Monday 30 October 2017

متاسفم ازاینکه یک خانم دارای دانش ؛ این گونه مقاله متعصبان وحقیقت گریزانه نوشته است

ابراهیم ورسجی
هشتم عقرب 1396
این تحلیل ؛ درپیوند با مقاله خانم سیما صابر زیر عنوان:"چگونه جای داعش وکرد ها درعراق وسوریه عوض می شوند؟" بازتاب یافته درسایت مجله هفته، ارایه شده است.ازاین نگاه که درصفه فسبکم بازتاب یافته است، بهتردانستم که دروبلاک اندیشه هم پخش شود تا دوستان مطالعه نمایند. من که درافغانستان شاهد همه دسیسه گری های امپریالیسم های سرخ وسیاه بودم؛متاسفم ازاینکه یک زن نوسنده این گونه قلمفرسای متعصبانه به نفع جنایت کارترین وفرقه گراترین حکومت درسوریه کرده است.حکومتی که عامل عمده تولید تروریسم مذهبی ویا شبه مذهبی درآن کشورمی باشد.بلی، دراین شکی نیست که امریکا واروپا وعربستان ودیگرشیخ های نفتی عرب کمک به تند روان وتروریستان مذهبی کرده ومی کنند! ودراین هم شکی نیست که حکومت جنایت کرفرقه علوی درسوریه ؛ به کمک روسیه وسپاه قدس جمهوری منحط اسلامی وحزب الله یا داعش لبنانی اش زنده است.ازاین رو، بهترمی دانم که به ریشه های بحران های سوریه وعراق بپردازم.همه می دانند که آیت الله خمینی شروع کننده جنگ عراق وایران می باشد نه صدام حسین.مثلا، دکتربنی صدر، اولین رئیس جمهورایران درمصابه ی که درهمین روزها با یک تلویزیون بیرون مرزی داشت، گفت که بعد ازانقلاب ایران، صدام حسین فرزند آیت الله موسوی اصفهانی را نزد خمینی اعزام واعتراف کرد که اشتباه دربیرون کردن او ازعراق کرده وعذرخواهی می کند ومی خواهد با انقلاب ایران همکاری کند. وقتیکه بنی صدر با فرزند موسوی خدمت خمینی رسیده ومسئله را مطرح کرده است، جناب خمینی گفته است که صدام حسین شش ماه دیگردرعراق وقت حکومت کردن ندارد. با برگشت فرزند آیت الله موسوی به بغداد،صدام حسین عزم حمله پیشگیرانه علیه جمهوری آخوندی خمینی کرده وعربستان وامریکاهم به کمک اوشتافتند.
طوریکه بعدا دیده شد،خامنه ی برای انتقام گیری ازصدام حسین به کمک جورج بوش درجنگ علیه صدام حسین شتافت.روشن است که اشغال عراق توسط جورج بوش به کمک خا منه ی وبه قدرت رساندن داعش شیعه برهبری نوری مالکی عامل پیدایش داعش سنی به رهبری ابوبکربغدادی درعراق می باشد.واقعیت این است که ، اگردرسال 2014 ، امریکا وعربستان ائتلاف علیه داعش سنی نمی ساختند، همان داعش نه تنها به بصره بلکه تا احوازرسیده بود.بهرحال،بهارعربی درمارس 2011 به سوریه رسید ورهبران آن ازبشاراسد جنایت کارخواستند که قانون اضطراری باقی مانده ازدوره پدر قاتل وجنایت پیشه ونوکراتحادشوروی ومتحد جمهوری داعشی اسلامی را لغونماید.جالب این است که ، رجب طیب اردوگان ، رئیس جمهورترکیه هم طرفدار لغو قانون وحشتباراضطرار وعدم همکاری با مخالفان حکومت فرقه علوی دردمشق بود.ازاین که درسوریه ومصرودیگرکشورهای عربی ، جنبش های دموکراتیک - سکولار کمرنگ می باشند، تنها سه قدرت دراین کشورها فعالیت دارند: نظامی ها، شیخ ها ونهضت اخوان المسلون ، ورئیس جمهورشدن کاندید اخوان درانتخابات سال 2012 هم مویید سخن من می باشد.ازاینکه اخوان ازنظرفکری ازجمهوری اسلامی بزرگتر است واسلام دولتی وهابی- عربستان را هم به چالش گرفته بود،عربستان وامارات متحده 25 میلیارد دالر به ارتش مصردادند تا اولین رئیس جمهورمنتخب مصررا توسط کودتا سرنگون نماید واسرائیل هم همکارکودتاچی ها بود ووزیرخارجه وقت آن اعتراف هم کرد. درسوریه هم ، معلو بود که یا اخوان یا حکومت فرقه ی- نظامی بشاراسد درمیان بودند که درصورت پیروزی بهارعربی یا برگزاری انتخابات آزاد، باید دومی برای اولی جاخالی می کرد.ازاین رو، نظامی های مصری، خامنه ی ووهابیت عربستان همه کمک کردند به حکومت جنایت کاربشار اسد تا نهضت میانه سوریه به خصوص اخوان را سرکوب نماید.
بنابرآن، به صراحت می توانم بگویم که سرکوب اخوان یا یک نهضت مذهبی میانه رو، زمینه سازی کرد برای تند روان مذهبی تا درسوریه پیشگام نبرد علیه استبداد فرقه ی علوی شوند ودرآغازتروریست هم نبودند وازحمایت غرب ازآن هم خبری درمیان نبود.درعراق هم که داکترطارف هاشمی رهبر اخوان معاون رئیس جمهور جلال طالبانی شده بود، توسط نوری مالکی سردسته ی داعش شیعه زیرفشارگرفته شد تا اول به کردستان عراق وبعدا به ترکیه برود.معلوم است. وقتیکه درنبود نهاد های دموکراتیک وحضور دوام داردولت های فرقه گرا - مستبد، سازمان های میانه رومذهبی کوبیده شوند، تند روان وتروریستان جای آن هارا می گیرند. مثلا، من نوسنده وفعال فرهنگی افغانستانی مهاجردرخاک پاکستان دردوره ای حضورارتش سرخ درافغانستان بودم ومی دانم که چگونه بعد ازعقب نشنیی ارتش سرخ ، میانه روی مذهبی کوبیده شد.بطورنمونه، پروفیسور ربانی رهبرجمعیت اسلامی هم درجهادی ها میانه رو بود هم به حیث رئیس دولت اسلامی میانه روی داشت.برخلاف، اول حکمتیاررا بجانش انداختند ودوم طالبان والقاعده را به سراغش اعزام کردند وسرانجام ترورش کردند.وقتیکه به بحران های جاری درعراق وسوریه وپیدایش داعش که زاده حکومت های نامردمی می باشد می نگرم، برایم تکرارتجربه ناشاد افغانستان درآن ها رونمامی شود.ازاین رو، به عامل های درونی پیدایش داعش های شیعه وسنی اهمیت بیشتری قایل شده به نقش نیروهای بیرونی درگام دوم اهمیت می دهم. بنابرآن،خامنه ی وداعش های شیعه اش را درعراق وسوریه وسپاه قدسش را که بجای جنگ برای رهای قدس علیه اسرائیل ، علیه اسلام سنی درعراق وسوریه دررراستای منافع اسرائیل می رزمد،درگام نخست مقصرمی دانم ، ودرگام دوم است که عربستان وامریکا وانگلیستان، قابل سرزنش می باشند.mejalehhafteh.com/2017/10/29/

0 comments:

Post a Comment