنون ، رسم براین می باشد که همه سا له درهفته ای اخیرماه سیپتامبر/ هفته اول ماه میزان ،سران ،نخست وزیران، وزیران امورخارجه یا سفیران کشورها درمجمع عمومی حضوربه هم رسانده درباره تحولات کشورهای خود وجهان سخنرانی کنند! ازاینکه سازمان ملل درنیویارک قراردارد،معمولا سخنران نخست رئیس جمهورامریکا می باشد. بنا برآن، گردهمای امسال مجمع عمومی سازمان ملل، بتاریخ 25 سیپتامبر، با سخنرانی دانا لد ترامپ، رئیس جمهور امریکا آغازبکارکرد. درباره سخنرانی دانا لد ترامپ ونتانیاهو ،نخست وزیراسرائیل ، مقاله ای نوشتم ودرآن یاد آورشدم که تنها خود شان سخنرانی های خود را تا یید کرد ند! یعنی نمایند گان دیگرکشورها ازسخنان آن ها پذ یرا ئی نکرد ند!
بعد ازسخنرا نی رئیس جمهور ترامپ،سخنرانی های بسیاری رهبرجهان ازجمله برخی نما یند گان کشورهای مسلمان را شنیدم. ازاین رو، به حیث یک مسلمان وتحلیل گرسیاسی سیاست خوانده ودارای مطا لعات اسلامی ، لازم می دانم که درباره ارزش سخنرانی های نما یند گان مسلمان ها درسازمان ملل ابرازنظرنمایم وبگویم که تا چه اندازه ازمسلمان های جهان نما یند گی کرده اند؟ شا یان ذکر است که ، سال پار، محمد بهاری ، رئیس جمهور نیجریه با سخنرانی ارزشمند خود درسازمان ملل ازمسلمان ها بسیارخوب نما یند گی کرده بود. ازاین رو، مقاله ای نوشتم که درصفحه فسبوکم وسایت های اند یشه وانسان گرای دردسترس می باشد.
ازاینکه درسال پار، ازسخنرا نی محمد بهاری ستایش کرده بودم، لازم می دانم که درسال جاری ازسخنرانی شیخ حسینه واجد نخست وزیربنگله ستا یش کنم. البته که رجب طیب اردوگان ، رئیس جمهور ترکیه هم سخنان خوبی گفت ،اما نه به اندازه سخنان شیخ حسینه نخست وزیربنگله دیش! بنا بران ، بهترمی دانم که درباره ای سخنرا نی شیخ حسینه روشنی انداخته درادامه ای آن، ازسخنرانی های کم ارزش نما یند گان کشورهای عربی،ایران ، افغانستان وپاکستان هم یادی کنم. شیخ حسینه روز27 سیپتامبر برابر به روزپنجم ماه میزان ، درگردهمای سران کشورها حضوریافت واول به رئیس کنونی مجمع عمومی خانم ماریا فرنا ند اسپیناسا گارسی سلام بسیارمهربا نانه کرده با سلام به دیگرحاضران وخواندن بسم الله رحمن الرحیم این گونه به سخنرانی آغازکرد:
"به اطلاع حاضران برسانم که من خودم ویک خواهرم به این خاطرزنده ماند یم که درروزشهادت پدرومادروخواهردیگر وبرادران مان دربیرون کشور بود یم. بعد ازآن هم مهاجرشد یم! با بیان تاسفبار قتل پدرواعضای خانواده اش وپیش ازآن کشته شدن سه میلیون مردم بنگله دیش توسط ارتش پاکستان ازاخیرمارس 1971 تا شانزدهم ماه دیسامبر همان سال یاد کرده به دستاورد های حکومت خود پرداخت. خانم حسینه به حاضران گفت که 88 درصد مردم بنگله دیش ازآب پاک آشا مید نی و99 درصد آن ها ازبرق بهره مند می باشند. همچنان ،به حاضران به خصوص به رئیس مجمع عمومی که زن است، گفت که بنگله دیش تنها کشوری درجهان می باشد که رئیس حکومت ورئیس حزب مخالف زن ها می باشند وبیشترین زن ها را به حیث وزیرواعضای پارلمان دارد." طوریکه دیده شد ، واقعا، حاضران و رئیس مجمع عمومی به این سخن شیخ حسینه با شوق زیاد کف زد ند!
بعدازیاد آوری از حضورنیرومند زنان درحکومت وسیاست بنگله دیش، شیخ حسینه به خاک کم ونفوس زیاد بنگله اشاره کرده و به پناه آوردن هفت لک مسلمان های آواره ای روهنگیای ازبرما به کشورخود وکمک های بشردوستانه ای که تا کنون به آن ها کرده وکمک های کمی که جامعه ای جهانی درزمینه کرده است، تماس گرفته آن را ناچیزنا مید. شیخ حسینه ازخانم آن سان سوکی نخست وزیربرما ابرازنارضایتی کرد وگفت که با ما درداکه درباره بازگردا نیدن آواره گان معاهده امضاکرد وگام های عملی برنداشت. بعد ازابرازنا رضایتی ازنخست وزیربرما،بدفاع ازداعیه فلسطینی ها پرداخت وبه حیث یک زنی که رنج مهاجرت را دیده است خواهش کمک ازجامعه جهانی به مهاجران روهینگیای وفلسطینی های آواره ودیگرفلسطینی های شد که خاک شان را اسرائیل اشغال کرده وبه نقض حقوق بشری وکشتار آن ها ادامه می دهد. دراخیرسخنرانی خود ، شیخ حسینه پیام کشورخود به جامعه جهانی را این گونه جمع بندی وابرازکرد: "صلح،انسانیت وتوسعه می خواهیم." سه خواست ارزشمندی که همه کشورها به خصوص کشورهای مسلمان به آن ها نیازمبرم دارند.
شا یان یاد آوری می دانم که ، به حیث یک مسلمان ودارای مطالعات اسلامی وعلاقمند به مسایل جهان اسلام ودرک علت های تاریخی وعلمی وسیا سی عقب ماند گی مسلمان ها،هم به شنیدن وخواند ن سخنان رهبران آن ها درسازمان ملل علاقمند هستم هم می خواستم بشنوم که جوکو وید و دو رئیس جمهور اند ونیزی ومها تیرمحمد نخست وزیرما لیزی چه می گویند؟ همچنان، منتظربودم که محمد بهاری امسال درمجمع عمومی چه می گوید؟ متاسفانه،رئیس جمهور اندونیزی بخاطرزلزله وطوفان درکشورخود مشغله درد ناک درونی پیداکرد ورئیس جمهورنیجریه ونخست وزیرمالیزی درمجع عمومی تا حا ل حضورپیدا نکرد ند. دررابطه به نیجریه درغرب افریقا واندونیزی ومالیزی وبنگله دیش درجنوب شرق وشرق آسیا، با تا کید می گویم که اسلام با تفنگ سالاری عرب بدوی بنام فتوحات ودراصل جنگ برای زن وزمین وزر به کشورهای نامبرده نرفته وتوسط تبلیغ، عرفان وتجارت رفته است. ازاین رو،نسل های امروز وفردای آن ها خوب ترمی توانند ازاسلام درروشنا ی قرآن مطا بق خواست ونیازعصرنو نما یند گی کنند.
حال که ازمحمد بهاری وشیخ حسینه وسخنرانی های انسانی شان یاد کردم ، بهتراست که به سراغ دیگرسخنران ها ازافغانستان تا کشورهای عربی بروم. نما یند ای حکومت امریکای- انگلیسی ای افغانستان درمجمع عمومی گفت که حکومت کابل آماده مذاکره با طالبان می با شد! بس! ملا روحا نی ، رئیس جمهور ایران درسخنرانی خود بد فاع ازحکومت خود دربرابرحملات لفظی ترامپ پرداخت که گفت بود:" مقام های حکومت آخوند ی ایران خود را ثروتمند ومردم آن کشوررا فقیر وبا غارت وهزینه ای درآمد آن ها کمک به گسترش تروریسم درمنطقه کرده اند"! افزون بر رد کمرنگ سخنان ترامپ، ملاروحا نی چا پلوسی های زیادی به قدرت های اروپای وروسیه وچین کرد تا آن ها ازمعاهده اتومی رد شده توسط کاخ سفید حمایت کنند. جالب این است که، ملا روحا نی درسخنرانی خود یادی ازوضع ناهنجارفلسطینی ها وتهاجم دوام داراسرائیل بر آن ها نکرد. برخلاف رئیس جمهور ایران، رئیس جمهورترکیه هم ازمسلمان های روهنگیا هم ازمسلمان های فلسطین دفاع کرد.
جای تاسف این است که ، رئیس جمهورمصردرسخنرا نی خود ازخطر تروریسم به کشورخود یاد کرد ومزاحم اسرائیل بخاطرحملات دوام دار آن به فلسطینی ها نشد. جای شکران است که، محمود عباس ، رئیس اداره خود گردان فلسطینی ها بسیارخوب مشکلات ودشواری های مردم خود را بیان وازجامعه جهانی خواستارکمک به داعیه ای آن ها شده اعلام کرد که امریکا حامی اسرائیل می باشد.ازاین رو،میانجی میان فلسطینی ها واسرائیل شده نمی تواند. همچنان،محمود عباس ازبرخی سیاست های حماس که برباریکه غزه حاکم می باشد شکایت کرد. ازاینکه سازمان های بنیاد گرای مسلمان به خواست مشروع مسلمان ها اهمیتی قایل نیستند واین رفتاررا ازافغانستان تا سومالی، سودان ونیجریه و...نشان داده اند وبرخی شاخه های آن ها مانند: طالبان،القاعده ، حزب تحریر، الشباب، حزب الله،انصارالله وبوکوحرام تروریست هم شده اند، شکایت محمود عباس ازحماس را موجه می دانم.
برای اینکه نوشته طولانی نشود، درباره سخنرانی ها ونزاع های درونی کشورهای عربستان وجنوب خلیج فارس وسوریه روشنی انداخته آن را پا یان می دهم. معلوم است که عراق ازانتخابات ماه می که درآن تنها 45 درصد عراقی ها شرکت کرده بود ند ؛ تا دوروزقبل مصروف کشمکش برای حکومت سازی بود وبعد ازداد وستد های زیاد میان گروهای مذهبی- سیاسی ، موفق شد رئیس جمهور ورئیس پارلمان ونخست وزیررا تعیین کند.ازاین رو، سخنرانی ازنما ینده ای آن کشورنشنید م. اما ، ولید المعلم، وزیرخارجه سوریه که ازپیری وچاقی به مشکل خود را به میزسخنرانی رسانده بود؛ خواستاربیرون شدن نیروهای ترکیه وامریکا ازکشورخود شد وحضورلشکر فاطمی ایران وارتش روسیه وحزب الله لبنان درکشور ویران شده ای خود را خودی دا نسته خواستاربیرون رفتن آن ها نشد. یعنی اگرهرکشوری با مرام تجاوزکا را نه ای خود به دفاع ازحکومت تروریست پرور بشاراسد بپردازد تایید وکشورهای که مخالفان آن را کمک کنند قابل سرزنش می با شند. نتیجه این گونه موضع گیری ضد مرد می را ما درافغانستان دید یم که جزگسترش تروریسم ومواد مخد ر وقبیله گری وتباه کاری نمی باشد.
بهرحال، سخنرانی وزیرخارجه سوریه وسخنرانی های وزیران امورخارجه عربستان وکشورهای جنوب خلیج فارس ورئیس جمهور مصر همه متمرکزبرخطر تروریسمی بود که حکومت داری بد خوشان تولید کرده است. مثلا،عربستان ،امارات متحده ، بحرین ومصر ، قطررا به حمایت ازتروریسم متهم کرد ند. اتهامی که امیرقطر ووزیرخارجه آن ، آن را رد کرد ند. درحالیکه ، عربستان ،امارات متحده وپاکستان،امارت تروریستی طالبان را برسمیت شناخته بود ند! امارتی که پناه گاه القاعده بود والقاعده هم مادر چند گروه تروریستی درسوریه وعراق ولیبی و...می باشد. درباره بازشدن دفتر طا لبان دردوحه،مرکزقطر، وزیرخارجه آن کشورگفت که به مشوره امریکا دفترنامبرده بازشده است. دفتری که افسرنظامی- امنیتی پاکستان یا بانی طالبان به آن رفت وآمد دارند ووزیرخارجه پاکستان درمجمع عمومی تنها ازهند درباره کشمیرشکایت کرد وچیزی دیگری برای گفتن نداشت. البته که، وزیرخارجه پاکستان روزاول ماه اکتوبر، درگفت وگو با جیمزبی خبرنگار الجزیره درنیو یارک ، درپاسخ پرسش اوکه سوال کرد که آیا پاکستان ازطالبان حمایت می کند یا نه؟ صریحا گفت که افسرا ارتش وآی اِس آی برای تامین منافع پاکستان ازطالبان حمایت می کنند!
بهرحال ، درباره متهم شدن قطر به حما یت ازتروریسم توسط عربستان،امارات، بحرین ومصر،بررسی های که کرده ام ؛ نشان می دهند که آن ها جمعیت اخوان المسلون / برا دران مسلمان را تروریست می دانند نه طالبان ، القاعده ، داعش و...را. معلوم است که، ائتلافی متشکل ازحزب عدالت وتوسعه ، حزب حاکم ترکیه، جمعیت اخوان وحماس وقطر درخاورمیانه فعالیت دارد. شبکه ای را دیو وتلویزیونی اخوان که از استانبول آزادانه تبلیغ می کند ودرمصر و دیگرکشورهای عربی بیننده ها وشنونده ها زیاد دارند که همراه با دستگاه تلویزیون الجزیره بزبان های عربی وانگلیسی ،باعث ترس عربستان وهمفکرانش درمنطقه شده است.ازاین رو، یکی ازخواسته های عربستان ازقطر متوقف ساختن الجزیره می باشد. خواستی که قطرازانجام آن خود داری کرده است. من که یکی ازبینند گان الجزیره بزبان انگلیسی می باشم ؛ حق می دهم به سیسی وملک سلمان تا ازآن ترس داشته باشند!
دراخیر،چشم بستن همه نما ینده های کشورهای مسلمان درمجمع عمومی سازمان ملل بر جنایت های چین به مسلمان ها را نکوهش کرده لازم می دانم این گونه نوشته ام را پایان دهم که گرد آوری نما یند گان عرب ها درنیویارک توسط پامپئو وزیرخارجه امریکا وتشویق آن ها به حل اختلافات درمیانی شان جزرسوای چیزی دیگری برای آن ها بوده نمی تواند! اگررسوای نامبرده را با سه ائتلاف فعال زیردرخاورمیانه:نخست، ائتلاف ترکیه ، اخوان ، قطر وحماس. دوم، ائتلاف ایران وحکومت روبزوال بشار اسد وداعش های شیعه درعراق ولبنان.سوم، ائتلاف عربستان، مصر، امارات وبحرین، جمع کنم ؛آینده ای روشنی برای مسلمان ها به خصوص حکومت های شیعه صفوی ایران ووهابی عربستان، پیش بینی کرده نمی توانم.

ازنوشته خانم مونا طهطاوی ،معلوم می شود که زن های خاورمیانه به مبارزه علیه زن ستیزی برخاسته اند

ابراهیم ورسجی
دهم میزان 1397
این تبصره انتقادی را درپیوند به مقاله "آیا زن ستیزی پد یده ای جهانی است؟" وترجمه فارسی بخشی ازکتاب "چراخاورمیانه نیازمند انقلا بی جنسی است" ، نوشته خانم مونا طحاوی نویسنده مصری وفعال مدافع حقوق زنان که ترجمه فارسی آن درسایت آسو بابرگردانی ای هامون نیشاپوری پخش شده است، ارایه می نمایم. ازاینکه نوشته خانم طهطاوی بیان مظلومیت زن ها درخاورمیانه می باشد وافغانستان هم دربخش شرقی خاورمیانه واقع شده است ومظلومیت زنان درآن اسفبارترمی باشد ودراین اسفباریی وضع زن ها نقش حکومت های خود کا مه وملاهای جا هل وتوجیه گرستمگری شان برجسته می باشد، چنین تبصره ای لازم به نظرمی رسد! افزون برآن ، این تبصره درادامه ای یک نوشته مختصر مبنی برخواهش ازمسرغنی وشورای ملا های او که ملا رسول لندی را برای اعاده حیثیت خود اعدام کنند ؛ ارایه می شود. من که افغانستان زاد گاهم می باشد ودرپاکستان سال ها مهاجربودم ومد تی درایران هم زندگی کرده ام وازکشورهای ترکیه، مصر، عربستان، هند ،بنگله دیش ، ازبکستان وتاجیکستان دیدن کرده ام؛ به صراحت می گویم که وضع زنان درکشورهای خاورمیانه اسفباراست.ازاین رو، خانم مونا طحاوی را ستایش می کنم که درباره وضع اسفبارزنان مصر وخاورمیانه جرئت مندانه سخن گفته است!
نگاهی به تاریخ جهان مدرن ونقش آن دربهبود وضع زنان ؛ نشان می دهد که بورژوازی دوکارراکرد:نخست، روزنامه نگاری را به جود آورد تا برای فروش تولیدات وبازاریابی اش تبلیغ کند؛ دوم، زنان را ازخانه ها بیرون وبه حیث نیروی کارگربه کارخانه ها وارد کرد. ازاین طریق ، درواقع، بورژوازی ضربه سختی را برسنت گرای ووابستگی زنان به خانواده های پدران وشوهران شان وارد کرد. این تحول که درجهان سرمایداری صورت گرفته است؛برخلاف، درجهان اسلام که خاورمیانه مرکزآن می باشد،شاه وشیخ ، فقه را ابزارساختند برای برده ساختن زن ها .بد بختانه،حکومت های سکولارنمای نظامی برای بهبود وضع زنان شعاردادند اما عمل نکرد ند. همین که خانم مونا درنوشته ای خود ازتجا وزات بی رحمانه به زن ها درمصرسخن گفته است،نشان می دهد که نه شاهان ونه نظامی های کودتاچی مصری ازناصرتا سیسی کاری درجهت کاهش زن ستیزی نکرده اند. آری ، این نوشته را خانم مونا قبلا ارایه کرده است؛ درحالیکه،چند روزقبل، حکومت جنایت کارژنرال سیسی خانم امل فتحی را بخاطرانتقادش که حکومت کاری درجهت ممانعت ازتجاوزبه زن ها نکرده است، به دو سال زندان محکوم کرده است!
شا یان ذکر است که ،درافغانستان هم شعارهای زیادی درجهت بهبود وضع زنان ازظاهرشاه تا کمونیست ها داده شد،نتیجه شعارهای آن ها ظهورجهادی های شکم کته- تهی مغزوطالبان تروریست می باشد که این کشوررا به زندان بی بام برای زن ها تبدیل کرده اند. در17 سال ونه ماه وسه روزگذ شته ، نوکران امریکا وانگلیس بنام بهبود وضع زنان شعارداد ند! بد بختا نه، دستاورد شان غارت کمک های خارجی برای بازسازی، گسترش تروریسم طالبان وملا رسول لندی وتجاوز تعویذیی او به زنان وتوخالی ساختن حقوق بشرودموکرسی می باشد. درپاکستان که وضع زنان کمی بهترازوضع آن ها درافغانستان می باشد ، با ید آن را دستاورد مبارزه خانم عاصمه جهانگیرنامید. خوب است که دربنگله دیش هم نخست وزیرهم رهبرحزب مخالف زن است وکمک به بهبود وضع زنان درمقا یسه با پاکستان کرده اند! درایران آخوندی ، دوستان وهمفکران ملا رسول لندی ،زهرا رهنورد، نسرین ستوده وده ها زن حق طلب دیگررا زندانی کرده اند. درعربستان، یکسال می شود که شهزاده سلمان شعاربرای بهبود وضع زنان می دهد وبه شمار زنان زندانی افزوده است. درعراق وسوریه ،معلوم است که حکومت های وحشی نوری مالکی وبشار اسد ازفرقه های جعفری وعلوی به کمک ملا رسول های امام زمانی ایران هم به زنان زیادی دردرزندان ها تجاوزکرده اند هم صد ها زن را کشته اند. دریمن ، درنتیجه مداخلات عربستان وهابی وایران جعفری،زن ها برای زنده ماندن نان می خواهند ودرصومالی هم زن ها وضع مشابه افغانستان وسوریه ویمن دارند. درالجزایرهم ،وضع زنان مانند مصراست. تنها درپادشاهی مراکش ، مبارزه قهرمانانه ای فاطمه ای مرنسی کمک به بهوبود وضع زنان کرده است. حال که خانم مونا فتحی درادامه مبارزه خانم فاطمه مرنسی ، وارد میدان مبارزه برای رهای خودش وهمه زنان مسلمان شده است، برایش آرزوی موفقیت کرده ازهمه زنان مسلمان می خواهم که نوشته های او ومرنسی را بخوانند وبه یک سخن او بیشترتمرکزکنند که گفته است که زن ها باید دردومبارزه یعنی مبارزه همراه مردها علیه استبداد ومبارزه درجهت ایجاد انقلاب جنسی یا آوردن برابری زنان ومردان درجامعه های خاورمیانه سهم بزرگ بگیرند!

خلافت نام نهاد اسلامی نه درگذ شته موفق بود ونه درآینده قابل زنده کردن می باشد

ابراهیم ورسجی
نهم میزان 1397
این تحلیل؛ درپیوند به گزارشی زیرعنوان:" آیا بازگشت" خلافت اسلامی" ممکن است؟" نوشته مهران موحد، نشرشده درسایت فارسی بی بی سی بتاریخ نهم ماه میزان ،ارایه شده است. ازاین که درصفحه فسبوکم پخش شده است، بهتردانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود، تا دوستان ازآن مستفید شوند. خلافت پا یه درقرآن ندارد ؛ ازاین رو، عامل تعیین کننده شد برای حاکمان ستمگرتا خود را خلیفه پیامبرنامیده برمسلمان ها ستم کنند! جالب این است که ، فردی به عمردرمسجد گفت که به چه دلیلی خود را خلیفه می دانی؟ عمرکه جواب نداشت ومسلمان خوب هم بود؛ به سوال کننده وحاضران درمسجد گفت که بعد ازاین مراامیرمومنان بنامید نه خلیفه! بلی،درادامه همان خلافت سازی های ناسازگاربا قرآن، هم عمرهم عثمان هم علی کشته شد ند وخوارج شد میوه خلافت! معاویه که خوارج باکشتن علی کمک کرد به او تا سلطنت اموی را بسازد،خود را خلیفه خدا نامید؛ یک درجه بالاترازخلیفه های مقتول که خلیفه پیامبربود ند. معاویه برخلاف معاهده با حسن فرزند علی، یزید را جانشین خود تعیین کرد وجانشین اونواسه های رسول را درکربلا کشتارکرد! سلطنت یا خلافت وحشی اموی را ابومسلم خراسانی نابود وکمک به ظهورخلافت جنایت کارعباسی کرد! ازنظرکارکرد، خلاف عباسی شاخ ودمی کوتاه ترازامپراتوری مقد س مسیحی ای روم درتوحش وآدم کشی وفلسفه واندیشه ودیگراندیش ستیزی نداشت. برای بیان فساد پیشگی خلافت عباسی ، همین بس است که چنگیزخان مساجد مسلمان ها را دربخارا وسمرقند به گاوخانه تبدیل کرد وخلیفه احساس ناراحتی هم نکرد. هلاکوفرزند چنگیز که بهودگی خلیفه را دیده بود، به ایران کنونی حمله وخواجه نصیرطوسی او را روانه بغداد کرد تا خلیفه را دردریای فرات بیندازد که انداخت.
به گواهی تاریخ، بعد از زوال سلطنت مغل ها، سلطنت عثمانی شکل گرف.ازاینکه روسیه به سوی قلمرو مسلمان ها درکریمیه وآسیای مرکزی دست به پیشروی زده بود، سلطان عثمانی به بهانه دفاع ازمسلمان ها خود را خلیفه نامید! ملاهای درباری هم خلافت اورا توجیه فقهی کرد ند. بلی، خلافت عثمانی هم مانع پیشروی روسیه درشرق شد هم بعد ازاشغال روم شرقی، پیشروی های زیادی به سوی اروپا کرد واروپای ها برای مهارآن حکومت جنایت کار شیعه صفوی را درایران کنونی ساختند وصفوی هاهم درد سر برای خلافت عثما نی شد ند! مشکل عثمانی ها وصفوی ها این بود که درک نکرد ند که مدرنیته درغرب اروپا ورخنه آن درروسیه ازآن ها قدرت های استعماری ساخته است وهمان ها بعد ترجنازه خلافت سنی عثمانی وامامت شیعه صفوی- قاجاری را برداشتند. بادرنظرداشت سلطه استعماری روسیه واروپای غربی برجهان اسلام پسا عثمانی، ملک فواد پاد شاه مصر وعبدالعزیزامیروهابی های عربستان درسرهوای خلافت کرد ند! ازاین رو،شیخ علی عبدالررازق استاد ازهر کتاب" اسلام واصول حکومت" را نوشت وخلافت ها را خلاف قرآن اعلام کرد! بنابرآن، شیخ مورد خشم فواد وازهری های طرفدارش واقع وخودش ازاستادی ازهر وکتابش ازتکثیربازداشته شد. بعد تر،نه فواد خود را خلیفه ساخته توانست ونه عبدالزیز وشیخ دوباره استاد ازهرشد وکتابش هم روانه بازراشد. متاسفانه، اخوان المسلمون با حماقت سیاسی درفکراحیای خلافت شد ومسلمان های هند هم تحریک خلافت رادامن زد ند.اشتباه دیگراخوان این بود که با سازمان نظامی درکنارحکومت های بدنام عرب علیه اسرائیل جنگ کرد.ازآن به بعد، حکومت های عرب اخوان را بد ترازاسرائیل دشمن خود برگزیدند! دشمنی که تا حال ادامه دارد! حزب تحریررا زمام داران عرب برای رقابت با اخوان ساختند.اگراکنون ادعاهای خلافت سازی دربخش های ازجامعه های مسلمان شنیده می شود،شعارهای پوک وبهوده حزب تحریرمی باشد.عربستان هم درسرخیال خلافت ندارد اما ازشعارآن می ترسد. شایان ذکراست که ،عربستان وامارات ازخیزش ابوبکربغدادی دربرابر امامت شیعه دربغداد حمایت کرد،اما با اعلام خلافت توسط او با امریکا ائتلاف علیه آن ساخت.ازاین رو،می توانم بگویم که احیای خلافت شعاربهود ه ای گروهک های تند رو وتروریست مانند القاعده وحزب تحریرشده است.ازاین که اخوان با فرهنگ تراست ،می داند که خلافت قابل احیانیست ومدعی احیای آن نیست.برخلاف، سردسته های منافق گروه های افراطی وتروریستی مانند: حزب تحریر،داعش، طالبان، القاعده ، بوکوحرام والشباب وچند دسته ای شریردیگرشعارهای احیای خلافت می دهند تا جوان های ساده ای مسلمان را فریب وبه کشتند بدهند به گونه ای که درعراق وسوریه وافغانستان ولیبی وسومالی وشمال نیجریه و...به کشتن دادند ومسلمان های بسیاری را شهید وزخمی کردند! افزون برآن،اسلام را دین تروریست درجهان پرورمعرفی کرد ند!