Saturday 8 October 2016

نگاهی بدستاوردهای امریکا وحکومت دست نشانده اش در15 سال گذشته درافغانستان

ابراهیم ورسجی
هفدهم میزان 1395
دیروز، جمعه هفتم ماه اکتوبر برابر به شانزدهم ماه میزان، مردم افغانستان پانزدهمین سالروزجنگ امریکاعلیه تروریزم وبدنبال آن براندازی اداره وحشی- پاکستانی- عربستانی طالبان وتشکیل حکومت منحط کرزی توسط جورج دبلیو بوش ، رئیس جمهوروقت امریکاوتونی بلیرنخست وزیروقت انگلیس را پشت سرگذاشته وارد شانزدهمین سالروز آن ودومین سال وسومین هفته ازعمرحکومت غنی وعبدالله به حیث میراث داران تباه کاریی کرزی وتروریسم زاده ی سیاست های ضدملی او بودند.
واقعیت این است که ، درروزهفتم اکتوبر2001 ، جورج بوش، رئیس جمهورامریکا بخاطررویداد یازدهم سیپتامبر 2001 که درآن القاعده ، مهمان محترم طالبان وآی اِس آی مسئول شناخته شده بود،بنام جنگ علیه تروریسم به براندازی حکومت پاکستانی طالبان پرداخت.درپیوند با براندازی یاد شده ورویدادهای منوط به آن ، پرسش های مطرح شده است که هیچ کسی آماده ی پاسخ دهی به آن هانیست.مثلا، تروراحمد شاه مسعود، فرمانده جنگ علیه طالبان والقاعده وآی اِس آی ، درروز نهم سیپتامبر ورویداد یازدهم سیپتامبر یک روزبعد ازآن، پرسشی پاسخ طلبی می باشد که بدون آن بسیاری گره ها بازنمی شوند.
بهرحال ، برای اینکه نویشته به درازانکشد، تنها به بررسی دستاوردهای امریکا وهزینه های آن وخوش قسمتی های تفنگ داران جهادی وطالبانی چه ریش داروچه ریش تراش - دریشی پوش وبدقسمتی های مردم افغانستان می پردازم.خوب است که دراین راستا ، کوتاه گوی های ازکتاب های: بوش درجنگ،اوبامادرجنگ، جنگ های اشباح، فرورفتن درآشوب، طالبان،جنگ وجهانی سازی هم کرده شود.دراین راستا، کتاب جنگ اشباح، پروژه طالبان ومهره های آن چه ریشو وچه دریشی پوش را امریکای می داند.احمدرشید، درکتاب خود"طالبان" تذکرداده است که معاش ماهوارطالبان را سازمان اطلاعات مرکزی امریکا یا سیا ازطریق وزارت خزانه داری پاکستان پرداخت می کرد.
درزمینه، احمدرشید تنها نیست ؛ بی نظیربوتو ، نخست وزیر قبلی پاکستان درمصاحبه با لوموند فرانسوی درسال 2001 گفته بود:" پروژه طالبان را انگلیس طرح ریزی، امریکا مدیریت ، عربستان تمویل وارتش پاکستان اجرا کرد."درکتاب کلنتن تپس که درآن سخن های خاص کلنتن درج شده است، ازاوپرسا ن کردند که چرا علیه طالبان اقدام نکردید؟ گفته است که پاکستان به خصوص مشرف آماده همکاری نبود." من که درمارس 2000 سفرکلنتن به پاکستان وسخنرانی اش را ازطریق رسانه های دیداری وشنیداری کشورمیزبانش را دنبال کردم؛ واقعا، میزبان خود را توهین کرده بود. به این معناکه، طالبان بازی وطالبان پروریی ارتش پاکستان وجدان کمرنگ رئیس جمهورامریکا را تکان داده بود.
بهرصورت، درتوهین رهبران پاکستان ، کلنتن تنها نبود.به این خاطرکه، جورج بوش هم پاکستان هم طالبان ریشو هم طالبان ریش تراشیده ی خلیلزادی- کرزیی وفرماندهان جهادی مخالف طالبان را بی شمارتوهین کرد.مثلا، ژنرال خالد محمود، رئیس آی اِس آی یادرجریان رویداد یازدهم سیپتامبر یا بعدازآن مهمان سیا بود.درکتاب " جنگ وجهانی سازی، مایکل شوشودوفسکی، پروفیسور دانشگاه آتوای کانادا نوشته است که ژنرال محود به یکی ازعاملان رویداد یازدهم سیپتامبر، مبلغ دولک دالر پرداخت کرده بود.معلوم نبود که تیم بوش ازپرداخت محمود به بک عامل رویداد یازدم سیپتامبرآگاه بودند یانه؟ بهرحال، محمود به آرمی تاج معاون وزارت خارجه امریکا گفته بود که برمناطق قبایلی یا زادگاه طالبان ، حکومت پاکستان کنترول ندارند! یعنی پاکستان درباره طالبان همه کاره نیست.آرمی تاج به گونه ی توهین آمیزمحمود گفته بود که یا دربراندازی طالبان والقاعده ،پاکستان کمک می کند یا با بمبارد به عصر سنگ رانده می شود.این نخستین باربود که آقا ،غلام را واضح توهین می کرد.بله، توهین شده ها درپیش وپس ازرویداد یازدهم سیپتامبر نه کم که زیاد هم بودند!
بطورنمونه، درکتاب بوش درجنگ، نوشته باب وُد وارد، بوش فهیم را بچه ماچه سگ گفته است وهمین پسوندرادرباره چندشکم کته ی کله پوک دیگرهم تکرارکرده است.خلیلزاد درادامه سیاست طالبانی - افغانی آی اِس آی، برای بوش گفته بود که:" پشتون های مخالف طالبان می توانند که این گروه رابراندازند.ازاین رو، لازم نیست با فرماندهان مخالف طالبان معامله شود.وقتیکه بوش عصبانی می شود،به طالب خلیلزادمی گوید که چه شد نیروهای پشتون مخالف طالبان؟ " درواقع، بعدازروشن شدن دروغ گوی خلیلزاد، بوش دستو سازش با جبهه مخالف طالبان داده است.دستوری که عملی شد.
درباره ی چگونگی عملی شدن طرح براندازی حکومت وحشی طالبان توسط جورج بوش، طوریکه درکتاب "بوش درجنگ" آمده است، حکومت طالبان با دالر بیرون رانده شده است.واین مسئله را احمدرشید درکتاب" فرورفتن درآشوب" خوب بررسی کرده است.به این معناکه، اول قومندان های اتحاد شمال خریداری شدند وبعدا ازطریق آن ها طالبان خریداری وروانه کویته وپشاورشدند.ازاین رو، فرارملاعمردرپشت دوچرخه افسانه ی بیش نیست! ازهمه خنده داراینکه ، احمدرشید نوشته است که " قومندان های جهادی پشتون ازامریکا دالرگرفتند ودرپاکستان خانه خریدند وکاری هم نکردند." درباره این گونه قومندانچه ها، درکتاب جنگ اشباح آمده است که "دربدل سه میلیون دالر عربستان، سلاح های خو درا به طالبان تحویل دادند ورفتند به پاکستان تا آرام بخورند وبخوابند.
بهررو، درکتاب بوش درجنگ، نوشته شده است که " دربراندازی اداره ی طالبان، 70 میلیون دالرهزینه شده است که کمترین هزینه دراشغال یک کشورخارجی توسط امریکامی باشد." من که کتاب را خواندم وخوشحالی امریکا بخاطر اشغال ارزان قیمت افغانستان را؛بی درنگ خندیدم.به این خاطرکه، درافغانستان اگر 50 نفروطن فروش مانند کرزی ، فهیم وملاعمرو...باشد، هزاران نفردیگریافت می شوند که مخالف آن جنگ می کنند! بله، ضعف این گونه جنگنده هااین است که درسیاست می بازند به گونه ی بارها باخته اند واستعماربعدازهرجنگی نوکران خود را برشانه ی آن ها بارکرده است که نماد آن حکومت های دوست محمد خان، عبدالرحمن خان، نادرخان- هاشم خان - ملاعمرخان وکرزی خان می باشند!
بهرحال، برای من مسئله ی مهم اشغال ارزان قیمت افغانستان توسط جورج بوش وهزینه ی بیشتر ازهزار میلیون دالردرجهت تثبیت صندلی های لرزان ریاست جمهوری کرزی وغنی وعدم دولت سازی وبازسازی اقتصادی می باشد.بطورنمونه، درکتاب" اوبامادرجنگ"، ازهمان نویسنده ی بوش درجنگ، آمده است که اوباماباوجود تعهد ژنرال داوید پطرییوس به حزب جمهوری خواه که فرمانده جنگ بوش درعراق بود،دستورمی دهد که فرمانده جنگ افغانستان هم می باشد.پطرییوس درسال هفتم یاهشتم حکومت کرزی،به افغانستان رسیده ودریافته است که چیزی بنام ساختاردولتی وجود ندارد.
ازهمه خنده داراینکه، پطرییوس می گوید که درنبود ساختار، من تنها به دالر تکیه کردم.یعنی خرید واستخدام افراد برای انجام کارها.مسئله ی که نهایت شکست امریکا درافغانستان را نشان می دهد.جالب این است که، ژنرال رابرت گیتس، وزیردافع امریکا هم درکتاب خود" وظیفه" اعتراف کرده است که ما " کسانی رادرافغانستان به قدرت رساندیم که هیچ شخصیتی نزدمردم افغانستان نداشتند وهمین مسئله مشکل عمده ی امریکا دراین کشورمی باشد.گیتس همچنان می گوید که من وهیلاری کلنتن بارها به سیا گفتیم که این بی شخصیت ها را بی شخصیت ترنکنید وفرماندهان سیابه گفته های ما توجه نکردند." درواقع، همان بی وجهی ها می باشد که حکومت کرزی وغنی را مردم افغانستان تنها از حکومت طالبان برترمی دانند.یعنی اگرخطرتروریسم طالبان نباشد، مردم عصبانی دریک ساعت حکومت دست ساخت جان کری برای غنی- عبدالله را نابود می کنند! حکومتی که نتوانست جزوی ترین کاری دردوسال ودوهفته درجهت بهبود امرحکومت داری ووضع اقتصادی مردم افغانستان انجام دهد.
دراین راستا ، خوب است که ازسه سال بدین سو، کنگره امریکا متوجه شده است که دولت سازی وبازسازی اقتصادی درافغانستان صورت نگرفته وتروریسم هم دراین کشورشاخ ودم کشیده است.ازاین رو، کمیته بررسی کمک هارا بنام سیگارساخته است ؛ وسیگارهم بررسی کرده است که امریکا بهوده درافغانستان پول های کلان هزینه کرده است! مثلا، پیشتر ، سیگار ازمیلیون هادالر پرداخت به معلمان ومکتب های خیالی درحکومت کرزی پرداه بداشت واکنون ازپرداخته به سربازان خیالی درحکومت غنی وعبدالله درادامه ی بدکاریی کرزی پرده برداشته است.روشن است که ، جنگ های بی نتیجه هلمند، سیگاررا وادارکرد که برررسی ونشان دهد که برای 220 هزار سرباز وپولیس درافغانستان پول پرداخته شده است.شماری که دروغ است.درحقیقت ، معلمان ومکتب های خیالی وسربازان خیالی ودیگرنهاد های خیالی امریکارا متوجه ساخته است درافغانستان آب به آونگ کوبیده است.
بطورنمونه، جمع آوری وبرآوردی که من کرده ودریک فراخوان پخش کرده ام که درصفحه فسبکم ووبلاک های اندیشه واومانیسم دردست رس می باشد.جمعا، مقدارکمک های امریکا در15 سال گذشته را 120 هزارمیلیون دالروکمک های دیگرکشورهارا درهمین مدت، 20 میلیارد گرفته ام. درگردهمای بروکسیل، کمک امریکابرای افغانستان 114میلیارد و930 میلیون دالر اعلام شد که من آن را 115 میلیارد گرفتم.معلوم است که از 115 ملیارد دالر کمک امریکا 68 میلیارد دالرآن برای اردو وپولیس صورت گرفته است وبقیه دردیگربخش ها.جالب این است که ، شش میلیارد وهشت صد میلیون دالر برای مبارزه علیه موادمخدرکمک صورت گرفته است واثرآن این است افغانستان 77 % مواد مخدرجهان را تولید می کند.دربخش دفاعی هم که 68میلایارد دالرهزینه شده است، دستاورد آن شاخ کشیدن تروریستان، جنگ های هلمند وکندز وفرماندهی ضعیف نیروهای دفاعی می باشد.
با توجه به کمک های یاد شده ، معلوم است کمک ها درهردو بخش باز سازی ونیروهای دفاعی توسط حکومتی های کرزی غارت شده است وبرخی غارتگران کرزی درکنارغنی وعبدالله هم حضوردارند.بادرنظرداشت کمک های بزرگ یاد شده وویران ماندن سرک های کابل، سیلوی کابل، کاخ دارالامان وتونل سالنگ، داوری را به مردم به خصوص آگاهان افغانستان می سپارم تا فیصله کنند که چه گفته شد؟ چه پرداخته شد وچه کرده شد! اگر کرزی وغنی تکیه برچند هتل وسالون عروسی وچند ساختمان غیر منهدسی ای ساخته شده درکابل نمایند، برای آن ها محترمانه می گویم که این هتل ها وساختمان های غیر مهندسی ساخته شده، به شمول ساختمان های حکومتی های فاسد درشیرپور که کابلی ها آن را چورپورنامیده اند، زاده ی درآمدهای هیروئین ، خود فروشی ووطن فروشی وغصب زمین های دولت ومردم می باشد نه خدمت شما.

0 comments:

Post a Comment